استیضاح ترامپ؛ گمانهزنی یا واقعیت؟
استیضاح رئیسجمهوری به ویژه در نظامهای ریاستی امری نادر است. زیرا رئیسجمهور بالاترین مقام اجرایی کشور در این گونه نظامهاست. استیضاح رئیسجمهور در نظام ریاستی، هزینههای داخلی و بینالمللی بسیاری در بردارد. از لحاظ داخلی، مهمترین پیامدهای استیضاح یک رئیسجمهور، کاهش اعتماد مردم به نظام سیاسی و زیر سوال رفتن توانایی و اقتدار نهادهای امنیتی و نظارتی در عدم تشخیص ناتوانیها و عدم صلاحیت فردی بوده که از همه فیلترها رد شده و خود را به مقام ریاستجمهوری رسانده است. از لحاظ بینالمللی هم استیضاح رئیسجمهور، اعتماد دیگر دولتها را به نظام سیاسی آن کشور خدشهدار میسازد.
پس از گذشت بیش از 4 دهه، هنوز هم عدهای با اشاره به رسوایی واترگیت که به کنارهگیری نیکسون از قدرت در سال 1974 انجامید، سازوکار مردمسالاری و سلامت نظام سیاسی آمریکا را زیر سوال میبرند. اما برخی کارشناسان، استیضاح رئیسجمهور را در چنین نظامی، با وجود همه هزینهها، در مجموع به نفع مردم و کل نظام میدانند. با توجه به آنچه گفته شد، در نوشتار پیش رو به این موضوع پرداخته می شود که آیا احتمال استیضاح یا کناره گیری دونالد ترامپ وجود دارد؟
نظام سیاسی آمریکا در شرایط کنونی با مشکلات داخلی و بینالمللی بسیاری دست و پنجه نرم میکند. اکنون بیش از همیشه نظام سیاسی و اجتماعی آمریکا دوپاره و چندپاره شده است. بازتاب دوپارگی سیاسی آمریکا را میتوان در دوره برگزاری کارزارهای درازمدت انتخابات ریاستجمهوری آمریکا و چندپارگی اجتماعی آن را در افزایش تنشها میان سفیدها و غیر سفیدها، انگلوساکسونتبارها و لاتینتبارها به چشم دید. از لحاظ اقتصادی هم شکاف میان فقیر و غنی در این کشور به شدت در حال افزایش است.
در سطح بینالمللی، دیگر مانند دوره جنگ سرد تنها شوروی رقیب نظامی و تهدیدکننده موجودیت و منافع آمریکا نیست. بازیگر قدرتمند دیگری به نام چین وارد عرصه شده است که تهدیدهایش علاوه بر جنبه نظامی، جنبه اقتصادی دارد. چین میرود در یک دهه آینده از لحاظ اقتصادی به قطب اول جهان تبدیل شود. دست کم از لحاظ سیاسی یک قطب دیگر به نام اتحادیه اروپا به گروه بازیگران قدرتمند عرصه بینالملل اضافه شده است که با وجود همراهی با آمریکا در بسیاری موارد، لزوما راهش با آمریکا یکی نیست.
بازیگر پیچیده و هزار سر دیگری به نام تروریسم بینالملل هم به تدریج جای خود را در میان بازیگران مطرح بینالملل باز کرده است. دولتهای ناهمسو هم از دیگر مشکلات آمریکا هستند.
استیضاح دونالد ترامپ، فرد حاشیهدار و حاشیهسازی که به زحمت توانست از سد هیلاری کلینتون رقیب دموکرات خود در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 عبور کند، بیاعتمادی دشمنان و رقیبان بینالمللی آمریکا را به این کشور بیشتر و اعتماد دوستان را به آن کمتر میکند. نظام سیاسی آمریکا هنگام برکناری یک رئیسجمهور، شرایط داخلی و بینالمللی و هزینههای ناشی از این برکناری را نمیتواند به کل از نظر دور نگاه دارد.
