دکتر میرزاده: زیربنای اقتصاد دانشبنیان دانشگاهها هستند
به گزارش خبرگزاری آنا، متن کامل گفتوگوی دکتر میرزاده با نشریه "نامه شورا" به شرح زیر است:
به عنوان نخستین پرسش، نقش دانشگاهها را در توسعه اقتصادی دانشبنیان ارزیابی کنید؟
نقش دانشگاهها در توسعه اقتصاد دانشبنیان در حقیقت تبدیل علم به فناوری و فناوری به تولید و محصول و ثروت است. همینجا معلوم میشود که چرا دانشگاهها در عصر جدید تبدیل به دانشگاههای کارآفرین شده و نقش اساسی در تولید ناخالص ملی دارند. در سند اخیر علم و فناوری که توسط رهبر معظم انقلاب ابلاغ شده، مقرر گردیده تا پایان سال 1404 شمسی یعنی حدود دو برنامه پنج ساله دیگر باید نیمی از تولید ناخالص ملی کشور از طریق اقتصاد دانشبنیان فراهم شود و این مسئولیت بسیار بزرگی است که بر دوش دانشگاهها گذاشته شده است.
همانطور که میدانید اقتصاد دانشبنیان یک نوع اقتصاد مبتنی بر دانش و دانایی است. پایه این نوع اقتصاد دانش و علم است و روش این اقتصاد تبدیل علم و دانش به کالا و خدمات است. از آنجایی که مبنای این اقتصاد دانش است طبعاً وابستگی این اقتصاد به دانشگاهها که مهد و جایگاه تولید علم و دانش و انتقال و توسعه دانش هستند کاملاً واقعی است یعنی در واقع جایگاه و خواستگاه اصلی اقتصاد دانشبنیان دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی هستند. در این مراکز است که علم و دانش تولید و توسعه مییابد و همینجاست که میشود بهترین روش کار تبدیل علم به ثروت و تبدیل علم به یک اقتصاد مولد دانشبنیان را انجام داد. پس زیربنای اقتصاد دانشبنیان دانشگاهها هستند.
به نظر شما دانشبنیان شدن اقتصاد، چگونه میتواند گره ارتباط صنعت و دانشگاه را باز کند؟
از قدیم در کشور ما بحث روی ارتباط صنعت و دانشگاه به عنوان دو نهاد صنعتی و اقتصادی مطرح بوده است و ما دهها سال است که در این حوزه متوقف شدهایم و درگیر ارتباط دانشگاهها با صنعت هستیم و هنوز این ارتباط را تنظیم نکردهایم. حتی درست آن را تعریف نکردهایم. در حالی که دنیای پیشرفته و کشورهای توسعهیافته این کار را دهها سال پیش به طور کامل انجام دادهاند و اکنون به تعاریف جدیدی در این حوزه رسیدهاند. آنها نهتنها از ارتباط دانشگاه و صنعت بلکه از تلفیق و ترکیب دانشگاه و صنعت نیز عبور کردهاند و به حوزه وسیعتری در تلفیق دانشگاه، اقتصاد و حکومت رسیدهاند. لذا در تعریف جایگاه دانشگاه، این نهاد را مغز متفکر اقتصاد ازجمله صنعت و مغز متفکر حکومت میدانند. مدیریت اقتصاد و صنعت باید بر مبنای علم و دانش باشد. بنابراین باید از ارتباط دانشگاه و اقتصاد و صنعت عبور کنیم و به تلفیق و ترکیب اینها برسیم. شما میتوانید ملاحظه کنید که ما حتی در حوزه تئوریک چقدر عقب هستیم تا برسد به حوزه عملی و اجرایی! بنابراین باید عرض کنم پیشرفت جهان غرب یا ژاپن یا بعضی از کشورهای پیشرفته دیگر جهان ناشی از عملیاتی و اجرایی کردن این نظریههاست و ما نیز طبعاً باید به این سمت حرکت کنیم. اینها مواردی است که واقعاً در دنیا تجربه شده است و احتیاج به تجربه مجدد و هزینه کردن زمان و منابع ندارد تا این مسائل را بفهمیم. فقط کافی است یک الگوبرداری سالم و سازنده انجام دهیم. البته ما راه درازی در پیش داریم تا به آنجا برسیم و ارتباط با صنعت و اقتصاد را عملی کنیم و سپس به سوی تلفیق و ترکیب صنعت و دانشگاه برسیم.
با توجه به اهمیت بخش خصوصی و مردمی، بفرمایید در این سهگانهای که تعریف کردید، این بخش در کجا قرار میگیرد؟
طبق اصل 44 قانون اساسی دانشگاههای غیردولتی به عنوان بخش خصوصی، با چابکی و سهولتی که در عمل از آن برخوردارند میتوانند نقش مهمی در اقتصاد دانشبنیان ایفا کنند. هزینه تولید با سیستمهای غیردولتی معمولاً خیلی کمتر از بخش دولتی است. تجربه جهانی در کشورهای پیشرفته هم این امر را اثبات کرده به طوری که اقتصادهای دانشمحور در این کشورها نزدیک صددرصد حاصل کوششهای بخش غیردولتی است.
بخش خصوصی در واقع میتواند موتور هر اقتصاد موفق باشد ما باید از تواناییها و نحوه مدیریت مطلوب منابع و ابتکارات و خلاقیتهای بخش خصوصی در همه حوزهها و زمینهها، خصوصاً اقتصاد بهرهگیری کنیم. تجارب گذشته ما و دنیا نشان میدهد به هر اندازه میزان مشارکت بخش خصوصی در اقتصاد و سایر حوزهها باشد، کارآمدی و موفقیت به همان میزان بالاتر رفته و از هرزرفت منابع جلوگیری شده و منابع به صورت بهینهتر تخصیص یافته و به کارگرفته شده است، تولید افزایش یافته، اشتغال بیشتر، مولدتر و موثرتری ایجاد شده و در مجموع رفاه اجتماعی افزایش یافته است. طبعاً اقتصاد دانشبنیان به عنوان یکی از انواع اقتصاد از این قاعده مستثنی نیست و به دلیل ماهیت آن که مبتنی بر تولید علم و دانش و تلاش افراد محقق و پژوهشگر است، میتواند خصوصیتر از سایر اقتصادها شکل بگیرد، اداره شود، رشد یابد و حرکت کند.
پژوهشگران و محققان در واقع همان بخش خصوصی هستند زیرا با خود خلاقیت و نوآوری میآورند که سنگ بنای شرکتهای دانشبنیان و اقتصاد دانشبنیان خواهد بود. طبعاً خصوصیسازی و خصوصی بودن در این حوزه سهلالوصولتر است. اما برای تحقق این امر، حمایت و پشتیبانی دولت و حکومت از محققان و پژوهشگران کاملاً ضروری است به طوری که مقام معظم رهبری هم بارها بر این امر تأکید فرمودهاند که از شرکتهای دانشبنیان حمایت شود.
لازم است عرض کنم که براساس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز بخش خصوصی اصلیترین بخش و یکی از سه بخش اصلی اقتصاد ایران تعیین شده است و امام راحل همیشه تأکید داشتهاند که کار مردم را به مردم واگذار کنید و مقام معظم رهبری هم تأکید دارند که باید از تواناییها و استعدادهای بخش خصوصی در اقتصاد همواره استفاده شود و در سایر حوزهها نیز بخش خصوصی حضور پررنگ داشته باشد. خوشبختانه حوزه اقتصاد دانشبنیان این ظرفیت و ماهیت را دارد که توسط بخش خصوصی ایجاد شود و توسعه یابد و اگر این جنبه رعایت گردد، ما شاهد تحول خوبی خواهیم بود.
