بعضی از مدیران حق واقعی در سینما را از مردم گرفتهاند/ یک مشت دلال «انیمیشن» را از بچهها دریغ کردند
به گزارش گروه رسانه های دیگر آنا، حجتاله ایوبی در دوران ریاستش، دبیران فرهنگی رسانهها را به سازمان سینمایی دعوت کرد تا با آنان گفتو شنودی محفلی داشته باشد. نخستین نفری که در این محفل لب به سخنگشود،«سیدرضا اورنگ» دبیر سابق تحریریه روزنامه بانی فیلم، شاعر، فیلمنامه نویس و مدرس سینما بود. اورنگ شجاعانه به حجت اله ایوبی گفت من اصلاً اهل حضور در این ضیافتهای بیثمر رسانهای نیستم. شما در نخستین روزهای حضورتان در این سمت قول دادید که اکران فیلم خارجی را در سینماهای ایران احیا کنید که نکردید و گویا چنین قصدی هم ندارید. پاسخ شما در مورد طرح احیای اکران فیلم خارجی در سینماها چیست؟ سینمای ایران توانایی و پتانسیل آوردن مردم را به سالن سینما ندارد! ایوبی چند کلمهای در ستایش سینمای ایران ترانه سرود و «سیدرضااورنگ» شاعر، به حالت اعتراض جلسه را ترک کرد.
با توجه به عدم توانایی سینمای ایران برای یافتن مخاطبان تازه و ریزش فراوان مخاطبان سینمای ایران، با «سیدرضا اورنگ» فعال پیشکسوت رسانهای و مدرس سینما درباره اکران فیلمهای خارجی گفتوگویی صورت گرفته است که در پی می آید:
- الان سوئد سومین صنعت سینمای دنیاست و چین بازار تولید بسیار خوبی دارد چون تعامل تولید را دوطرفه کردهاند.
در حال حاضر سینمای کره شمالی به کلی تعطیل شده است، شما از سینمای کره شمالی چه دارید؟ فیلمی بود به نام «دختر کبریت فروش» که سالهای بسیار دور در سینمای کره شمالی تولید شد، اتفاقاً در سینما چقدر پرمخاطب فراوانی داشت، کلی فروش کرد مردم هم کلی با آن گریه کردند. در ایران سالنهایی که این فیلم را اکران میکردند پر از مخاطب بود. برخی از مخاطبان فیلم هم چند دفعه آنرا تماشا کردند. فیلم «دختر کبریت فروش» به شدت سیاسی و تبلیغاتی بود و تمام بدبختیهایی که سر این دختر میآمد بعد انقلاب کره شمالی تغییر میکرد و خوشبخت میشد، فیلم صددرصد تبلیغاتی بود. وقتی فیلمهای هالیوود به چین آمد سینمایشان خیلی پیشرفت کرد. در حال حاضر بازیگران چینی در هالیوود نیز ایفای نقش میکند؛ از طرفی دیگر برخی از کارگردانان چینی بهترین فیلمهای اکشن خارجی را کارگردانی میکند. سینمای روسیه وقتی فیلم خارجی اکران کرد، کم کم پیشرفت کرد و فیلمهای زیادی با تکنیک بالا ساخت.
سینمای آلمان در اوایل دهه 20 سینمای مهمی بود مثلاً مطب دکتر کالیگاری فیلمی است که اگر هر کس بخواهد سینما بخواند باید آن را دیده باشد؛ بسیاری از فیلمهای محبوب سینمای هالیوود از این فیلم الگو برداری کردهاند.بعد از جنگ جهانی سینمای آلمان کم کم ضعیف شد؛ ولی کارگردانان معروف آن رفتند هالیوود مثلا فریتس لانگ یا خیلی افراد دیگر رفتند در هالیوود فیلم ساختند و دوباره برگشتند. هالیوود جایی بود که اگر فیلمسازانی توانایی داشتند میرفتند و در آن کار میکردند. بزرگان سینمای هالیوود نمیگویند تو چون فریتس لانگ هستی فیلم بساز، میگویند بیا و خودت را نشان بده. شیامالان، یک فیلم با 6 میلیون دلار ساخت بعد نزدیک 70 میلیون دلار فروخت، بعد فهمیدند شیا مالان کیست.
