دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
فخرزاده مطرح کرد؛

تاریخ شفاهی کشور در روایت مبارزان انقلابی

مدیر واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری گفت: دعواهای سیاسی بعد از جنگ نشان داده است جناح‌ها قصد دارند جناح‌های مقابل را سرکوب کنند. نتیجه این دعواها ناامیدی مردم است؛ اما تاریخ شفاهی نشان‌دهنده اقدامات حسنه بعد از انقلاب است.
کد خبر : 278136

به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، حجت الاسلام فخرزاده مدیر واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری است فعالیت های گسترده‌ای در حوزه ثبت خاطرات و تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس انجام داده است که می‌توان به موضوع طرح خاطرات فرماندهان در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس و انتشار بیش از 150 عنوان کتاب در مقام مدیر واحد تاریخ حوزه هنری اشاره کرد.


از آنجایی که تاریخ شفاهی نقش بسیاری دارد تا ما داشته های خود را بشناسیم و تلاش مردان و زنانی که در این کشور زحمت کشیدند را نادیده نگیریم. از این رو با یکی از پیشگامان تاریخ شفاهی ایران به گفت وگو نشستیم. که در ذیل می آید.


* ضرورت جمع‌آوری تاریخ شفاهی چیست؟


- من قبل از آنکه در حوزه هنری فعالیت کنم در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مشغول جمع‌آوری خاطرات دفاع مقدس بودم. در هنگام جمع‌آوری خاطرات رزمندگان با گنجینه‌ای از تجربیات رزمندگان مواجه شدم به این نتیجه رسیدم این تجربه‌ها بدرد جنگ می‌خورد.


به طور مثال رزمندگان برای پیشروی به سمت دشمن باید مین‌ها را در میدان مین خنثی می‌کردند و جاده‌ای می‌کشیدند. اما متاسفانه طوفان‌های شن به سرعت جاده را از بین می‌برد رزمندگان در عملیات با مشکل روبرو می‌شدند. هر یک از سربازان برای از بین بردن مشکل ایده‌ای مطرح می‌کردند یک ایده‌ مورد پذیرش رزمندگان قرار می‌گرفت و اجرا می‌شد.


در زمان جنگ احساس کردم ایده‌ها در عملیات بعدی کاربرد دارد بگونه‌ای که ترغیب شدم ایده‌ها را به مراکز تخصصی سپاه مطرح کنم تا مورد استفاده قرار بگیرد. حالا چقدر این ایده‌ها مورد استفاده قرار گرفت نمی‌دانم چون پیگیری نمی‌کردم.


حتی پیشنهاد دادم فرماندهان رزمندگان را تشویق کنند تجربیات خود در دفترچه خاطرات ثبت کنند تا این گنجینه بعد‌ها احصا شود. تجربیات رزمندگان در دفاع مقدس تجربیات ناب بود که تجربه ملت ماست و نشان دهنده توانایی‌ها و انگیزه‌های آدم‌های بود که انقلاب آنان را تربیت کرد.


من خودم در جبهه‌ها با ظرفیت‌هایی از رزمندگان مواجه می‌شدم که شاید اگر با چشمان سر نمی‌دیدم باور نمی‌کردم و شبیه آن را در فیلم‌ها و افسانه‌ها و قصه‌ها می‌شنیدم.


رزمندگانی که شباهت بسیاری با مردان صدر اسلام داشتند. در جبهه‌ها با مسایلی روبه‌رو می‌شدند باور نمی‌کردند. در عین حال که منطقه جنگی خطرناک بود، هر لحظه در گوشه‌ای بمبی می‌ترکید و با وجود شرایط آب و هوای نامناسب این عوامل مانع‌ها نمی‌شد که رزمنده‌ها زیست شادی نداشته باشند.


تا اندازه امید و شادابی در جبهه‌ها وجود داشت که آدمهایی که پایشان به جبهه باز می‌شد علاقمند بودند دوباره به جبهه‌ها بازگردند و به طوری که اگر یک نفر از بیرون به اینها نگاه می‌کرد فکر می‌کردند چرا رزمندگان اینگونه شاد هستند. مانند کوهنوردان که بسیاری خطرات جانی هم متحمل می‌شوند اما دوباره علاقمند بودند کوهنوردی را ادامه دهند.


تاریخ با این جسارت‌ها حرکت‌ها می‌کند وقتی ما به گذشته تاریخی خود نگاه می‌کنیم می‌دیدیم که هیچ دانش و تجربه‌ای از سبک زندگی مردم وجود ندارد. برای ثبت خاطرات رزمنذگان و مردم کار کردم و تمام هم و غمم جمع‌آوری خاطره‌ها بود.


من فقط مسئولیت ثبت و ضبط و آرشیو آن را داشتم. خاطرات بسیاری جمع‌آوری کردم. افرادی که در جبهه‌ها محور اصلی داشتند از انقلاب اسلامی برخاسته‌ بودند. اساسا فرهنگ جبهه‌ها منبعث از آرمان و فرهنگی بود که انقلابیون ما در سینه‌های خودشان داشتند و قرار بود آن را اجرایی کنند.


رفتار برادرگونه، ساده‌زیستی،جانفشانی، ایثار، کمک به یکدیگر عناصر فرهنگی بود که در جریان انقلاب، انقلابیون می‌خواستند به آن عمل کنند. بعد از انقلاب فرصتی برای ثبت و ضبط خاطرات انقلاب نبود چون زمانی که انقلاب شد بلافاصله جنگ نیز اتفاق افتاد. تمام لوازم فرهنگی جامعه برای دفاع بسیج شد. همه دارند به موضوع دفاع مقدس توجه می‌کنند.


من طرحی در رابطه با جمع‌آوری خاطرات شفاهی جنگ و انقلاب اسلامی به سپاه پاسداران ارائه دادم که مسئولان آن وقت گفتند ما حتی بودجه جمع‌آوری خاطرات جنگ را نداریم. من ناچار شدم به بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس بروم که مدیریت آن برعهده چمران بود . وظیفه من در بنیاد جمع‌آوری خاطرات دفاع مقدس از سازمان‌ها و ادارات درگیر جنگ بود. یک مدت آنجا بودم تا اینکه حجت‌الاسلام زم که مدیریت وقت حوزه هنری را بر عهده داشتند پذیرفتند کار خاطرات انقلاب اسلامی را در حوزه هنری کلید بزنیم. قبل از اینکه من این طرح را به آقای زم ارائه بدهم آقای سرهنگی و بهبودی یک فضایی برای جمع‌آوری خاطرات شفاهی ایجاد کرده بودند.


حجت‌الاسلام زم پیشنهاد داد من در کنار این دوستان خاطرات انقلاب اسلامی را جمع‌آوری کنم و در زیرمجموعه آقای سرهنگی کار کنم از سال 72 کلید کار را زده شد.


بعد از انقلاب مجموعه‌ای به نام بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی آغاز به کار کرد ایده این بنیاد توسط مقام معظم رهبری، هاشمی‌نژاد و معادی‌خواه داده شد و چون معادی‌خواه جوان‌تر بود کار اجرایی بنیاد را به دست گرفت و کار شروع شد که یکسری از بچه‌ها آمدند و کار را شروع کردند.


اما بعد از مدتی حجت الاسلام معادی‌خواه به وزرات فرهنگ و ارشاد اسلامی رفت و وزیر شدند کار بنیاد تقریبا خوابید. حجت الاسلام سید حمید روحانی نیز در پی جمع آوری تاریخ انقلاب اسلامی به نام نهضت امام خمینی بود بیشتر به سمت جمع آوری اسناد، مدارک و شواهد تاریخ رسمی بود. وقتی از ایشان خواستم تاریخ شفاهی راه بیاندازد گفتند قصد ندارند به تاریخ شفاهی بپردازند. و کار خود تا حد تاریخ شفاهی گسترش دهند. تا اینکه حوزه هنری به مدیریت آقای زم پذیرفت. با شروع کار تاریخ شفاهی بسیاری دوستانی که سراغ آنها رفتیم مقاومت می‌کردند و خاطرات خود را نمی‌گفتند. مدام می پرسیدند شما از کجا آمدید و این اطلاعات به چه درد شما می‌خورد؟ آیا قصد دارید ما را تخلیه اطلاعاتی کنید؟ اما تجربه کار قبلی بسیار به کمک ما آمد توانستیم ادامه دهیم. اولین کتاب‌هایی که ما چاپ کرده‌ایم جناحی هم نبود باعث شد که آدم‌ها به ما اعتماد کنند.


* اولین کتابی که چاپ کردید چه کتابی بود؟


- خاطرات آقای جلال‌الدین فارسی بود. ایشان خودشان نوشته بودند و دادند به من. دومین کتاب‌مان خاطرات حجت الاسلام هادی غفاری بود و آقای غفاری بعد از اینکه کتابشان چاپ شد از ما تشکر کردند و گفتند هر جایی که می‌نشینم از شما تشکر می‌کنم. خاطرات آقای اکبر براتی کار بعدی بود خاطرات حجت الاسلام محتشمی‌پور، جواد منصوری و خانم مرضیه دباغ از دیگر کارها بود.


* از روش علمی تاریخ شفاهی استفاده می کردید؟


در کارها بیشتر سعی داشتم از روش شناسی تاریخ شفاهی بهره ببرم قبلا کارها مستند نبود بیشتر جذابیت مطرح بود مانند یک اثر هنری به خاطرات نگاه می کردند، بیشتر قصد داشتند پیام به مخاطب منتقل کند بنابراین خیلی مهم نبود واقعیت داشته باشد.


اما وقتی مرکز مصاحبه‌ای انجام می داد صرفا به آن مصاحبه اکتفا نمی‌کرد محورهای اصلی مصاحبه و روایت‌هایی که نقل می‌شد بررسی می شد ما قصدمان نبود که برای مردم قصه بگویم و یا اسطوره‌سازی کنیم. پیش آمده بود مصاحبه شونده یک حادثه یا واقعه‌ای جالب را نقل می کرد در فرایند تحقیق سندی برای خاطره وجود نداشت خاطره نقل نمی شد.


از وقتی که مراکزی مانند واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی حوزه هنری شروع کرد به جمع‌آوری تاریخ شفاهی انقلاب این سنت حسنه در کشور نهادینه شده است، آیا این تجربه‌ها که در سنت تاریخی ما است در کشور مورد استفاده قرار گرفته است؟


تاریخ شفاهی این روز ها مد شده است خوشبختانه تجربیات تاریخ شفاهی که در ایران جمع آوری شده است می تواند به عنوان تجربه انسانی و تجربه تاریخی مورد استفاده مردم و مسئولین قرار بگیرد و متاسفانه اگر به گذشته تاریخ نگاه کنیم پی می بریم تاریخ به دربار و شاهان ختم شده است.


من بعد از پایان دفاع مقدس به دانشگاه علامه طباطبایی رفتم و رشته اقتصاد خواندم. سال‌های دانشجویی من همزمان با ریاست جمهوری حجت الاسلام هاشمی رفسنجانی بود توسعه شعار محوری آقای هاشمی بود توسعه در محافل علمی و رسانه‌ای مورد بحث و بررسی قرار می‌گرفت.


نکته‌ جالبی که آن سالها پی بردم این است اگر کشور قصد دارد به توسعه برسد این توسعه باید بومی باشد. در دوران دانشجویی من در دانشگاه علامه یک استاد ایرانی توسعه داشتیم که متخصص در امر توسعه در ژاپن بود اتفاقا در ژاپن بسیار معروف بود.


