دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

سرانجام یک تروریست 20 ساله

گروه فرقان توسط طلبه جوانی به نام اکبر گودرزی که در اوج فعالیتش 20ساله بود، شکل گرفت. گودرزی در سال 56 از لباس طلبه‌گری خارج شد و کلاس‌های تفسیر قرآن را برگزار کرد.
کد خبر : 282787

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا،‌ گروه فرقان توسط طلبه جوانی به نام اکبر گودرزی که در اوج فعالیتش 20ساله بود شکل گرفت.


گودرزی در سال 56 از لباس طلبه‌گری بیرون آمد و کلاس‌های تفسیر قرآن، در مناطق مختلف تهران ازجمله نازی ­آباد، سلسبیل، قلهک، جوادیه، خزانه برپا کرد.


گودرزی گروه فرقان را در درون همین جلسات تفسیر قرآن تأسیس و رهبری کرد و از سال56 به صدور اعلامیه و بیانیه پرداخت و وارد حوزه سیاست و مبارزه شد.


البته این را باید افزود که گروه فرقان در آغاز با عنوان «گروه کهفی‌ها» شهرت داشت و بعدها به نام فرقان شناخته شد. در جریان پیروزی انقلاب اسلامی با اسلحه‌هایی که وی و همراهانش از پادگان‌های فتح شده توسط مردم به دست آوردند از همان نخست وارد فاز نظامی شدند.


اما این ­بار دیگر نظام شاهنشاهی سقوط کرده بود و گروه فرقان که از حال ­و هوای مبارزه خارج نشده بودند و همه هویت­شان به مفهوم مبارزه ختم می‌شد، به جنگ با نظام اسلامی جدید روی آورد.


گودرزی با داشتن شماری از جوانان که همچنان روحیات انقلابی سال 55 تا 57 را داشتند، آنان را بر اساس آموزه‌های قرآن نشئت گرفته از برداشت‌های خود، به­ شدت بر ضد روحانیت و آنچه که آن را آخوندیسم می‌نامید تربیت کرده بود.


از اعضای اصلی این گروه که حدود 50 تا 60نفر بودند می‌توان، سعید مرآت، عباس عسگری، علیرضاشاه ­بابابیک، حسن اقرلو، علی حاتمی، کمال یاسینی، سعید واحد، محسن سیاهپوش، حمید نیکنام، علی اسدی، بهرام تیموری، عبدالرضا رضوانی، امیر قلعه نوتاش را نام برد.


*ایدئولوژی گروه فرقان متاثر از ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق بوده است


ایدئولوژی این گروه متأثر از ایدئولوژی سازمان مجاهدین خلق ایران بود به­طوری­که معمولا بر روی جزوات خود جملاتی از این منبع‌ را به چاپ می‌رساندند و خود گودرزی نیز در سیر مطالعاتی خود نیز کتاب‌های مجاهدین خلق را مطالعه کرده بود.


آیت­الله موسوی­اردبیلی معتقد است که سازمان مجاهدین خلق در ترورهای فرقان دست داشته است و در واقع گروه فرقان از نظر ایدئولوژی و استراتژی در جهتی هماهنگ با آن سازمان بوده است و عناصر نفوذی سازمان بخوبی موفق شدند از گروه ساده­لوح فرقان در جهت اهداف تشکیلاتی خود بهره گیرند.


در این مورد موسوی­اردبیلی می‌گوید:«شواهدی حکایت از رابطه­ سازمانی گروه فرقان با سازمان مجاهدین خلق در دست است که عبارتند از:‌ از نظر ایدئولوژی، گروه فرقان در انتشارات خود و تحلیل‌های قرآنی منتشره‌اش نشان داده است که به­طور دقیق در خط این سازمان حرکت می‌کند، همان برداشت‌های مادی از مفاهیم اسلامی را که سال‌ها و بارها از زبان اعضای سازمان شنیده‌ایم، در نوشته‌های گروه فرقان می‌بینیم.


