نامی که لرزه بر اندام آمریکا و رژیم صهیونیستی انداخت
به گزارش حوزه دفاعی و امنیتی خبرگزاری آنا، در پی پیروزی عملیات طریقالقدس و آزادسازی بستان، امام خمینی(ره) در 8 آذر 1360 طی پیامی این عملیات را فتحالفتوح نامیدند و فرمودند: «آنچه برای اینجانب غرور انگیز و افتخار آفرین است، روحیه بزرگ و قلوب سرشار از ایمان و اخلاص و روح شهادتطلبی عزیزانی است که سربازان حقیقی ولیاللهالاعظم ارواحنا فداه هستند و این فتحالفتوح است. من به ملت بزرگ ایران و به فرماندهان شجاع قبل از آنکه پیروزی شرافتمندانه و بزرگ خوزستان را تبریک بگویم، وجود چنین رزمندگانی را که در دو جبهه معنوی و ظاهر و باطن از امتحان سرافراز بیرون آمدهاند تبریک میگویم.
شهید حسن تهرانی مقدم یکی از همان رزمندگان مورد خطاب حضرت امام خمینی(ره) بود که در این عملیات مسئولیت واحد ادوات تیپ کربلا را برعهده داشت که شامل انواع خمپارهانداز، سلاحهای ضد زره و تیربار بود. در حالی که حدود بیست سال سن داشت، به خاطر جثه لاغر و نحیف و چهره استخوانیاش بیش از هجده سال نشان نمیداد ولی هوش سرشار و نبوغ بالایی که خداوند به او عطا کرده بود، باعث شدهبود که بیش از 10 سال جلوتر از سن خودش حرکت کند و توانایی و تخصص و ظرفیت و لازم برای چنین وظیفه مهمی را در عرصه نبرد کسب کند.
مسئول هماهنگی آتش توپخانه
درخشش حسن در طرحریزی و به کارگیری ادوات و عملکرد موثر وی موجب شد که توجه فرماندهانی چون رحیمصفوی، و شهید باقری که به آتش پشتیبانی اهمیت میدادند، به او جلب شود و در عملیات بعدی یعنی فتح المبین، محسن رضایی فرمانده (اسبق) کل سپاه، حکمی را برای هماهنگی پشتیبانی آتش بین ارتش و سپاه که عملیات مشترک انجام میدادند، صادر کنند و حسن با حضور در قرارگاه مرکزی کربلا و استقرار همکاران خود در قرارگاه فرعی چهارگانه فتح، نصر، فجر و قدس توانست این ماموریت مهم را به نحو احسن به انجام برساند و پشتیبانی آتش مناسب و موثری را برای یگانهای سپاه که متشکل از نیروهای پاسدار و بسیجی بود و در این عملیات استعداد آنان به صد گردان میرسید فراهم گردد.
در عملیاتهای ظفرمند و موفقیتآمیز فتحالمبین و بیتالمقدس علاوه بر آزادسازی قریب به هشت هزار کیلومتر مربع از مناطق اشغالی میهن اسلامی از جمله سزمینهای غرب دزفول و جنوب غربی اهواز که خرمشهر در صدر آن فتوحات قرار داشت، در سایه نصرت وعنایت الهی ، غنایم بسیاری نیز نصیب رزمندگان اسلام گردید، که از جمله آنها قریب به دویست قبضه توپ از انواع مختلف که اکثرا نو و آماده به کار بودند و چندین زاغه بزرگ مهمات بود.