آیا به نقش راهبردی تجاریسازی در تحقیقات دانشگاهی در اقتصاد دانشبنیان معتقدید؟ دانشگاه آزاد در این زمینه چه اقداماتی داشته است؟
تحقیقات برای تحقیقات محکوم به شکست است. تحقیقات و پژوهشها باید نتیجهمحور باشند و اگر دانشگاهها بخواهند موفق باشند باید از آموزشمحوری به سمت پژوهشمحوری و از پژوهشمحوری به سمت ارزشآفرینی، ثروتآفرینی و مسئله حل کردن و solution ارائه دادن حرکت کنند. دانشگاه موفق و کارآمد باید در حوزههای اقتصادی و اجتماعی موثر و اثرگذار باشد. دانشگاه باید نتیجهمحور باشد. باید نتیجه علم و دانش را در سطح اقتصاد و جامعه ببینیم، باید یک اثر اجتماعی و یک اثر اقتصادی از دانشگاه را مشاهده کنیم. دانشگاهی که خروجی نداشته باشد و نتیجهمحور نباشد نمیتواند در درازمدت ادامه حیات بدهد.
در مورد نقش واحدهای D&R باید عرض کنم که نتایج واحدهای R&D یا واحدهای تحقق و توسعه است که نقطه آغازین تحول و ارزشآفرینی هستند. البته نتایج تحقیق و توسعه به تنهایی نمیتواند موجب ارزش افزوده و ثروت باشد اینگونه نتایج باید تجاریسازی شوند باید تبدیل به کسب و کار شوند و جالب است که عرض کنم اگر بخواهیم این دو بخش را سهمگذاری کنیم و وزن هر کدام را مشخص کنیم، بعضی از کارشناسان معتقدند که بخش D&R حدوداً 20% و بخش کسب و کار و تبدیل نتایج پژوهشها به کسب و کار حدود 80% وزن دارد و موثر است. لذا باید ابتداء روی توسعه واحدهای D&R کار کنیم و سپس روی تجاریسازی. تجاریسازی بعضی مواقع خودش موجب تشویق محقق مرتبط با موضوع میشود و سایر محققان دیگر را تشویق میکند. با تجاریسازی میتوانیم تأثیر دانشگاه را روی اقتصاد ملی و جامعه شاهد باشیم.
ما در دانشگاه آزاد اسلامی، یک دفتر خاص به نام دفتر تجاریسازی تحقیقات برای تجاریسازی ایدهها، نوآوریها و خلاقیتها و نتایج خروجی D&R تأسیس کردهایم و امیدواریم با راهاندازی و فعالسازی این دفتر بتوانیم طرحهای فناور و خروجیهای واحدهای D&R را تجاریسازی کنیم و وظیفه و نقش خود را روی اقتصاد و جامعه ایفا کنیم و در آینده شاهد تحول در این رابطه باشیم و بتوانیم با کمک اساتید، دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد گامهای موثری برداریم.
اخیرا برنامهریزیهایی برای اعطای جایزه تجاریسازی فناوری به دانشگاهها و موسسات پژوهشی از طریق شرکتهای دانشبنیان تابعه از سوی معاونت علمی و فناوری رییسجمهور اعلام شد. نظر شما به عنوان رییس یکی از بزرگترین دانشگاههای کشور در مورد چنین طرحهایی چیست؟
آییننامه جایزه تجاریسازی فناوری به دانشگاهها و مؤسسات پژوهشی از طریق شرکتهای دانشبنیان برای تشویق و ترغیب آنها بسیار لازم بود. اعتبار تشویقی که در نظر گرفته شده، معادل 5% از فروش سالیانه شرکتهای دانشبنیان است که پس از تأیید مراجع ذیصلاح به عنوان تشویق به شرکتهای دانشبنیانی که محصولات خود را فروختهاند، پرداخت میگردد و حداکثر تا سقف 100میلیارد ریال برای یک شرکت و به مدت 7 سال قابل ارائه میباشد.
این دست تشویقها البته لازم است ولی کافی نیست و باید سایر تشویقها و جوایز و تخفیفات و تسهیلات در این زمینه بکار گرفته شود. حتی کسب مجوزها تسهیل و آسان گردند تا امکان جهش اینگونه شرکتها فراهم گردد.