ب) از نظر استراتژی نیز گروه فرقان همان مسیری را طی می‌کند که سازمان مجاهدین ترسیم کرده است. در رابطه با امام­خمینی هم به­طور دقیق همان برداشت‌های درون سازمان مجاهدین را دارد.


گروه فرقان و دیدگاه­های شریعتی


گروه فرقان گاه از شریعتی و اندیشه‌های او طرفداری می‌کرد. حتی در نوشته‌های خود از برخی از تعبیرات خاص شریعتی استفاده می‌کردند. نشریات فرقان سرشار از استناداتی است که به اثر تشیع علوی و تشیع صفوی صورت گرفته و بر اساس آن اقدامات بعدی فرقان به انجام رسیده است.


همچنین تحلیل‌های شریعتی درباره­ مسائل طبقاتی و جایگاه روحانیون و تز«مذهب علیه مذهب» دقیقا در کتابچه­­ تحلیلی از اوضاع سیاسی ایران، در رابطه با تکوین و تدوین ایدئولوژی اسلامی، تداوم انقلاب توحیدی گروه فرقان نفوذ کرده است. در سال نامه­ یکم فرقان نیز به ایدئولوژی‌های شریعتی اشاره شده است و به ­عنوان ششمین شهید ایدئولوژیک از آن یاد شده است.


در سال1356 یعنی سال آغاز فعالیت فرقان با درگذشت شریعتی، اولین اعلامیه از سوی این جریان نوپا انتشار یافت. آنچه در این شرایط، سبب برآشفتن فرقانی‌ها شد، اطلاعیه مشترک مطهری و بازرگان بود که چند روز پس از انتشار، بازرگان بر اثر اصرار دوستان و با تهدید مخالفان امضایش را پس گرفت. به­دنبال صدور آن اطلاعیه، گودرزی اطلاعیه‌ای صادر کرد و به تهدید مخالفان شریعتی و در واقع آقای مطهری پرداخت.


در این اطلاعیه با اشاره به ائتلاف ارتجاع و روشنفکران مدرن یعنی مطهری و بازرگان آمده است که «حاصل زشت این ائتلاف ناجوانمردانه، آن هم در شام غریبان شهیدان و در اجرای اهداف شوم نفاق ­پیشگان تاریخ بوده و به ­طوری­که اطلاعیه‌ای به تاریخ23/9/56 و با امضای چهره‌هایی همچون مطهری و بازرگان درآمد که بازتاب مقاصد پوشیده­ جبهه­ موتلفه بود و از تبادل ­نظر میان آنها که طبعا چیزی جزء مسخ هدف شهیدان و فرهنگ انقلابی آنها را در برنمی‌گیرد حکایت می‌کرد.» سپس با نقد برخی از عبارات آن نامه آمده است که «عوام­ فریبی و خیانت­ پیشگی عوامل مزبور از فرازی دیگر از نوشته‌شان روشن می‌شود» در سالگرد سفر دکترشریعتی به خارج از کشور و مرگ وی، باز گروه فرقان اطلاعیه‌ای داد و ضمن آن سخت به صادرکنندگان آن بیانه حمله کرد.


همچنین اکثر گروه در بازجویی اعتراف کرده بودند که آثار شریعتی را مطالعه کرده بودند. البته نباید پنهان کرد که گفتمان حاکم بر نوشته‌های فرقان، تطابق جدی با نوشته‌های دکتر شریعتی ندارد.


همچنین اکثر گروه در بازجویی اعتراف کرده بودند که آثار شریعتی را مطالعه کرده بودند. البته نباید پنهان کرد که گفتمان حاکم بر نوشته‌های فرقان، تطابق جدی با نوشته‌های دکتر شریعتی ندارد.


هم به آن دلیل که این گروه سعی می‌کردند تا از قرآن دستاویزی برای نگره‌های انقلابی خود عرضه کنند و هم پیچ در پیچ بودن برداشت‌های شگفت فرقانی‌ها از آیات، بدون تردید، پسند شریعتی هم نمی‌توانست باشد.


