تارهای عنکبوتی جاسوسان بهائی روی سرکودکان ایرانی
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، شاید آن روزی که چند شهر ایران عنوان «شهرهای آموزشپذیر» دنیا را از یونسکو کسب کردند و سپس در فاصله کوتاهی استان مرکزی بهعنوان طرح پایلوت اجرای آموزش انتخاب شد و ۱۸ مدرسه از سیستم مدیریتی آموزشوپرورش برای عملیاتی کردن طرح جدا شدند، کسی باورش نمیشد که شبکه نفوذ، اینبار تارهای عنکبوتی خود را با عناوین زیبای حمایت و یاری کودکان در استان مرکزی و در فاز بعدی در سراسر ایران پهن کرده باشد.
قصه از آنجایی شروع شد که پروژه شبکهسازی اجتماعی در قالب سمنها از ابتدای دهه ۸۰ با همکاری فرامؤسسههایی مانند «همیاران» و «کنشگران داوطلب» و با مدیریت نمازیها شکل گرفت. نمازیها دراین زمینه ارتباط گسترده با سازمان «کودکان را نجات دهیم» وابسته به وزارت دفاع انگلیس، پروژه تحدید نسل و کاهش جمعیت با موفقیت پشت سر گذراند و از اصلیترین طراحان و زمینهسازان انقلاب مخملی سال ۸۸ بود که در بحبوحه فتنه از کشور گریخت، اما وارد محیط آموزشی شده و ابتدا مهندسی جوامع محلی را به عهده گرفتند.
سمنها شناسایی دقیق شدند و با طراحی سازمان ملل تحت پوشش «دفتر عمران سازمان ملل» undp پروژه تغییر حاکمیت در ایران، مسیر تازهای را آغاز کرد. همانجا بود که شبکه یاری- بخوانید شبکه نفوذ- با همکاری ضمنی بهزیستی، وزارت کار، وزارت آموزشوپرورش و چند سمن حوزه کودک با حمایت و هدایت کنشگران داوطلب جذب شده، در سال ۸۲ شروع به کار کرد و پس از دستگیری نمازیها و چند نفر از کنشگران، شبکه یاری کارش را در قالب سمنها و مؤسسات هموار کرد. فعالیت پنهانی و بدون مجوز این شبکه از سال ۸۴ تا ۹۲ ادامه یافت و در سال ۹۲ تحت عنوان «گروه تلاشگران یاری همدل» با همکاری بهائیان ادامه یافت تا ثمرش را شاهد باشد. پس از اجرایی شدن پنهانی سند ۲۰۳۰، این تشکیلات وارد فاز تازهای شد. آموزش جنسیتی تحت عنوان تربیت جنسی با تمرکز بر کودکان و با روش دیکته شده یونسکو یعنی روش مونتهسوری که در آن خدا مرده است.
کار کلید خورد!
اول آذر ۹۵، ستاد فامسا (ستاد فرهنگی و اجتماعی مدیریت و ساماندهی آسیبهای اجتماعی) با حضور نهادهای دولتی و با محوریت دفتر امور اجتماعی و فرهنگی استانداری تشکیل میشود و تنها مجموعه مردمی حاضر در جلسه سمنی به نام سیکا است: سرای یاری کودکان امید.
بازوهای طرح نفوذ در شبکه یاری
یکی از لیدرهای اصلی این جریان، «ن. س» است؛ تبعه ایرانی- امریکایی و دانشجوی دانشگاه کرنل امریکا، عضو طرح نفوذ و جاسوسی آموزشی فولبرایت، مستندساز و فعال بینالمللی که رزومهاش را میتوان در سایت لینکدین واتنوسین مشاهده کرد.
محمدشریفی هم با مدرک مهندسی مواد از دانشگاه شریف، دبیر سابق کانون یاریگران دانشگاه شریف، مبلغ فرقه انحرافی دراویش گنابادی، از لیدرهای اغتشاشات اخیر دراویش و از فعالان این حوزه که علاوه بر حضور در سیکا، مسئولیت کار اجتماعی انجمن یاری از کودکان در معرض خطر، عضو شورای سیاستگذاری کانون کودکان کار (کوشا) را در کارنامه خود دارد از دیگر اعضای این طرح نفوذ است. در صفحه توییتر وی ابراز علاقه به دراویش گنابادی کاملاً مشهود است. شریفی همچنین در نشستی که گزارش مبسوط آن در سایت حمایت از حقوق کودکان موجود است، از جداسازی جنسیتی کودکان در مدارس اظهار نگرانی کرده است. ارتباطات نزدیکی بین شریفی و اعضای سیکا وجود دارد.