تهرانیمقدم و ایده تشکیل توپخانه سپاه
شهید مقدم و شهید شفیع زاده که ایده تشکیل توپخانه سپاه را در سر میپروراندند توپهایی غنیمتی را نعمت و هدیه الهی به رزمندگان مخلص و خداجو تلقی کردند و شکرانه این نعمت الهی را در سازماندهی سریع و به کارگیری علیه دشمن بعثی میدانستند. لذا فرصت را مغتنم شمرده و پیشنهاد تشکیل توخانه برای سپاه را با فرماندهی کل مطرح کردند. برادران ارتشی که توپخانه را رستهای فوقالعاده تخصصی که مهارت در آن را مستلزم آموزشهای بلند مدت در مراکز آموزشی میدانستند، آن را از عهده سپاه خارج میدانستند و از سوی دیگر برخی فرماندهان سپاه نیز اعتقاد داشتند که یگانهای رزمی سپاه بایستی سبک و چالاک باشند و نباید به تجهیزات سنگین روی بیاورند. حسن تهرانی مقدم با نبوغ فکریای که داشت و همواره افقهای آینده را برآورد میکرد، استدلال میکرد که نبردهای گستردهتر و سختتری پیش رو داریم و توپخانه ارتش کفایت پشتیبانی آتش یگانهای خود را نمیکند و نمیتوان برای یگانهای سپاه که در حال توسعه نیز بودند به توپخانه ارتش متکی بود. لذا سپاه بایستی توپخانهای قوی راهانداز کند. محسن رضایی با اعتماد به حاج حسن تهرانی مقدم حکم فرماندهی مرکز توپخانه را برای ایشان صادر کرد.
شهید مقدم، شهید شفیعزاده را به عنوان قائم مقام خود تعیین و شروع به کادر کرد. بخشی از برادران که تجربه کار در ادوات، خمپاره و دیدهبانی داشتند و بخش دیگری از برادران که خدمت سربازی را در توپخانه ارتش سپری کردهبودند، هسته اولیه توپخانه سپاه در تیپها را تشکیل دادند و همزمان گردانهای مستقل توپخانه نیز سازماندهی شدند. در عملیاتهای رمضان که حدود دو ماه بعد از عملیات بیتالمقدس انجام گرفت، بخش اعظم توپهای غنیمتی در قالب آتشبارها و گردانهای توپخانه در کنار توپخانه ارتش علیه دشمن بعثی به کار گرفته شد.
باور این امر برای برادران ارتشی مشکل بود. لذا شهید صیاد شیرازی به اتفاق مشاوره توپخانه ارتش و شهید مقدم قبل از شروع عملیات از یگانهای توپخانه سپاه بازدید کردند که نتیجه آن تایید و تحسین و ابزار شگفتی از کار بزرگی بود که انجام شدهبود. طولی نکشید که در پاییز 1361 حسن اولین گروه توپخانه را تشکیل داد و چون مقارن با ماه محرم بود، نام آن را گروه 61 محرم گذاشت و شهید حسن غازی را به فرماندهی آن گروه گمارد. ترکیب دو حسن (تهرانی مقدم و شفیع زاده) مدیریت قوی، جامع و کاملی را در راس توپخانه سپاه شکل دادهبود. تهرانی مقدم بلند پرواز و ایدهپرداز بود و شفیعزاده مدیری توانا که سازماندهی، کادرسازی و آموزش و هماهنگی یگانها را برعهده داشت.
تحویل اولین قبضه کاتیوشا به سپاه
موشکانداز کاتیوشا سلاحی دارای تحرک و سرعت در تیراندازی است که در عرض چند ثانیه منطقه وسیعی را با شلیک 40 موشک زیر آتش انبوه قرار میدهد. تنها سلاح موشکی که ارتش در اختیار داشت، همین کاتیوشا بود که حداکثر برد آن 20 کیلومتر بود. مقدم در همان سال اول تشکیل توپخانه در سپاه به فکر تهیه این سلاح افتاد و با در اختیار گرفتن یک سوله در حومه تهران و فراهم کردن امکانات محدودی از ماشینافزا و ابزار مکانیکی، تیمی را برای ساخت یک نمونه کاتیوشا مامور کرد. حتی اعتبار آن را از محل کمکهای مردمی تامین کرد و طولی نکشید که اولین قبضه کاتیوشا ساخته شد و با تحویل آن به صنایع دفاعی، سپاه زمینه تولید انبوه آن را فراهم ساخت.