*هدف گروه فرقان ایجاد جامعه توحیدی بود


فرقانی‌ها هدف خود را ایجاد جامعه­ بی ­طبقه توحیدی می‌دانستند و از روحانیت به­ عنوان ضد توحیدی‌ترین عضو جامعه نام می‌بردند که خلق تحت ستم را استثمار می‌کند.


به منظور رسیدن به جامعه­ توحیدی و آگاه کردن خلق باید این عامل استعماری حذف و از بین برود تا بتوان به دستورات و احکام خدا عمل کرد و جامعه­ بی طبقه­ی توحیدی را پایه‌گذاری کرد.


در طول مبارزه علیه رژیم شاه، همواره به مخالفت با روحانیون انقلابی می‌پرداختند و از آنها تحت عنوان آخوندیسم یاد می‌کردند که به­ منظور حفظ نظام توحیدی موجود دست به استعمار توده‌ها زده است و روحانیت را متهم به کشتار مردم می‌کردند. با پیروزی انقلاب این مخالفت شدید شد و از شعار "اسلام منهای روحانیت" حمایت می‌کردند.


*فرقان انقلاب اسلامی را زاییده توافق کنفراس گودالوپ می‌دانستند


گروه فرقان در اعلامیه‌ای، انقلاب اسلامی را زاییده­ توافق در کنفرانس گودالوپ(که قبل از انقلاب توسط سران هفت کشور صنعتی در گودالوپ تشکیل شد) می‌دانست و سران انقلاب که در رأس کشور قرار خواهند گرفت(به جزء امام) را عوامل آنها ذکر می‌کردند.


بر این اساس گروه فرقان، کناره‌گیری روحانیت از قدرت را ضروری می‌دانست هر چند در مورد جانشینی آن نظر خاصی ارائه نمی‌داد. به گفته گودرزی:«ما به این نتیجه رسیده‌ایم که در اسلام هیچ انضمام و انسجامی بین اسلام و روحانیت وجود ندارد و اصولا وجود روحانیت را مغایر با همه موازین توحیدی و مفاهیم قرآنی می‌دانیم».


*گروهک فرقان رفراندوم را مخالف اسلام محمدی می دانستند


در جریان همه ­پرسی جمهوری اسلامی، گروه فرقان از این اقدام در نشریه فرودین58 خود به عنوان«رفراندوم، توطئه استعمار» یاد کردند و اصولا رفراندوم را حتی در شکل دموکراتیک آن مخالف اسلام محمد(ص) و تشیع علی ذکر کردند. این گروه ضمن نفی تقلید در امور شرعی، معتقد بودند با مراجعه به قرآن و سنت می‌توان احکام را استنباط کرد.


*استاد مطهری تفاسیر گروه فرقان را ماتریالیسم منافق یاد کرد


با تفاسیری که این گروه از آموزه‌های قرآن می‌کردند. بخشی از روشنفکران مسلمان، روحانیون و گروه‌­های سیاسی را تحت­ تأثیر قرار داده بودند. در این میان بیش از همه مطهری از این تفاسیر بر آشفت و در مقدمه­ کتاب علل گرایش به مادی‌گری، تحت عنوان ماتریالیسم در ایران سخت به آراء تفسیری و تعابیری که آنان در ترجمه­ آیات و مفاهیم قرآن آوردند حمله کرد و از آنان تحت عنوان ماتریالیسم منافق یاد کرد.که همین یکی از دلایل ترور وی توسط گروه فرقان شد.


ترورهای گروه فرقان


نخستین عاملی که گروه فرقان را به رویارویی مسلحانه با جمهوری اسلامی کشاند، به گفته خود آنها قربانی ­شدن ارزش‌های راستین تشیع سرخ علوی بود. همچنین تلاش برای آزادساختن اسلام علی از اسارت آخوندیسم، عامل دیگر این مبارزه قهرآمیز بود که شروع به ترور افراد کرد که عبارت بودند از:


1- در 3/2/58، سرلشکر محمدولی قرنی، نخستین رئیس ستادکل ارتش ترور شد که در اطلاعیه­ فرقان، ایشان متهم به سرکوب خلق کرد شده بود.