از افراد دیگری که رابطه بسیار نزدیکی با سیکا دارند، سام بوربور است که تمسخر جبهه مقاومت و مدافعان حرم، انگارهسازی علیه حجاب و تمسخر اسطورههایی، چون شهیدفهمیده در نشریه داخلی جمعیت دفاع، نمونههایی از اهانتهای اوست. وی در نشریه داخلی سیکا قلم میزند و بارها به اراک و سیکا رفت و آمد داشته است. بوربور بنا به گفته خودش، دیدهبان حقوق کودک است و ارتباط زیادی با سازمان ملل و مجامع جهانی دارد.
از دیگر رابطان غیرمستقیم سیکا، افشین حیرتیان، عضو بهائی جمعیت دفاع تهران بوده و بنا به اظهارات اعضای سیکا در کانال و هم در نشریه داخلیشان، سیکا ارتباط نزدیکی با جمعیت دفاع داشته و حتی مدل آموزشی آن بر طبق مدل آموزشی جمعیت دفاع است؛ بهطوریکه «عمو خیاط»، پدر معنوی جمعیت دفاع به بچههای سیکا آموزش میدهد.
«س. ر»، مدرس بهائی مجموعه هم که عکسهای ضداخلاقی او به راحتی در دسترس است، از دیگر اعضای این شبکه نفوذ است.
مؤسسات عضو شبکه یاری
شبکه یاری به تأسی از جمعیت امام علی (ع) شروع به کار کرد. البته وقتی جریان رسانهای پشت پرده آن را افشا کرد، حسین اکبری، مدیر سیکا بر ضد انتشاردهندگان خبر به دفاع از جمعیت پرداخت. وی همزمان با مؤسسات کانون یاری کودکان در معرض خطر، خانه مهر کودکان، خیریه حامی یار مهر ماندگار، شکوفایی استعدادهای کودکان، انجمن حمایت از حقوق کودکان، حامی، کوشا، جمعیت دفاع و مؤسسه پژوهشی تاریخ ادبیات کودکان، بنیاد کودک ارتباط دارد و جالب اینجاست که با وجود حجم زیاد مؤسسات دلسوز کودکان و بهخصوص کودکان کار، هر روز به تعداد آنها افزوده میشود و هیچ کار قابلتوجهی هم برایشان صورت نمیگیرد.
معمای این نفوذ را میتوان اینگونه حل کرد؛ این که بدانیم مؤسسات نامبرده هیچ برنامهای برای یاری کودکان ندارند مگر:
سوءاستفادههای گسترده مالی و بهرهبرداری شخصی از کودکان کار، تلاش برای گسترش معضلات کودکان کار و نگاه سرمایهای برای بهرهبرداری، همراهی با برخی فرقههای ضاله و شستوشوی مغزی کودکان، تدریس آموزههای غیردینی، کمونیستی و مونتهسوری به کودکان بر اساس کتاب «لک لکی در کار نیست» در مدارس و مهدکودکها، تدریس تربیت جنسی و مبارزه با خشونت خانگی توسط مربیهای بهائی.
نهادهای نظارتی کجا هستند؟!
خیریههای وابسته به سازمانهای جاسوسی که از نیروهای هم فکر و تربیت شده خودشان برای پیشبرد اهداف مدنظر در داخل کشور بهرهمند میشوند، یکی از جدیترین مباحثشان، پروژه انتقال حقالزحمه جاسوسی از طریق خیریه و در پوشش آموزش است. نفوذ مشکوک این سمنها در ساختارهای دولتی و حاکمیتی از آسیبهایی است که دقتنظر و هوشیاری مسئولان را میطلبد. حذف دین و انقلاب و آموزش جنسی کودکان، دغدغه یک شکل پیادهنظام سلطه است که توسط همیاران و شبکه یاری در سمنها در حال اجرا شدن است.
منبع: روزنامه جوان
انتهای پیام/