انحصار طلبان در کشور با اکران نکردن فیلمهای خارجی میخواهند هنر را محدود کنند, مگر میشود هنر را محدود کرد؟ ما حق انتخاب را از مردم گرفتهایم و به آنها میگوییم فیلم خارجی نبینند. جوانی که میخواهد در آینده کارگردان سینمای ایران شود باید سینما را از کجا بشناسد؟ فیلمسازی را از سینمای ایران بیاموزند؟
- اینکه جوانان نمیتوانند با سینما جهان آشنا شوند، خودش تهاجم نیست؟
بدتر از تهاجم است.
- به نظر میرسد این تهاجم زمانی معنی پیدا میکند که شما بازار اصلی را ببندید و بعد یک بازار قاچاق عظیم از دهه 60 تا الان ادامه پیدا کند بعد برسید به اینجا که مردم ایران در هفته اول فیلم سینمایی مومیایی 2017 تام کروز را طبق آمار رسمی خود نهادهای مربوط در ایران 7 میلیون نفر در ایران دانلود کردند یا 27 میلیون نفر در ایران فقط سریال بازی تاج و تخت را دانلود کردند که مبنای سریال در تعارض با فرهنگ عمومی ماست و وجود این بازار قاچاق به این دلیل است که نمیگذارند محصولات خوب را مردم ببینند و مردم سراغ این نوع کارها میروند؟
بله؛ وقتی چیزی که حق مردم است به آنها نمیدهیم، از جای دیگر آن را تهیه میکنند. شبکهنمایش خانگی را برای چه هدفی تاسیس کردند؟ برای این که فیلمهای خارجی که تلویزیون نشان نمیدهد را مردم از آنجا تهیه کنند، حالا یا دی وی دیاش را بخرند یا این که پولش را بدهند و آن را دانلود کنند، این اتفاق خوبی بود که میشد پول فروش فیلم خارجی وارد سینمای ایران شد. ما کاری کردیم که به جایی این که پول وارد سینمای ایران شود، داخل جیب افراد واسطهگر میرود. یک مثال ساده میگویم ما یکسری داروها را در کشور تولید میکنیم، یکسری داروها را نداریم چه میکنیم؟ وارد میکنیم. من به عنوان یک مخاطب سینما فیلم ترسناک، فیلم فانتزی و فیلم علمی تخیلی میخواهم، از کجا باید آن را تماشا کنم؟ سینمای انیمیشن یکی از سینماهای جذاب در دنیاست، کودک و بزرگسال هم ندارد، همه سنین علاقهمند به دیدن آن هستند، اما متأسفانه کشور ما در این عرصه تولیدات آنچنانی ندارد، نمیخواهد این خلل را با انیمیشنهای خارجی پر کند.
من فیلم حضرت محمد را تماشا کردم، با آن که هزینه بسیاری برای ساخت آن شده بود، اصلاً قصه و فیلمنامه نداشت. در بخش جوانی، حضرت محمد(ص) کنار ساحل روی صخره میایستد، ماهیها بیرون میآیند یک ایرادِ خیلی بزرگی در آن وجود دارد، تمام ماهیهایی که بیرون میافتند پرورشی است، دریا به این عظمت یکی دو نوع ماهی دارد آن هم پرورشی! چند تا ماهی حلوا، یا شیرماهی نگذاشتند که ترکیب درست شود همۀ ماهیها پرورشی هستند، من چون فیلم خارجی دیدم و رشتهام سینماست ایرادات را در فیلم دیدم. اگر فیلمهای خارجی در سینمای ایران اکران شوند، آگاهی مردم بالا میرود و این بالا رفتن آگاهی باعث میشود که دیگر فیلمهای ضعیف در کشور ساخته نشود، چرا که اگر ساخته شود دیگر مخاطبان علاقهای به دیدن آنها نشان نمیدهد.من سالهاست فیلم ایرانی نمیبینم، چون دلم برای سینمای ایران میسوزد من میخواهم سینمای ایران در دنیا جایگاهی همیشگی داشته باشد، نه اینکه هر از گاهی در یک جشنواره جایزهای بگیرد.
* نباید برای رفتن به هر جشنواره سینمایی التماس کنیم!
- نظرتان راجع به حضور ایران در جشنوارهها چیست؟ به نظرتان تحقیرآمیز نیست وقتی ما اکران نداریم به ما سینما نمیدهند بعد با احشام طلایی مختلف ما را گول میزنند که به ما سالن سینما برای اکران فیلم ایرانی ندهند.
در حال حاضر اگر من بخواهم فیلمی بسازم، ایده خودم را در آن پیاده سازی میکنم. زمانی که هم ایده و هم ساخت از من باشد، میشود فیلم من. اینکه شما صاحب جشنواره هستید و به من ایده بدهید چه فیلمی بسازم دیگر من کارگردان و صاحب ایده نیستم، حالا بروم تمام دنیا جایزه بگیرم، من خودم نیستم، شما خودتان ایدۀ خودتان را بسازید تا جشنوارهها التماس کنند بگویند فیلمتان را بدهید ما نمایش دهیم. رفتن به جشنوارهها ایرادی ندارد، فیلمِ جشنوارهای ساختن ایراد دارد. دنیل دی لوئیس فیلم بازی میکند که جایزه اسکار بگیرد؟ اسکور سیزی فیلم میسازد که جایزه اسکار بگیرد؟ اما فیلم خودش را میسازد و بعد آنها التماس میکنند بیا، حالا ما التماس کنیم ما بیاییم به جشنواره های شما؟! فیلمهایی که در جشنواره هم نمایش داده میشود با فیلمهایی که صرفاً برای حضور در جشنوارهها له له میزنند، متفاوت هستند. یک فیلمسازی که در حال حاضر خارج است برای من تعریف میکرد که فیلمهایش را وی اچ اس میکرد و به تمام جشنوارهها میفرستاد، با این تصور که یکی از این فیلمها بگیرد و معروف شود، بعد از سالها یکی از آن فیلمها گرفت و معروف شد. در حال حاضر آن فیلم ساز چه میکند؟چند فیلم ساخته است؟ این فیلمسازان وقتی اسمشان مطرح میشود به جاده خاکی سیاسی میزنند، دیگر هنری برای آنها باقی نمانده که بتوانند بار دیگر با سینما اسمشان را زنده کنند. در حال حاضر شما امیر نادری دارید؟ امیر نادری در ایران فیلمهای خوبی هم ساخته است الان در خارج چه میکند؟
- مجموعه فیلمسازان جشنواره ای خیلی ژست محدودیت میگیرند؟
کسی از محدودیتها صحبت میکنند، اصلاً فیلمنامهنویس نیست، فیلمنامهنویس که با چارچوبها دراماتیک سرگرم کنند آشنا باشد، از این حرفها نمیزند، این همه موضوع در کشور وجود دارد. فیلمنامهنویسی که بگوید من محدودیت موضوع دارم اصلاً فیلمنامهنویس نیست، به نظرم تا الان قلم دستش نگرفته است، کارگردانی که میگوید محدودیت ، کارگردان نیست.کشورهایی بسیاری در دنیا هستند که با این که در چارچوبهای سیاسیشان محدودیتهای زیادی هستند، کارگردانان بزرگی در سینمای آن کشورها کار میکنند. مثلاً در آلمان و جاهای دیگر، این محدودیت فکری ماست که نویسندهای بگوید من ایده ندارم، نویسنده نیست. تلویزیون با بودجۀ کم خودش دارد هدر میدهد با فیلمنامه نویسانی که آنچنان خلاق نیستند و خود را محدود میبینند، واقعاً فیلمها و سریالها دیدنی است؟! اگر تلویزیون کابلی شود کسی میرود پول بدهد تلویزیون ایران را ببیند؟ متأسفانه نگارش فیلمنامه فیلمها و سریالها را به برخی از افراد میدهند که نمیدانند فیلم و سریال چیست. در شورای تایید فیلمنامههای صدا وسیما افرادی حضور دارند که به جرأت میتوانم بگویم که یک نامه هم در زندگیشان ننوشتهاند چه برسد به فیلمنامه! این افراد چه چیزی را میخواهند تایید کنند؟
- شما سالها روزنامهنگار حوزۀ سینما بودید دبیر تحریریه بانی فیلم بودید، مدرس و فیلمنامهنویس بودید، هیاهویی که منتقدان برای فلان فیلمسازان ایرانی مثل کیمیایی، بیضایی و غیره درست میکنند، واقعی است؟ اینها واقعا اینقدر بزرگ هستند؟
به نظرم این بزرگ انگاشتن افراد در سینمای ایران اشتباه است. منتقدان باید به اثر نگاه کنند، نه به آدمها.
- الان آدم مهمتر از اثر شده ؟
بله؛ وقتی اثر خودش خاصیتی ندارد، چرا میخواهیم با سازنده آن بیخودی بزرگش کنیم، کارگردانان بزرگ دنیا خودشان قبول میکنند که یک فیلمشان ضعیفتر از فیلم دیگرشان است.
- اینجا اصلاً قبول ندارند.
یکبار یک جایی بودیم یکی از همین به اصطلاح نام آوران سینما گفت ایراد ما فیلمسازان این است که نباید بعد از انقلاب فیلم میساختیم، گفتم پس باید چه میکردید؟ وقتی کارگردانی موضوع و ایده ندارد چرا باید فیلم بسازد؟ وقتی موضوع نیست نباید فیلم بسازید، وقتی آمادگی ندارید، کناره گود بنشیند. همه چیز از درون اتفاق میافتد، وقتی از درون آمادگیِ فیلم ساختن ندارید، نباید فیلم بسازید، با این سن و سال در سینما توسط عدهای منتقدان جوان هو شدن خیلی بد است. این آقا را با اینهمه سوابق فیلمسازی مسخره کردند، سوت برایش زدند و فیلمش را هُو کردند. وقتی بازیگر یا فیلمنامهنویس یا کارگردان آمادگیاش را ندارند نباید کار کنند که منتقدان تمسخرش کنند. چرا باید یک کارگردان هر چه فیلم میسازد فلان منتقد تعریف میکند؟ چرا باید چنین اتفاقی بیفتد؟ اصلاً چنین چیزی میشود؟
- چرا سالها از بیضایی تعریف میکنند فیلم آخرش هم بد بود؟
من همیشه گفتم بیضایی آدم بزرگ و محققی است باید به او احترام گذاشت اما در نمایشنامه.
***خیلی از منتقدان ایرانی از ابتدا میدانید طرفدار چه کسی هستند و با چه کسی بد هستند، اینکه یک منتقدی فیلم را ندیده می-گوید بروید این فیلم را ببینید یا فلان فیلم را بکوبید، این آدم چطور میتواند خودش را منتقد بنامد؟
- فقط در نمایشنامه و تئاتر؟
من از فیلمهای بیضایی رگبار اولین فیلم سینمایی او را در سینما دیدم، شاید وقتی دیگر خیلی ریتم کندی داشت، طولانی بودم. یک چیزی را هم درنظر داشته باشید ممکن است یک فیلمی بهترین فیلم دنیا شود من دوست نداشته باشم، بقیه منتقدین بزرگ دنیا چه میکنند؟ فیلم را بررسی میکنند از بیرون به فیلم نگاه میکنند نه اینکه از داخل دفتر تهیه کننده، فیلم را تماشا کنند. خیلی از منتقدان ایرانی از ابتدا میدانید طرفدار چه کسی هستند و با چه کسی بد هستند، اینکه یک منتقدی فیلم را ندیده میگوید بروید این فیلم را ببینید یا فلان فیلم را بکوبید، این آدم چطور میتواند خودش را منتقد بنامد؟
منتقد کسی است که سره از ناسره را تشخیص دهد، یعنی شما باید بگویید این فیلم محاسنی داشته، معایبی هم داشته است. بعد تهمت هم میزنند بعد میگویند تو که راجع به فلان کس مینویسی چقدر از او پول میگیری؟ مگر میشود تمام آثار یک کارگردان خوب باشد؟ ایراد در کار وجود دارد ما هیچ وقت بیطرف نیستیم، ما وقتی معروف میشویم منفیها را فقط غلیظ میکنیم ما وقتی به عنوان منتقد منصف از یک فیلم خوب تعریف کنیم معروف نمیشویم اما اگر یک فیلم را بکوبیم معروف میشویم، با بدیها میخواهیم این کار را انجام دهیم، مثلاً در برنامه هفت اشتباه بزرگ این بود منتقد را جلوی فیلمساز قرار میدادند، منتقد در دنیای دیگری ست، فیلمساز هم در دنیای دیگری است، اصلاً چرا کارگردان باید جواب منتقد را بدهد؟ در کجای دنیا جواب میدهند؟ کارگردان فیلم را ساخته است و مردم هم دیدند من که فیلم تمام شده است و مردم دیدند اصلاً کار منتقد است اصلاً تند بنویسد من برای چه باید جواب بدهم؟ در برنامه هفت برای چه منتقد باید روبروی کارگردان باشد؟ اگر قرار است فیلم نقد شود دو منتقد را روبروی هم قرار بدهید راجع به فیلم هم صحبت کنند، چرا که زبان هم را میفهمند کارگردان هم زبان کارگردان را نمیفهمد.
- اینکه کارگردانان ایرانی از نقد بدشان میآید به ضعف سینمای ما برنمیگردد؟
به ضعف کلی سینما برمیگردد، چرا بدشان میآید؟ میگوید رضا اورنگ از من بدش میآید مطمئناً حقیقت را راجع به من نمینویسد، در خارج از کشور منتقدان یک راهنما هستند، حتی در تئاتر منتقدان از بازیگران و کارگردانان، خودشان را بالاتر میدانند، وقتی از کار ایراد میگیرند، ایراد فنی میگیرند و آنها هم قبول میکنند، حداکثر دو اتفاق در نقد میافتد یا نقد شما نقدِ خوبی است به پیشرفت کار من کمک میکند یا از آن استفاده میکنم یا استفاده نمیکنم، این دعوا و درگیری و رسانهای کردن میخواهد؟ این وقت تلویزیون را گرفتن میخواهد؟ منتقد کار خودش را انجام میدهد چرا باید چنین اتفاقی در سینمای خودمان بگذاریم.
* آقایانی که باعث شدند سینمای اکران فیلم خارجی ممنوع شود، خودشان در ماه یا هر چند ماه یکبار می¬روند دبی یا جاهای دیگر تا فیلمهای خارجی را روی پرده ببینند.
- برگردیم به بحث اکران فیلم خارجی . چرا ضررهایی برای ما داشته است ؟
الان بیشتر سینماهای ما تعطیل شده است به خاطر نداشتن فیلمهای خارجی است، لالهزار ما تعطیل شده است سینماهای شهرستانها یکی یکی تعطیل میشود این بحثی که ما در کمبود سالن سینما داریم چیز خندهداری است، اگر کمبود داریم چرا سالن سینماها تعطیل میشود؟ اگر فیلم خوب داشته باشیم همه راغب میشوند سالن سینما بسازند، الان خود آقایانی که باعث شدند سینمای اکران فیلم خارجی ممنوع شود، خودشان در ماه یا هر چند ماه یکبار میروند دبی یا جاهای دیگر تا فیلمهای خارجی را روی پرده ببینند، شما که دوست دارید بروید ببینید چرا اینجا مخاطب نباید روی پرده ببیند؟ قرار است تهیهکننده فیلم بسازد پول بگیرد چرا همه دستشان دراز است سمت فارابی و وزارت ارشاد که پول بگیرند؟ پس این پولهای میلیاردی کجاست؟ اگر در سینما آمده من نباید دستم را جلوی فارابی دراز کنم از بودجۀ دولتی این آدمها چاق شدند، کمتر تهیهکنندهای داریم که از سرمایه خودش آمده باشد فیلم ساخته باشد و صاحب پول شده باشد ولی قبلاً اینطوری نبود اگر کمکی بود وام بود، الان آمار میدهند فیلم ما اینقدر فروش کرده است، طرف اسپانسر بود میگوید اینقدر فروش کردید پول و سود من را بدهید، بعد میگوید نه این حرفها نیست.
فیلم خارجی باید اکران شود کسانی که باعث ممنوعیت آن شدند باید محاکمه شوند و باید جواب پس بدهند چون به سینمای ما لطمه وارد کردند به بازیگری ما، به کارگردانی ما، به گریم و تدوین ما، ما به روز جلو نرفتیم، یک خیانت بزرگ به جوانان شده که نتوانستند بروند فیلم خارجی ببینند.
- به لحاظ سیاسی اولین کسی که امضاء کرد و اکران فیلم خارجی را ممنوع کرد چه کسی بوده است؟
سیاسی نبود.
- ممنوعیت فیلم خارجی در دهه 60 با دستور آقای خاتمی انجام شد.
مثلاً فرض کنید من یک وزیر دارم یک مشاور دارم به مشاور اعتماد میکنم من به آدمها کاری ندارم، اصلاً ممنوعیت گذاشتن خوب نیست هر کشوری سیاست و چارچوب خودش را دارد، الان چرا ما فیلم توقیفی داریم، سینما باید قانون داشته باشد، قانون باید در هیئت دولت تصویب شود برود صحن مجلس رای بگیرد بشود قانون، آن زمان من بشوم یا شما مدیربشوید تفاوتی ندارد، دو تا اتفاق برای فیلم توقیفی افتاده است، یا کارگردان یا فیلمساز چارچوب را رعایت نکرده است یا مدیر سینمایی اِعمال سلیقه کرده است هر دو هم به این برمیگردد به اینکه ما قانون محکمی نداریم.
- به نظر من این دو گزینه مردود است چون فیلم ایرانی اگر متشنجترین و ملتهبترین موضوعات را هم مطرح کند باز هم درنهایت فیلم نیست چون استاندارد سینما را ندارد.
فیلم باید استانداردش را داشته باشد، فیلم ساخته میشود شعار میدهد من که این چیزها را در اطرافم میشنوم یک هنرمند باید هنری صحبت کند به زبان هنر باید صحبت کند به زبانی که غیر از کوچه و بازار وجود دارد، این فیلمها اصلاً کمدی نیست، چارچوبی به نام کمدی ندارد و سریع هم شکست میخورد، چرا یک فیلم توقیف است یک سازمان سینمایی یا یک معاون سینمایی دیگری میآید میگوید میشود این فیلم را نمایش داد؟ مگر توقیف نیست؟ سینما جای تجربه کردن نیست، شما میتوانید فیلم کوتاه بسازید، نیمه بلند بسازید، مستند بسازید تجربه کسب کنید بعد در ایران چون فیلمی نفروخته میشود هنری.
آن زمان اگر یک وزیر مشاورهای خوبی داشته باشد و وقتی شما وزیر میشوید در همۀ زمینهها و حوزهها مسلط نیستید در بعضی از حوزهها تخصص دارید و در بقیه اظهارنظر کلی میکنید آن مشاورهها کار را خراب میکنند تصمیم گرفتند این اتفاق بیفتد دوستان تهیهکننده هم فشار آوردند و چنین چیزی را دادند و او هم امضاء کرده است با اعتماد به معاونهای خودش و با اعتماد به معاون خودش، کدام وزیر در تمام حوزهها تخصص دارد؟ در کل دنیا چنین اتفاقی ندارید او هم آمده و امضاء کرده است همیشه حرف بدی میگویند. اگر آدمی باشد توانایی مدیریت داشته باشد، کدام کارگردان، کارگردانی را رها میکند برود پُست مدیریتی بگیرد؟ تمام مدیران هالیوود یا اقتصاددان هستند یا حقوقدان هستند، همۀ اتفاقات در چارچوبش میافتد، شما در هالیوود سندیکا دارید؟ سندیکا میگوید من خودم سینما دارم، من خودم استودیو و بازیگر و فلان دارم من تصمیم میگیرم، هنوز سینمای آمریکا تصمیمگیری نمیکند در مورد چیزی که دست خودش است تصمیمگیری میکند هیچ وقت نمیگوید در کل آمریکا هر چیزی که من بگویم باید باشد و اتفاق بیفتد. من دوست ندارم سیاست را در سینما دخالت بدهم ولی متاسفانه دخالت میدهند. الان یکسری آدمهای بزرگ گفتند به او رای ندهید ولی مردم رای دادند. حالا بعضی از هنرپیشهها گفتند شما که نمیتوانید اینقدر مقبولیت ندارید که بر روی چند میلیون آدم در سینما تاثیرگذار باشید که به فلان رئیسجمهور بگویید ما تو را روی کار آوردیم؟ شما حتی یک کدخدای روستا را نمیتوانید تغییر بدهید، چون توانایی ندارد وقتی نمیتوانید تماشاگر سینما را جذب کنید چگونه میتوانید روی سیاست مردم تاثیرگذار باشید؟ چه کسی شما را میشناسد، کار خودتان را انجام بدهید، بازیگر هستید با بازی مردم را جذب کنید، کارگردان هستید با کارگردانی جذب کنید، همه آدمهایی که باعث شدند فیلم خارجی ممنوع شود یک مدیر بود که مدیر خوبی بود و اگر الان هم بود وضع سینمای ایران بهتر بود، الان چند کارگردان خودشان را قیم هم چیز میدانند و همه کاری میکنند جیبشان هم پر پول است با سینمای ایران کاری ندارند با جیب خودشان کار دارند.
منبع:تسنیم
انتهای پیام/