2- در 11/2/58، استادمرتضی مطهری از رهبران فکری و سیاسی انقلاب و رئیس شورای انقلاب هنگامی که از جلسه شورای انقلاب برمی‌گشت هدف گلوله قرار گرفت و شهید شد.در اطلاعیه­ گروه فرقان آمده است: «فکر به قدرت ­رسیدن دیکتاتوری آخوندیسم و آماده‌سازی تشکیلاتی آن، مدت‌ها قبل، حتی قبل از خرداد42، از طرف او طرح شده است.»


3- در 4/3/58، حجت­ الاسلام و الملسمین هاشمی ­رفسنجانی در خانه خود مورد حمله قرار گرفت که جان سالم به در برد. در اطلاعیه­ فرقان، هاشمی ­رفسنجانی متهم به طراحی سیاست‌های دیکتاتوری در قبال جنبش توحیدی خلق مستضعف ایران شده و محکوم به اعدام انقلابی شده بود.


4 - در 17/4/58، تقی حاج­ طرخانی بنیان­گذار مسجد قبا. 5 - در 25/4/58، آیت ­الله سیدرضی شیرازی، رئیس کمیته­ منطقه 3 ترور شد که سالم ماند. 6 - در 30/4/58، بهبهانی. 7- در 4/6/58، حاج­ مهدی عراقی رئیس مالی موسسه­ کیهان و پسرش حسام. 8- در 12/8/58، آیت ­الله قاضی ­طباطبائی، نماینده­ی امام و از روحانیون­ مبارز تبریز. 9 - در 27/9/58، دکترمفتح عضو شورای انقلاب و رئیس دانشگاه الهیات و معارف اسلامی. 10 - در 16/9/58، نیز بمبی که از راه دور هدایت می‌شد در زیر پل مسیر آیت­ الله موسوی­ اردبیلی که در سمت دادستان کل کشور بود منفجر شد که صدمه­ جدی به ایشان وارد نشد.


سرانجام گروه فرقان


در اوایل آبان­ ماه 58 مخفیگاه بزرگ فرقان در کرج شناسایی شد و مقادیر زیادی سلاح و مواد منفجره و اعلامیه از آنان ضبط شد و چندتن از اعضای آن دستگیر شدند. در این عملیات لیست مفصلی از کسانی که فرقانی‌­ها قصد ترور آنان­ را داشتند به دست آمد.[26] اما با ادامه پیدا کردن ترورها، نشان از فعالیت گروه فرقان می‌داد که بالاخره بانفوذ برخی از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی در این گروه، در 22 دی 58 بالاخره محل رهبر گروه و جمعی دیگر از اعضای آن شناسایی شد و طی هشت ساعت درگیری مسلحانه همه آنها دستگیر شدند.[27] و در 3خرداد59 تیرباران شدند.


بقایای فرقانی‌ها تا اوایل سال60 همچنان به انتشار برخی از جزوات می‌پرداختند و حتی از ترورهای مجاهدین خلق (مانند ترور آیت ­الله خامنه‌ای) نیز به نوعی سوء استفاده کرده، آنها را با اندیشه خود پیوند می‌دادند.


در سال‌های اخیر نیز گه ­گاه اطلاعیه‌ای از گروه فرقان در برخی از سایت‌های خبری خارج از کشور دیده می‌شود که نمونه­ آن اطلاعیه­ آنان به مناسبت حمله­ امریکا به عراق در فروردین 1381 است که با عنوان «امپریالیست‌ها در خاورمیانه چه می‌خواهند» انتشار یافته و نام گروه فرقان در ابتدا و انتهای آن دیده می‌شود. همچنین در آستانه­ انتخابات نهمین دوره­ی ­ریاست جمهوری ایران در27/3/1384 بار دیگر چند انفجار صورت گرفت که از طرف وزیر کشور به گروه خوارج فرقان منسوب گردید.


منبع: فارس


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب