ارزش تاریخی سرپل ذهاب به استناد شواهد و مدارک موجود
گروه فرهنگی خبرگزاری آنا- ناهید منصوری، استان کرمانشاه بخشهای تاریخی و طبیعی جالبی دارد که بازدید از هر یک ریشه در باورها، اسطورهها و اعتقادات مردم این خطه محسوب میشود. یکی از بخشهای قدیمی و دیدنی این استان شهر سرپلذهاب است که در فاصله کرمانشاه واقع شده است. اگرچه سرپلذهاب در حادثه اخیر متحمل آسیبهای جدی شده اما هنوز با سفر به این شهر میتوان ردپای گذشتگان را در آن یافت که نشان از اهمیت و موقعیت قابل توجه این منطقه دارد.
پروفسور مسعود گلزاری که دههاسال در خصوص تاریخ و تاریخچه کرمانشاه تحقیق کرده، معتقد است که کرمانشاه روستایی در کرمان که باستانی پاریزی آن را کشف کرده و محل قدرت ولیعهد پادشاه ساسانی بوده است. او عنوان کرمانشاه را اشتباه بیانی و رایج امروزی میداند و میگوید: اسم اصلی کرمانشاه کرمانشان است. کرماشان مثل قرماسین است و اگر کرمانشان نبود قرماسین هم الان نبود.
وی با اشاره به آنو با نینی که در کوه پادیر شهر سرپل ذهاب قرار دارد میگوید که ذُهاب کلمهای عربی است و به معنای بازگشت است، اما زهاب واژه درست است، یعنی زمینی که از آن آب میجوشد.
کوه کلهگاراه (محل عبور گاوهای جهان) در آغاز شهر است. در این کوه که در سمت چپ آب حلوان قرار گرفته دو اثر لولوبی و یک اثر اشکانی دیده میشود.
حفرههایی که در کوه ایجاد شده به این دلیل است که سنگ آهنگی و به واسطه آب حفرههایی بر روی آن ایجاد شده بنابراین برخلافنظر و برداشت برخی از افراد نتیجه و بقایای نصب داربست نیست.
در لوح اشکانی یکی از رعایای فرماندار سرپل خدمت آن رسیده، شاه سوار بر اسب و آن فرد دستهگلی به دست دارد و پشتسر شاه سنگنوشتهای به خط پهلوی اشکانی است. این لوح یکی از معدود نقشهای اشکانی است که سنگنوشته دارد.
کمی بالاتر نقش آنو با نینی دیده میشود، در سمت چپ نقش، تصویر امیر آنو وجود دارد و نینی به معنای ایشتار همان الههای است که در مقابل آنو قرار گرفته بنابراین همگان این کتیبه را با عنوان آنو با نینی خطاب میکنند.
به گفته گلزاری این نقش که نقش داریوش در بیستون و نارسین از آن گرفته شده، پادشاه لولوبی را نشان میدهد که در سمت چپ ایستاده و در یک دستش کمان است. همچنین در این نقش زیرپای پادشاه لولوبی شماری از اسرا قرار دارند و روبرویش نقش نینی یا ایشتار است که دو اسیر را طناببند کرده و به سمت آنو میبرد.
نکته جالب این است که روی بازوی افراد نقشبسته بر روی سنگ، نام آنها کندهشده و معرفینامهای از اسیر ارائه میکند. همچنین با وجود اینکه تمام تصاویر کنده شده لخت هستند، نفر جلویی زیر پای آنو، کلاهی بر سر دارد که ما بعدها آن را بر سر نیزهبران هخامنشیان میبینیم. اگر نگاهی دقیق به تختجمشید داشته باشیم میبینیم که به طوریکه تمام نیزهبران پارسی، نه شوشی و نه مادی، این کلاه را بر سر دارند.
آنطرفتر نقش دیگری از دوران لولوبیها به چشم میخورد که نشانگر این است که سرپل مرکز قدرت و حکومت لولوبیها در 2500 پیش از میلاد بوده یعنی بعد از امپراطوری ایلام که بخش بزرگی از غرب ایران را در اختیار داشتهاند، لولوبیها برای مدت طولانی در این سرزمین حکومت میکردهاند و بارها به اتفاق کوتیها (واژه کوتی فقط در هزاره سوم و دوم پیش از میلاد معنی و مفهوم داشتهاست و به یک گروه قومی معینی اطلاق میشده که در اصل در آذربایجان کنونی ایران زندگی میکردند. در هزاره یکم پیش از میلاد همه اورارتوئیان و مردم ماننا و ماد را کوتی مینامیدند.) و اورارتویی ها علیه آشور متحد شدند.
