دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

چو نیک بنگری ما همه مقصریم جز آقای کی‌روش

چند مصدوم داری و چند محروم و چند بازیکن نیامده‌اند و آنها که آمده‌اند خسته‌اند و هنوز بعضی لیگ‌ها تمام نشده‌اند که بازیکن آزاد کنند و هیچ‌کدام اینها آنقدر مهم نیست که این تنهایی تو.
کد خبر : 281727

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، «تا دیروز کجا بودید؟» این سوالی بود که کارلوس کی‌روش یکی دو روز قبل سر تمرین تیم ملی از خبرنگارهای ورزشی پرسید! خبرنگارهایی که صرف‌نظر از نام و نشان و اسم یا رسم یا جایی که کار می‌کنند، همواره دم‌دستی‌ترین متحدان کارلوس کی‌روش بودند و هستند. همان‌هایی که بعد از جام جهانی بیانیه معروف حمایت از کی‌روش را امضا کردند تا به وزارت ورزش فشار بیاورند که کارلوس کی‌روش را حذف نکند. کی‌روش در هر کجای دنیا که باشد هیچ‌وقت مساله‌ای به نام خبرنگار ندارد. او همیشه کله‌گنده‌های رسانه‌ای را داخل جیبش داشته و دارد. مهم‌ترین برنامه ورزشی تلویزیونی ایران برای اوست و همچنین پرتیراژترین روزنامه ورزشی کشور و چندین و چند سایت و عده‌ای از روزنامه‌نگارهای ورزشی حرفه‌ای، همواره در مواقعی که لازم بوده در جناح او شمشیر زده‌اند. کی‌روش را چه نیاز به خبرنگاران میدانی کمپ از سایت فلان و خبرگزاری فلان و روزنامه فلان، وقتی سردبیرها و دبیر تحریریه‌ها هیچ‌وقت به او و خواسته‌هایش نه نگفته‌اند.


یکی از همین سایت‌ها بود که برایش نوشت: «او می‌دانست درباره چه چیزی قرار است حرف بزند و شروع کرد به گفتن. تمام حرف‌هایش خیلی روشن بود. اینکه 22 روز از تمرینات را او و تیمش از دست داده‌اند و دیگر امید چندانی به موفقیت در جام جهانی نیست. خیلی رسا و چندین و چند بار حرف‌هایش را تکرار کرد.»


این از دست دادن بیست‌و‌دو‌ روزه تمرینات مگر تقصیر ما بوده؟ یا مگر تقصیر تیم‌های ما در لیگ قهرمانان آسیا بوده؟ آیا آنها مقصرند که به مرحله بعدی صعود کرده‌اند؟ درست مثل «‌ای اف سی» که حاضر نشد تقویم سالانه و مصوب و دائمی خود را برای خوشایند آقای کی‌روش تغییر بدهد. آنها هم مقصرند نه؟ شاید اگر کی‌روش کمی فکر آینده‌اش را نمی‌کرد به فیفا هم نامه می‌زد که ما آماده نیستیم و اگر می‌توانید جام جهانی رو دو سه هفته عقب بیندازید.


... و این وسط چو نیک بنگری ما همه مقصریم جز آقای کی‌روش. ما مقصریم بابت اینکه چرا فوتبال‌مان استاندارد نیست و کنفدراسیون‌مان حرف شازده پرتغالی را گوش نمی‌دهد و فدراسیون‌مان تعطیل و این وسط این سوال پیش می‌آید که مرد حسابی! قاره را اشتباهی آمدی؟ چرا همان چند سال پیش نرفتی؟


... و این وسط یک سوال دیگر هم البته هست. چرا در هفت سال نیروی انسانی نساختی؟ پول خون یک پادشاه را گرفتی تا دعوا راه بیندازی و 9 ‌ماه سال را نباشی و متلک بارانمان کنی اما هیچ وقت شد که بیایی و بدنسازی‌های لیگ را دور هم جمع کنی تا به آنها دانشی اضافه کنی که نیازمند جمع کردن بازیکنان در ساختمان پک نباشی؟ یک‌دانه دستیار ساختی که به فوتبال باشگاهی ایران اضافه شود؟ هرکه دورت بود را که پراندی و بیرون کردی و درشت سخن گفتی. تخم علمی نکاشتی. چیزی نیاموختی که اگر آموخته بودی به چنین روزی گرفتار نمی‌شدی. نیازمند این نبودی که بازیکن‌های باشگاهی برای استراحت به کمپ تیم ملی بیایند. می‌توانستی آنها را در باشگاه‌شان آماده نگه‌ داری. می‌توانستی آموزش بدهی تا یاری ببینی. نه برای پیشرفت فوتبال ایران که برای نفع شخصی خودت در چنین روزهایی. می‌توانستی و نکردی. یاد ندادی. نساختی. نکاشتی. به جایش همه را دور نگه داشتی. همه را پس زدی. طرد کردی. کوبیدی.


حالا کارت به جایی رسیده که بیست و چند روز مانده به شرکت در سخت‌ترین گروه تاریخ ورزش ایران، تنهایی. چند مصدوم داری و چند محروم و چند بازیکن نیامده‌اند و آنها که آمده‌اند خسته‌اند و هنوز بعضی لیگ‌ها تمام نشده‌اند که بازیکن آزاد کنند و هیچ‌کدام اینها آنقدر مهم نیست که این تنهایی تو. هفت سال کار کردی و دورت کسی نیست. همه را به زخم‌زبان، تیغ کینه یا خشم چنان زدی که در چنین روزی بنشینند و شکست خوردنت را با لذت نگاه کنند. تو هم که بلدی چطور ژست فداکارها را بگیری. برای عکس گرفتن مقابل عکاس‌ها، ریش‌هایت را نمی‌زنی تا ته‌ریش‌های سپیدت بیرون بزنند و به چهره توحالتی خسته و بیمار را ببخشند انگار که کار کردن در اینجا برای تو خیلی عذاب‌آور بوده. چند روز دیگر بازی عوض می‌شود. اصلاح می‌کنی، گرانترین کت و شلوار، کراوات و کفش ممکن را بر تن می‌کنی و آماده و سرحال به جام جهانی می‌روی. به میهمانی‌ها، کنفرانس‌ها، جشن‌ها، رویدادها و عکس گرفتن‌ها با ستاره‌های مشهور و مربیان کشورهای دیگر و روسای مشتاق فدراسیون‌های دیگر. به همین سادگی. به همین راحتی و خیلی هم لاکچری طور!


هر چقدر دوست داری مقابل ما ژست بگیر، از سختی مسابقات حرف بزن و تاکید کن که به‌خاطر نبودن ملی‌پوشان استقلال و پرسپولیس و ذوب‌آهن در اردوی تیم ملی دیگر بختی برای موفقیت در جام جهانی نداریم. اما یادت باشد که بعد از هفت سال کار در ایران می‌دانستی برنامه لیگ چطور است و می‌دانستی «‌ای اف سی» تقویمش را عوض نمی‌کند و می‌دانستی باشگاه‌ها به تو بازیکن نمی‌دهند مخصوصا همان‌هایی که تبدیل‌شان کردی به بدترین دشمنانت!
جلوی ما ژست دانای کل را بگیر. بگو عصبانی نیستم. ما درک می‌کنیم. اما احمق فرضمان نکن برادر.


منبع: فرهیختگان


انتهای پیام/

ارسال نظر
هلدینگ شایسته