روزی از ایشان خواستیم توسعه را در ایران نقد کنند که وی گفت: من اطلاعی از وضعیت ایران ندارم چون مدت‌ها است که من ایران زندگی نمی کنم. ژاپن را می شناسم به همین علت می توانم برای ژاپن نسخه بنویسم اما برای ایران نه و اگر توسعه برای ژاپن نوشته شود به درد کشورهای دیگر نمی‌خورد چون مردم کشورها با هم متفاوت است. حتی مدل توسعه ‌ای که برای مردم کردستان می‌نویسیم شاید به درد مردم مازندران یا خوزستان نخورد چون فرهنگ مردم استان‌ها نیز متفاوت هستند.


واقعیت‌های ایران با آنچه که ما فکر می‌کنیم و انتظار داریم متفاوت است این تفاوت بین عینیت و ذهنیت مشکل‌ساز می‌شود. زمانی می‌توانیم از یک جامعه الگوبرداری کنیم عکس‌العمل جامعه در مقاطع گوناگون را بشناسیم. بررسی تاریخ شفاهی نشان می‌دهد که عینیت ‌های مردم گوناگون با هم متفاوت است. ما در کشورمان حوادث مختلفی را از سر گذرانیم و یک روز شبیه هم نیست و ایران پر از حادثه است و این حادثه‌ها اطلاعات زیادی را انباشته کرده است که می‌تواند برای دانشمندان علوم انسانی مفید باشد.


دعواهای سیاسی بعد از جنگ نشان داده است جناح‌ها قصد دارند جناح‌های مقابل را سرکوب کنند. این سرکوب کردن نتیجه اش به اینجا رسیده است که این حس را در جامعه ایجاد کرده است بسیاری از مسئولان ناتوان یا خدای نکرده دزد هستند. دارند.


تاریخ شفاهی نشان می‌دهد که این تحلیل درست نیست و در کشور ما اتفاق‌های بسیار حسنه‌ای صورت گرفته است،‌ تجربه‌های خوبی نیز انجام شده است تا به حال مردم ایران استقلال سیاسی نداشتند به طوری که برخی اوقات شاهان ما توسط بیگانگان انتخاب می‌شدند و برای اولین بار است که استقلال را حس می‌کنند و انقلاب و مسئولیت در اختیار آنها است.


* در حال حاضر که تاریخ شفاهی مد شده است چه ظرفیت‌هایی در تاریخ شفاهی وجود دارد و چه قدم‌هایی باید برداریم؟


من چند نکته را باید خدمت شما عرض کنم به خصوص در حوزه فرهنگی، باید باورهای مردم را به خودشان و جامعه‌شان معطوف کنیم. برای رسیدن به این هدف باید هنرمندان بیایند در کنار سوژه‌ها قرار گیرند تا قبل از اینکه فیلم بادیگارد ساخته شود کسی از تلاش محافظان مطلع نبوده است. شاید اگر فیلم‌هایی درباره مسائل امنیتی ساخته نمی‌شد مردم از نقش نیروهای اطلاعاتی آگاه نبودند. زمانی که محمد باقر قالیباف رییس نیروی انتظامی بود کلی فیلم درباره نقش نیروی انتظامی در جامعه ساخته شد و مردم نگاهشان به نیروی انتظامی عوض شد. تا امید در جامعه تزریق نشود هیچ برنامه‌ای در کشور موفق نخواهد شد.


برای اینکه در حوزه‌های دانشی و عملیاتی صاحبنظران از تجربه‌های کشور استفاده کنند. دانشگاه‌ها می توانند خاطرات و تاریخ شفاهی را در موضوعات گوناگون مورد بررسی قرار دهند دانشمندان علوم انسانی آنها را مورد واکاوی قرار داده و براساس این مطالعات نظرات و دیدگاه خود را ارائه دهند.