آزمایش اولین موشک در عملیات خیبر
رژیم جنایتکار عراق که از ابتدای جنگ برخی شهرها مثل دزفول را زیر موشکباران قرار دادهبود، با تداوم پیروزهای رزمندگان اسلام و فقدان توان مقابله در جبههها روی به موشکباران و بمباران شهرها آورد تا از این طریق مردم را به ستوه آورده و برای توقف جنگ به حکومت ایران فشار بیاورند. ملت مسلمان و مقاوم ایران نیز با تحمل خسارات جانی و مالی، در خیابانها فریاد میزدند «موشک جواب موشک» مقدم با شنیدن ندای هل من ناصر مردم در این فکر فرورفت که چه کسی باید جواب دشمن را بدهد. او با دید بلند و آینده نگر خود دریافته بود که اگر به موشک و تجهیزات بازدارنده دست پیدا نکنیم، ددمنشیهای صدام ادامه خواهد یافت و شدت خواهد گرفت. او رسالت آینده خود را دریافته بود و دیگر موفقیتهای توپخانه برایش جذاب و راضی کننده نبود.
اولین آزمایش موشکی را که به شکل ابتدایی ساخته شدهبود در علمیات خیبر تست کرد که تا پای شهادت نیز پیش رفت ولی حکمت خداوند، زنده ماندن و انجام ماموریت سرنوشتساز برای جمهوری اسلامی ایران را برایش رقم زده بود.
بعد از عملیات خیبر به شفیعزاده گفت با وجود تو و بچههای توپخانه دیگر نیازی به حضور من نیست ومن بایستی بروم دنبال موشک تا دست امام در برابر توحش صدام خالی نباشد. او با انتخاب تعدادی از برادران توپخانه به سراغ رسالت جدید خود رفت و یک سالی طول نکشید که اولین موشک ایران در تاسیسات نفتی کرکوک فرود آمد (اسفند 1363). صدام که کاملا غافلگیر شده بود اعلام کرد که انفجار ناشی از خرابکاری بوده وایران موشکی در اختیار ندارد. موشک بعدی در بانک رافدین بغداد فرود آمد تا جایی برای انکار باقی نمایند. با ادامه شرارتهای صدام، سه موشک دیگر در همان ماه به بغداد پرتاب شد.
امنیت؛ میراث گرانقدر شهید تهرانی مقدم
دستیابی ایران به توان موشکی که ابتدا با خرید و در ادامه با ساخت صورت گرفت و حاصل تلاش بیوقفه و شبانهروزی حسن و یارانش بود موجب کنترل دامنه حملات صدام به شهرها و مناطق مسکونی شد.
صنعت موشکی که امروزه ایران را در تراز بالایی از بازدارندگی قرار داده و از نظر علمی و تکنولوژیکی، توانمندی و ظرفیت بالایی را برای کشور ایجاد کرده، میراث گرانقدری که شهید مقدم در تاسیس و توسعه آن نقش بیبدیلی داشته است.
سردار سرتیپ پاسدار یعقوب زهدی مینویسد: توسل به ائمه (ع) و حضرت زهرا(س) تضرع و استغاثه در دعا و راز و نیاز شبانه، او را از وابستگیهای زمینی رهانیده و آسمانی کرده بود. این مراتب معنوی که به آن دست یافته بود و بحق باصفت «پارسای بی ادعا» از سوی رهبر و مقتدایش توصیف گردید، از ظاهرش پیدا نبود و ماها که با او همسنگر بودیم از آن اگاهی داشتیم. آیات و ادعیه زیادی راحفظ بود و مرتب زیر لب زمزمه می کرد؛ به خصوص به هنگام انجام ماموریت ودر خطوط مقدم نبرد.
به گزارش پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس؛ حسن تهرانی مقدم در پادگان امیرالمومنین (ع) و در حال آمادهسازی آزمایش موشکی بر اثر انفجار زاغه مهمات، به یارانش شهید احمد کاظمی، حسن شفیع زاده، حسن غازی،غلامرضا یزدانی ، علیرضا ناهیدی، مصطفی تقیخواه و ... پیوست.
انتهای پیام/