در این منطقه همچنین دو اثر تاریخی دیگر از دوره لولوبی وجود دارد که آنچه بیش از هر چیز توجه بازدیدکنندگان را جلب میکند سنگ نوشتهای به خط میخی اکدی است که زیر پای پادشاه قرار گرفته و در میان دو نقش حکاکی شده بر کوه، سفرهای تراشیده به چشم میخورد که احتمالا برای نگارش متنی تدارک دیده شده بوده، اگرچه با گذر از چند پله با سفره 3 در 2 متری روبهرو میشویم که به گفته برخی از محققان قربانگاه لولوبیها در زمان هر نبرد و یا برای جشن و شادیهایشان بوده است.
سرپل در 2500 سال پیش از میلاد، یکی از مراکز قدرت سرزمین کرمانشان بوده اما تاریخنگاران صرفا به چند اشاره از آن بسنده کردهاند و در تاریخ نیامده است و یکی از منابع موجود درباره این منطقه تاریخی اطلاعاتی است که از سوی هرسل محقق آلمانی در کتابی به نام «در دروازه آسیا» آورده شده است.
گلزاری معتقد است، لولوبیها یکی از کهنترین تختگاههای ایران حتی قبل از هخامنشیان و مادها، را داشتهاند.
با توجه به لعن و نفرینی که آنو، آنوتروم، بل، بلیت، رامان، ایشتار، سین و شمش بر کسی که این نقوش و این لوح را محو کند، رواداشته برخی از مردم سرانجام و عاقبت صدام را نتیجه این نفرین دانستهاند و میگویند با توجه به اینکه بخشی از بمبارانها به این بخش تاریخی آسیب وارد کرده، صدام نیز به لعن آنو دچار شده است.
براساس اظهارات گلزاری، مدرکی از ناحیه نشیوه در سال 1394 وجود دارد که در زمانی که زارعی قصد شخم زدن زمین خود را با تراکتور داشته از زیر درختی کوچیک به دست آمده است. گفته میشود وقتی سنگ زیردرخت برای شخمزدن زمین برداشته میشود 30 تا 40 نقش مختلف که نماد خدایان مختلف است کشف میشود. تصاویر این نقوش در کتاب کرمانشاهان کهن پهنه ایران زمین که احتمالا در سال آینده به چاپ میرسد وجود دارد. اینها سند ملکیت آن زمین است چرا که در دوره عیلامیان دو نسخه نوشته میشد و یکی در زمین قرار میگرفت و دیگری در شوش، بنابراین با مراجعه به موزه لوور پنج کودورو مشاهده میشود که دوبهدو با هم برابر هستند و یکی از آنها با آنچه در سرپل به دست آمد یکی است.
بر اساس شواهد موجود سرپل در سالیان دور مرکز قدرت بوده و هر اتفاقی که میافتاده به شوش اطلاع داده میشده بنابراین این خطه از کشور بعد از شوش از مناطق مهم به شمار میرفته است.
آنچه که امروز از گذشتگان برای ما به یادگار مانده میراثی ارزشمند است که نگهداری و صیانت از آن علیرغم نیروها و کمکهای دولتی نیازمند ارق و درک ارزشهایش برای بومیان و مردم کشور است. در کنار این امر لازم است تا بازدیدکنندگان از محوطههای تاریخی صیانت و نگهداری از آن را بر هر چیز دیگری از جمله خاطرهنویسی و یادگارنویسی مقدمتر بدانند و در زمانی که از بناها و میراث فرهنگی بازدید میکنند، به جای بالا رفتن از آن به کسب اطلاعات بیشتر و پیشینه و تاریخچه شکلگیری و ایجاد آن توجه کنند زیرا تنها در این صورت است که میتوان میراثی برای معرفی تمدن و فرهنگ کشورمان و همچنین جذب توریستی که قطعا آمدنش سرمایه و آورده مالی خوبی برایمان خواهد داشت، ایجاد کرد.
انتهای پیام/