تنگه ابوقریب و داستانی غریب!
«تنگه ابوقریب روایتی است از دفاع دلاورمردانه گردان عمار در برابر لشکرکشی رژیم بعث؛ هنگامه رشادت و مظلومیت بچههای گردان عمار در روزهای آخر دفاع مقدس در منطقه حساس تنگه ابوقریب» مطالعه این جملات به عنوان خلاصه داستان، تصور تماشای یک فیلم جذاب، گیرا و با نماهایی به شدت رئال را ایجاد نمیکند. از لحظات اولیه فیلم که بگذریم، کمکم روند قصه اوج میگیرد و مخاطب متوجه میشود با سناریویی مواجه است که قصد میخکوب کردن او را دارد. تصویربرداری در صحنههای مربوط به پادگان دوکوهه فضا را کمی رئالتر میکند و با آغاز تصویربرداری در مناطق جنگی مخاطب درمییابد که با فیلمی با جلوههای ویژه بسیار قوی روبروست.
به طور کلی پروداکشن تنگه ابوقریب و ترکیب آن با بازی جذاب بازیگران، بیش از داستان، مخاطب را همراه خود میکند، گویی کارگردان با عبارت اول فیلم و چند سکانس ابتدایی پس زمینهای در ذهن مخاطب کاشته است و با روند فیلم، خود پیش از همه حرکت کرده و مخاطب نیز مشتاقانه به دنبال او میدود. کارگردان از تک تک صحنهها بهرهبرداری هنری خود را انجام میدهد و در شلوغی صحنههای جنگ، نجات جان چند کودک را نیز فراموش نمیکند.
نقطه قوت دیگر فیلم بازی جواد عزتی، امیر جدیدی، حمیدرضا آذرنگ و مهدی پاکدل(که ظاهراً جشنواره امسال، بازی او در نقش فرماندهان عملیات را منعکس میکند؛ چه عملیات جنگی چه عملیات نجات پلاسکو!) است. درک صحیح از روابط بین فرمانده و نیروها و برخی سکانسهای به موقع بر قدرت فیلم افزوده است. هرچقدر فیلم جلوتر میرود، بازیگران بیشتر به چشم میآیند، از شوخیهای امیر جدیدی در اوج لحظههای خطر تا فداکاریهای جواد عزتی برای بازگرداندن مصدومان. مخاطب تنگه ابوقریب تمامی دویدنها، عرق ریختنها، زمین خوردنها و صدای توپ و خمپاره را درک و خود را در دل معرکه حس میکند.
اما شاید مهمترین نقطه قوت فیلم جلوههای ویژه است؛ حرکت دوربین، پلانهای فراوان، آسیب دیدگیهای جنگی، شلوغی صحنه و بسیاری المانهای دیگر از تنگه ابوقریب یک فیلم موفق ساخته است که شاید علاوه بر سیمرغ بهترین جلوههای ویژه، سیمرغ بهترین کارگردانی را نیز برای فیلم به ارمغان بیاورد. موسیقی متن نیز پا به پای فیلم میآید، به ویژه در سکانسهای انتهایی.
در کنار اینها البته جنبههای درام قصه توکلی میتوانست بهتر باشد، حداقل تا پیش از سکانسهای انتهایی، اگرچه وی ظاهراً برای وفادار ماندن به سناریوی رئال خود، قصد داشته تا مخاطب را بیشتر به صحنه جنگ ببرد. در مجموع به نظر میرسد سعید ملکان پس از تهیهکنندگی فیلم موفق ابد و یک روز در جشنواره و گیشه، این بار با «تنگه ابوقریب» به کارگردانی بهرام توکلی سودای فتح سیمرغها را دارد..
تنگه ابوقریب فارغ از همه نقاط قوت و ضعف سینمایی، یک تلنگر به ذهن جامعه امروز ایران بود؛ به همه آنان که نباید فراموش کنند این روزها را؛ چرخاندن قاب عکس دهها هزار شهیدی که برای روزهای بهتر این آب و خاک، جان خود را فدا کردند در برابر چشمان یک ملت.
من، مردم جامعه من و حکمرانان سرزمین من بیش از هر زمان دیگری به یادآوری داستان غربت مردان تنگه ابوقریب نیاز داریم؛ تنگهای که نباید امروز فتح شود، اعتماد مردم است؛ اعتماد به کارآمدی نظام؛ دلهای زلال و پاک مردم سرزمین من نباید فتح شود و برای حفظ وجب به وجب آن باید جنگید.
تنگه ابوقریب امروز، قلبهای مردم است...
خبرنگار خبرگزاری آنا
انتهای پیام/