قدم بعدی این است که از تک نگاری و خاطره‌گویی خارج شویم و به موضوعات بپردازیم. در این که فرد نقش موثری دارد شکی وجود ندارد اگر حضرت امام تنها بود قطعا موفق نمی‌شد. به طور مثال می‌توانیم مدرسه رفاه و گروهی که کار دانش‌آموزی انجام می‌دادند بررسی کنیم یا نقش مدرسه‌های مذهبی در تهران و شهرستان‌ها بررسی شود. مدارس ملی و غیرانتفاعی که کار انقلابی می‌کردند نیز بررسی شود که چگونه موفق شدند و چه شگردهایی را استفاده می‌کردند.


یا افرادی که کارهای فرهنگی کردند مثلا در دوران رژیم فرهنگی نیز هنرمندان ما نیز کارهای فکری‌،هنری و اندیشه می‌کردند کاری که دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد انجام داد. کاری که آقای مطهری در زمینه تبین اندیشه دینی انجام داد و آقای قرائتی در قرآن انجام دادند این موضوعات قابل بررسی است که می‌توانیم از آن الگویی بگیریم و بتوانیم از این تجربه 40 ساله گذشته استفاده کنیم و در اختیار جامعه قرار بدهیم.


یا اینکه چرا امام پاریس را انتخاب کرد؟ چه اتفاقی افتاد که اول فرانسوی‌ها مخالف فعالیت سیاسی امام بودند نتوانستند مخالفت خود را ادامه دهند، شورای انقلاب چگونه شکل گرفت؟ چرا همزمان با ورود امام به پاریس، انقلاب وارد مرحله ای تازه شد؟ چرا بعد از ورود امام به فرانسه شورای انقلاب شکل گرفت؟ رهبران دیگر انقلاب همچون شهید بهشتی که در موسسه اسلامی هامبورگ کار می‌کردند چقدر تاثیرگذار بودند.


* آیا وضعیت تاریخ شفاهی را در کشورهای گوناگون مورد بررسی قرار داده‌اید؟


در کشورهای پیشرفته اطلاعات با جزییات نوشته می‌شود و از کودکی به دانش آموزان آموزش می‌ دهند که بسیاری از وقایع را بنویسند. حتی در بیمارستان‌ها، در خارج از کشور اطلاعات بیماران با جزییات وجود دارد. حتی مهندسینی که ساختمان‌سازی می‌کنند اطلاعات آنها جمع آوری می شوند که کجا موفق بوده و کجا ناموفق بوده اند. مشتریان براساس این اطلاعات می‌توانند انتخاب کنند.


اما ایران بیشترین اطلاعات به صورت شفاهی تبادل می شوند. حتی متاسفانه اطلاعاتی از مبارزانی که قبل از انقلاب مبارزه می‌کردند وجود ندارد. پروژه‌های تاریخ شفاهی که در دانشگاه هاروارد درباره انقلاب ایران شکل می‌گیرد به این دلیل است که می‌خواهند کشوری مثل ما را بشناسند. کشورهایی مثل ما فرهنگ شفاهی دارد تاریخ شفاهی اهمیت بیشتری دارد.


* تا الان چند کتاب در زمینه تاریخ شفاهی کار کرده‌اید؟


حدود 150 تا 160 جلد کتاب در زمینه تاریخ شفاهی کار شده است.


* خاطرات زندان سیاسی که در حال انتشار بود کامل شد؟


نه. تا الان یک جلد آن چاپ شده است.


* چند جلد کتاب می‌شود؟


فکر می‌کنم بیش از 10 جلد کتاب می‌شود. قطعا آنهایی که با ما همکاری کردند و بیشتر طیف مذهبی است این خاطرات جمع‌آوری می‌شود.


* عوامل رژیم پهلوی را پیدا کردید؟


به ندرت پیش می‌آمد که از عوامل رژیم پهلوی کسی را پیدا کنیم.


منبع: فارس


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب