وقتی ساز و برگ ارکستر و خواننده با هم کوک نیست/ اجرایی با نواقص فراوان

به گزارش خبرنگار خبرگزاری آنا، کنسرت موسیقی ارکسترال ایرانی «بوی بهار» با گروه موسیقی تحریر خیال و همکاری مرکز موسیقی حوزه هنری و خوانندگی فاضل جمشیدی شامگاه گذشته هشتم اسفند ماه با حدود یک ساعت تاخیر در سالن اندیشه حوزه هنری اجرایش را آغاز کرد.
دراین کنسرت قطعاتی از همایون خرم، کامبیزروشن روان، کیوان ساکت، بابک زرین و داریوش آریان پور اجرا شد. آریان پور سرپرست گروه و علیرضا شریعتی رهبر ارکستر بودند.
سالن حوزه هنری مملو از جمعیت بود، اما بخش زیادی ازاین جمعیت را هنرمندان پیشکسوت عرصه موسیقی تشکیل داده بودند.
قطعه اول جمشیدی با تصنیف غزل حافظ «منم که شوهره شهرم به عشق ورزیدن» آغاز شد و در ادامه قطعه «پیک سحری» از همایون خرم با سولیست ویولن اجرا شد. در ادامه قطعه بعدی با سولو نی نوازی از غزلیات هلالی جغتاییای که میپرسی ز من کان ماه را منزل کجاست؟ منزل او در دلست، اما ندانم دل کجاست» اجرا و سپس ارکستر شروع به نواختن کرد
یکی از ایرادات این کنسرت، فاصله زیاد بین قطعات بود که پس از قطعه زمان زیادی برای شروع مجدد قطعات بعدی و حضور سولیست بعدی و یا آماده سازی صحنه و صدا بودو متأسفانه سالن اندیشه حوزه نیز با وجود مرمت اخیر، اما هنوز مشکل صدا برای اجرای کنسرت و فعالیت ارکسترها را دارد و نمیتوان گفت این سالن کامل برای اجرای کنسرت مجهز است.
سپس فاضل جمشیدی در میانه اجرا عنوان کرد که شصت و پنج سال دارد و سی و پنج سال کار اجرایی و هنری باعث شد که خانواده اش اذیت شوند و خیلی از او خصوصا همسرش حمایت کردند، سپس قطعه «پری کجایی» ساخته همایون خرم را تقدیم به همسرش کرد.
سپس قطعه «غوغای ستارگان» ساخته زنده یاد خرم را تقدیم به فرزندش رضا خرم کرد.
جمشیدی که مشخص بود برای این کنسرت تمرین زیادی نداشته در فواصل اجراها قطعات را فراموش میکرد و یا در بخشهای جا میماند و رهبر ارکستر به او متذکر میشد.
یکی دیگر از ایرادات ارکستر این بود که در میانه اجراها به چک سازها میپرداختند و همین در جایی باعث شد که زمان زیادی برای تنظیم ساز تار ببرد و زمان از دست برود.
سپس قطعه «نوایی» اجرا شد و جمشیدی این قطعه را به گروه فرهنگی هنری نای نی به سرپرستی علیرضا مرعشی و احسان صحرایی تقدیم کرد و سپس قطعه «ایران» با شعر افشین یدالهی توسط جمشیدی اجرا کرد که آن قطعه هم سراسر با اشکال به اجرا درآمد.
دیگر اشکالی که زیاد دراین ارکستر به چشم میآمد حضور فیلمبردار با لباس تماما رنگ روشن روی صحنه برای فیلمبرداری در بین ارکستر و خوانندهای که همه لباس رنگ روشن به تن کردهاند که توجه مخاطبان را بسیار به خود جلب میکرد.
وی سپس چند تصنیف و قطعه دیگر را هم اجرا کرد و خطاب به مخاطبان گفت که چندین سال بیمار بوده و روی صحنه نیامده، الان هم این کنسرت در دو تا سه تمرین آماده شده است، هر چه بوده شما از خودتان ببخشید. بهرحال این اجرا با کمک آقای اریان پور سولداوت شده و این شعر را نیز خواند:
ما بارگهِ دادیم این رفت ستم بر ما. بر قصرِ ستمکاران تا خود چه رسد خِذلان
جمشیدی عنوان کرد که سالها در ارکستر ملی وسمفونیک خوانده، اما اگر الان حوزه هنری نبود، جایی برای اجرا نداشتند، این اجرا هم به نوعی سمپل و نمونه بود شما به حساب همین بگذارید!
وی عنوان کرد که قطعه «ایران» را تقدیم به همه مردم کرده درروزگاری که کنسرتهای پاپ همه سبد خانواده را ربوده است. این خواننده سپس از دو گروه فرهنگی هنری همای سعادت و ماهر رهام را تقدیر کرد.
جمشیدی برای قطعه آخرش هم یادی از فریدون شهبازیان کرد و هم تک سوار آواز ایران محمدرضا شجریان و گفت: تک سوار آوا تنه خوانندهای است که میتوانم بگویم تک سوار خوب تفکرات اجتماعی است. این قطعه را اصلا تمرین نکردیم و بداهه مینوازیم و میخوانیم که همان شعر «ای کاش که جای آرمیدن بودی»، بود.
در نهایت صدای غیرژوست و بدون تمرین خواننده، عدم هماهنگی خواننده و ارکستر و ناهماهنگی، عدم تنظیم سازها و تأخیر در اجرا و فواصل بین قطعات همه باعث شد که یک اجرای غیراستاندارد ارکسترال پیش روی مخاطب قرار بگیرد.
انتهای پیام/