اصولاً اگر بخواهیم شرکتهای دانشبنیان در کشور رشد کنند باید یک عزم ملی و یک اراده فرابخشی و ملی از طریق جوایز، تخفیفات و سایر امتیازات بکار گرفته شود تا زمانی که اینگونه شرکتها بتوانند روی پای خود بایستند و سهم بازار خوبی برای تولیدات خودشان به دست آورند.
نقش نهادهایی چون مراکز رشد، پارکهای علم و فناوری و شرکتهای دانشبنیان را رونق اقتصاد دانشبنیان چگونه ارزیابی میکنید؟ جایگاه دانشگاه آزاد اسلامی در میان دانشگاههای کشور در ایجاد و توسعه این نهادها کجاست؟
اطلاع دارید که ابتدا باید مراکز رشد را برای استقرار طرحهای فناور و دانشبنیان توسط اساتید و دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاه آزاد اسلامی ارائه میگردد در کلیه استانها و دانشگاههای جامع و بزرگ تأسیس کنیم. واحدهای فناور میتوانند دو تا پنج سال در این مراکز مستقر شوند و کار تحقیقات آزمایشگاهی و کارگاهی انجام دهند و سپس در صورتی که نتایج تحقیقات موفقیتآمیز باشد این واحدها میتوانند برای تولید کالا یا خدمات به پارکهای علم و فناوری که وسیعتر هستند و امکان تأسیس خط تولید دارند انتقال یابند.
دانشگاه آزاد اسلامی در جهت ایجاد پارکهای علم و فناوری نیز گامهای موثری بر خواهد داشت. زیرا در این پارکها است که تجاریسازی تحقیقات اتقاق میافتد یعنی پارکهای علم و فناوری هدف نهایی از تحقیقات را که تجاریسازی است محقق میکنند و نقش اصلی و کلیدی در این زمینه دارند. آنجاست که در واقع میتوانیم شاهد تولید کالا و خدمات دانش پایه باشیم و شاهد اثرگذاری شرکتهای دانشبنیان روی اجتماع و اقتصاد و صنعت باشیم. پارکها با حمایت از فناوران و شرکتهای دانشبنیان و معافیتها و تسهیلاتی که برای آنان ایجاد میکنند میتوانند موجب رشد و ارتقاء شرکتها و تسریع در امر تجاریسازی طرحها و ایجاد کسب و کار دانشبنیان شوند. دانشگاه آزاد اسلامی در یک برنامه 4 ساله که به تصویب شورای اقتصاد دانشبنیان و سرمایهگذاری رسیده است قصد دارد با همکاری معاونت محترم علمی و فناوری ریاست جمهوری و وزارت علوم و تحقیقات، 150 مرکز رشد در دانشگاههای جامع و بزرگ تأسیس کند و همچنین هر استان در اراضی خود یا اراضیای که از دولت دریافت میکند، اقدام به تأسیس یک پارک علم و فناوری کند و مجموعاً 31 پارک علم و فناوری تأسیس خواهد کرد. در این مراکز رشد هم حدود 800 شرکت فناور مستقر خواهند شد که این شرکتها پس از کسب موفقیت در مراکز رشد جهت احداث خط تولید به پارکهای علم و فناوری انتقال خواهند یافت. لازم است یادآوری نمایم که در حال حاضر دانشگاه آزاد اسلامی دارای 48 مرکز رشد است و تعداد 388 طرح فناور و شرکت دانشبنیان در آنها استقرار یافتهاند.
ما در این که دانشگاه باید در زمینه بهرهگیری و تجاری کردن و ایجاد کسب و کار دانشبنیان پیشتاز باشد شکی نداریم و بنا به تأکیدات موثر مقام معظم رهبری و ریاست هیأت امناء حضرت آیتالله هاشمی رفسنجانی در حال برداشتن گامهای بزرگ و اساسی جهت توسعه شرکتهای دانشبنیان هستیم.
انتهای پیام/
انتهای پیام/