یاد گرفتم یک تدوینگر شیک باشم/ سینما به امضای گروهی نیاز دارد
به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری آنا، نشست خبری روبرتو پرپینیانی با حضور بابک کریمی؛ بازیگر به عنوان مترجم در محل «گذر اجتماعات» جشنواره جهانی فیلم فجر برگزار شد.
در ابتدای این نشست پرینیانی در پاسخ به این پرسش که چطور به مقوله تدوین نگاه می کند، گفت: نمیتوانم همه آنچه را اتفاق افتاده است به شکل خلاصه برایتان بگویم به این دلیل که نگاه کلی من به مقوله تدوین به تجربیاتی که در طول زندگی داشتهام، برمی گردد و این روند آنقدر پیچیده است که خلاصه کردنش کمی دشوار است اما میتوانم برای شما بگویم که سینما چطور مرا جذب خودش کرد.
وی ادامه داد: من میخواستم نقاش شوم اما اتفاقاتی مسیر زندگیم متحول شد. به من پیشنهاد شد که به عنوان کارآموز با اورسن ولز بزرگ همکاری کنم و این همکاری یک سال طول کشید.
این تدوینگر درباره همکاری با اورسن ولز گفت: اولین همکاری ما در مستندی درباره خاطرات ولز از سفرش به اسپانیا به سفارش تلویزیون اسپانیا بود و بعد ما در پاریس فیلم «محاکمه» را با هم کار کردیم. من بدون هیچ آشنایی خاصی با سینما دستیار ولز شده بودم اما بعد از این یک سال کاملا مجذوب سینما شدم.
وی ادامه داد: بعد از مدتی به رم بازگشتم و تلاش کردم به عنوان دستیار شغلی پیدا کنم اما کسی مرا قبول نمیکرد و همه میگفتند تو فقط با اورسن ولز کار کردهای. در نهایت این همکاری توجه جوان سینماگر دیگری را جلب کرد؛ برناردو برتولوچی. او تصور میکرد همکاریام با ولز مرا برای همکاریهای دیگر در سینما تربیت کرده است.
پرپینیانی افزود: برتولوچی در آن دوره میخواست دومین فیلمش که اولین فیلمش به عنوان مولف بود بسازد. ما همسلیقه بودیم و در حالی که من برای ولز تنها یک دستیار بودم، برتولوچی از من میخواست که برایش یک همکار خلاق باشم.
پرینیانی با اشاره به این که به خاطر خواستههای برتولوچی مجبور شده تا تلاش بیشتری برای شناخت و یادگیری سینما انجام دهد، گفت: همکاری در فیلم «پیش از انقلاب» مرا وارد مسیری کرد که دیگر نمیتوانستم از آن بازگردم. بعد از این فیلم بود که با کارگردانهای جوان ایتالیایی بسیاری آشنا شدم که همه آنها تلاش داشتند بیان اصیل خودشان را در ایتالیا داشته باشند.
وی درباره شروع همکاریاش با برادران تاویانی بیان کرد: در سال 1968 با برادران تاویانی آشنا شدم، دقیقا 50 سال پیش و از آن موقع تا به امروز به صورت مداوم با هم کار کردیم تا همین چند روز پیش که یکی از آنها درگذشت و این اتفاق بسیار برایم تاسف برانگیز است.
پرپینیانی تاکید کرد: آنها هم میخواستند نگاه و بیان اصیل خودشان را داشته باشند یعنی سینما را رسانهای مردمی اما به شدت روشنفکرانه میدانستند. با وجود این که آن نوع سینما در آن دوره سینمایی نبود که از نظر اقتصادی بازگشت مالی داشته باشد اما در ایتالیا سالی 350 فیلم ساخته میشد و بسیاری از آن می ترسیدند به من هم لقب «تدوینگر روشنفکر» داده بودند.
وی درباره نگرش سینماگران ایتالیا به خودش گفت: آنها میگفتند پرپینیانی فیلم هایی را تدوین می کند که در گیشه فروش ندارند اما من و برتولوچی همچنان به همکاری با هم ادامه میدادیم تا زمانی که به فیلم «دنباله رو» رسید و به من گفتند شما زیادی با هم دوست هستید، برتولوچی به کسی نیاز دارد که او را تصیح کند. آنجا بود که ما از هم جدا شدیم.
پرپینیانی ادامه داد: بعد یک تهیه کننده ایتالیایی به من پیشنهاد داد که فیلمی تجاری را تدوین کنم. این فیلم کاملا با ایدئولوژیام مغایر بود اما از نظر حرفهای آن را دقیق انجام دادم و آن فیلم در گیشه بسیار پرفروش شد. آن موقع بود که تهیه کننده ها گفتند حالا می توانیم به تو اطمینان کنیم و بعد فیلم «پدرسالار» برادران تاویانی جایزه کن را گرفت و این اتفاق بسیار لذت بخش بود.
وی در پایان تاکید کرد: از آن زمان بود که مجبور شدم به سینمای کلاسیکتر روی بیاورم. البته در همان شرایط هم شخصیتهای قوی میتوانستند مولف باشند و من یاد گرفته بودم که یک تدوینگر شیک باشم. این خلاصه مسیری بود که برایتان تعریف کردم. من مسیری لذت بخش داشتم و فیلم هایی به من پیشنهاد شد که آنها را بسیار دوست داشتم و همین موضوع باعث شد تا از این که نقاشی را کنار گذاشتم ناراحت نشوم. چرا که وقتی نقاشی می کنید فقط خودتان آن را امضا می کنید اما در سینما یک گروه با هم فیلم را امضا می کنند.
انتهای پیام/