همه نشانهها گویای آنند که نظام سیاسی آمریکا، در شرایط فعلی حتی اگر توانایی روبرو شدن با یک رسوایی بزرگ دیگر مانند رسوایی واترگیت را داشته باشد، نمیخواهد تا حد امکان رئیسجمهوری فعلی را استیضاح یا وادار به کنارهگیری کند. با اینهمه این بدان معنا نیست که احتمال استیضاح یا کنارهگیری یک رئیسجمهور در آمریکا سراسر منتفی است. نظام سیاسی آمریکا هنوز هم نسبت به مسائلی چون: ارتباط پنهانی با یک دشمن دیرینه به نام روسیه و یا همکاری اطلاعاتی و رد و بدل کردن اطلاعات با این کشور، حساس است؛ به ویژه اگر این ارتباط پنهانی و همکاری اطلاعاتی از سوی عالیترین مقام سیاسی کشور صورت گرفته باشد.
اکنون مساله ارتباط پنهانی دونالد ترامپ و نزدیکانش با دولت روسیه در دوران کارزار انتخاباتی، حساسیت کنگره و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا را برانگیخته است. طبق قانون اساسی ایالات متحده، کنگره میتواند رئیسجمهوری را به دلایلی چون: خیانت، دریافت رشوه، انجام جرائم بزرگ و یاد کردن سوگند دروغ، بازخواست و برکنار کند. در هر صورت، اکثریت مجلس نمایندگان ابتدا باید با استیضاح رئیسجمهوری موافقت کند و سپس مجلس سنا با رایگیری درباره سرنوشت سیاسی رئیسجمهوری تصمیم بگیرد.
در ادامه، پیش از بررسی مساله استیضاح دونالد ترامپ، به دو مورد تاریخی اخیر که دو رئیسجمهور آمریکا را تا برکناری و استیضاح پیش بردند، پرداخته میشود. البته اندرو جانسون رئیسجمهور آمریکا میان سالهای 1865 تا 1869 هم کسی بود که با استیضاح سنا روبرو شد اما استیضاح او در سنا آرای لازم را به دست نیاورد. با توجه به قدیمی بودن این رویداد از آن عبور میشود.
رسوایی واترگیت و کنارهگیری نیکسون از قدرت
ریچارد نیکسون رئیسجمهوری جمهوریخواه آمریکا در انتخابات ریاستجمهوری سال 1972 توانست با اقتدار بر جورج مک گاورن رقیب دموکرات خود پیروز شود. او در انتخابات ریاستجمهوری سال 1968 هم توانسته بود با پیروزی بر هیوبرت هامفری رقیب دموکرات خود برای نخستین بار به مقام ریاستجمهوری برسد. البته نیکسون در سال 1960 بخت خود را برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری سنجیده اما در رقابت با جان اف کندی نامزد دموکراتها، شکست خورده بود. سرانجام رسوایی واترگیت در دوره دوم ریاستجمهوری نیکسون، او را برای در امان ماندن از استیضاح، مجبور به کنارهگیری از قدرت کرد.
رسوایی واترگیت مربوط به کارگزاری دستگاههای شنود از سوی ماموران اف. بی. آی (اداره تحقیقات فدرال) در هتل واترگیت - محل ستاد انتخاباتی حزب دموکرات - در جریان کارزار انتخاباتی انتخابات ریاستجمهوری سال 1972 میلادی است. کشف یک نوار کاست به طور اتفاقی از سوی یک مامور هتل و رسانهای شدن موضوع شنودها از سوی دو خبرنگار روزنامه واشنگتن پست، سرانجام پای کنگره را به میان کشید.
تحقیقات به عمل آمده، دامنه این رسوایی را گسترده تر و کنگره را برای استیضاح رئیسجمهوری مصممتر کرد. ریچارد نیکسون که استیضاح خود را از سوی کنگره حتمی میدید، برای جلوگیری از این امر، از مقامش استعفا داد. با وجود این، نیکسون حتی پس از کنارهگیری از قدرت از پیگرد قانونی در امان نماند زیرا تحقیقات نشان داد که او پیش از کنارهگیری با سوء استفاده از قدرت، در مسیر تحقیقات کنگره هم سنگاندازی کرده است. نیکسون اگر از قدرت کنارهگیری نمیکرد مطمئنا از سوی کنگره استیضاح و برکنار میشد. او نخستین رئیسجمهوری تاریخ آمریکاست که از مقام خود کنارهگیری کرد.
رسوایی جنسی بیل کلینتون
این رسوایی مربوط به رابطه پنهانی بیل کلینتون رئیسجمهوری وقت حزب دموکرات و مونیکا لووینسکی یک کارآموز جوان کاخ سفید بود. رابطه بیل کلینتون و مونیکا لووینسکی به سال های 1995 تا 1997 باز میگشت که در سال 1998 رسانهای شد. بیل کلینتون پس از آن، طی نطقی تلویزیونی، به طور رسمی داشتن هرگونه رابطه جنسی با مونیکا لووینسکی را انکار کرد. او پس از آن، طی سوگندی قضایی، داشتن رابطه جنسی با این کارآموز جوان کاخ سفید را رد کرد.
اما تحقیقات بعدی و ارائه مدارکی غیر قابل انکار نشان داد که رئیسجمهوری آمریکا دروغ گفته است. بیل کلینتون پس از روبرو شدن با مدارک غیر قابل انکار، طی نطقی تلویزیونی به داشتن رابطه نامناسب با مونیکا لووینسکی اعتراف کرد. سرانجام بیل کلینتون پس از محاکمهای 21 روزه در سنا - که در آن زمان در دست جمهوریخواهان بود - توانست با حمایت همه سناتورهای دموکرات و جمعی از سناتورهای جمهوریخواه، از استیضاح فرار کند. با وجود این، رسوایی جنسی رئیسجمهوری پیشین نقش مهمی در شکست «الگور» معاون بیل کلینتون و نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری سال 2000 از «جورج دبلیو بوش» نامزد جمهوریخواهان، بازی کرد.
استیضاح و کنارهگیری ترامپ؛ آری یا نه؟
همانگونه که گفته شد، هزینههای داخلی و بینالمللی استیضاح رئیسجمهور در یک نظام ریاستی بسیار بالاست. در این گونه نظامها تا حد امکان از استیضاح رئیسجمهور خودداری میشود. تاریخ آمریکا هم نشان میدهد از این سازوکار در موارد انگشت شماری استفاده شده است. ریچارد نیکسون برای روبرو نشدن با این سازوکار، از مقامش کنارهگیری کرد و بیل کلینتون هم به زحمت توانست از استیضاح سنا بگریزد. از اینرو در عمل حتی یک مورد استیضاح موفق در آمریکا صورت نگرفته است زیرا رئیسجمهور اگر استیضاح خود را حتمی بداند فرصت کنارهگیری دارد. این امر در مورد ترامپ هم صدق میکند. در صورت اثبات هر امری که استیضاح ترامپ را حتمی کند، او فرصت دارد از مقامش کنار برود.
مساله رابطه پنهانی کمپین ترامپ با روسیه در دوران کارزار انتخاباتی و نبرد نهایی میان ترامپ و هیلاری کلینتون، مساله ای است که حتی پس از گذشت 7 ماه از زمان آغاز ریاستجمهوری ترامپ در تاریخ 20 ژانویه 2017، دست از سر او و اعضای خانواده و نزدیکانش بر نداشته است و تحقیقات پیرامون کشف ابعاد این رابطه همچنان ادامه دارد.
دولت روسیه و چهرههای شناخته شده سیاسی روس در دوره رقابت انتخاباتی میان دونالد ترامپ و هیلاری کلینتون آشکارا علاقه خود را نسبت به پیروزی دونالد ترامپ ابراز کرده بودند. ترامپ هم برخلاف رویه جاری و رویکردهای خصمانه نامزدهای ریاستجمهوری آمریکا نسبت به روسیه، در دوران کارزار انتخاباتی، هرگز رویکرد ستیزهجویانهای در برابر روسیه اتخاذ نکرد؛ امری که حتی در همان دوران بحثهایی را پیرامون رابطه ترامپ و ستادش با روسیه، ایجاد کرد.
پس از پیروزی دونالد ترامپ و مستقر شدن او در کاخ سفید هم مساله دخالت روسیه در انتخابات آمریکا یکی از مهمترین مسائلی بوده که دولت ترامپ و نظام سیاسی آمریکا را به خود مشغول کرده است. تحقیقات به عمل آمده نشان داده است حتی اعضای خانواده ترامپ مانند: پسر و داماد او با شماری از اتباع و مقامهای روس دیدارها و تماسهایی داشتهاند. ارتباط شماری از اعضای ستاد ترامپ با روسیه هم اثبات شده است.
عدهای ترامپ را متهم میکنند که با سوء استفاده از قدرت درصدد اخلال در روند تحقیقات درباره دخالتهای روسیه در انتخابات آمریکاست. جیمز کومی رئیس برکنار شده «اف. بی. آی» (اداره تحقیقات فدرال) پس از برکناری از سمتش در تاریخ 9 می 2017 (19 اردیبهشت)، در سنا گفت که شکی پیرامون دخالت روسیه در انتخابات 2016، وجود ندارد.
رابطه دونالد ترامپ با جف سشنز دادستان کل ایالات متحده هم که در دوره کارزار انتخاباتی از حامیان ترامپ بود، به خاطر کنار کشیدن از تحقیقات فدرال پیرامون دخالتهای روسیه در انتخابات آمریکا تیره شده است. جف سشنز خود از کسانی است که در دوران رقابتهای انتخاباتی سال گذشته با سفیر روسیه دیدار و گفتگو کرده بود. طبق گزارشها دونالد ترامپ قصد دارد جف سشنز را هم از مقام خود برکنار کند.
جکی اسپیر یکی از دموکراتهای سرشناس مجلس نمایندگان از حوزه چهاردهم کالیفرنیا، اخیرا طی اظهار نظری گفت که احتمال کنارهگیری دونالد ترامپ از قدرت پیش از استیضاح به دلیل رابطه پنهانی با روسیه، وجود دارد. این نماینده دموکرات با اشاره به سنگ اندازیها و مانعتراشیهای ترامپ برای تحقیق پیرامون ارتباط او و نزدیکانش با روسیه، مطرح شدن استیضاح ترامپ در کنگره را محتمل دانست. لازم به ذکر است اکنون رابرت مولر مدیر پیشین «اف. بی. آی» بازپرس ویژه تحقیق درباره نقش روسیه در انتخابات آمریکاست.
با همه اینها، باید توجه داشت نظام سیاسی آمریکا یک نظام کاملا دو قطبی است. حتی در صورت مطرح شدن مساله استیضاح ترامپ در مجلس نمایندگان باید نصف به علاوه یک نمایندگان به استیضاح او رای دهند. پس از آن دو سوم اعضای مجلس سنا هم باید نظر مثبت خود را نسبت به استیضاح رئیسجمهوری اعلام کنند. در حال حاضر، اکثریت مجلس نمایندگان و سنا در دست جمهوریخواهان است.
با توجه به آرای گروهی دموکراتها و جمهوریخواهان در مجالس آمریکا پیرامون موضوعات مختلف، حتی اگر کار دونالد ترامپ به استیضاح هم بکشد، بعید است جمهوریخواهان به آن آری بگویند. استیضاح یا حتی کنارهگیری ترامپ صدمه بزرگی به حزب جمهوریخواه است. آنها خوب میدانند که این امر تا چه اندازه در انتخابات ریاستجمهوری بعدی، به زیان آنهاست. از اینرو، در شرایط فعلی احتمال کنارهگیری یا استیضاح موفقیتآمیز ترامپ اندک است. برخلاف نظر کسانی چون: جکی اسپیر، با توجه به ویژگیهای شخصیتی ترامپ، کنارهگیری داوطلبانه ترامپ از قدرت، امری دور از ذهن است مگر اینکه او در شرایط اجتنابناپذیری قرار بگیرد که مجبور به کنارهگیری شود.
تنها یک مساله باقی میماند و آن ابعاد و گستردگی ارتباط میان ترامپ و نزدیکانش با روسیه است. اگر تحقیقات جدید نشان دهد دخالت روسیه آن اندازه گسترده و تاثیر آن در انتخابات به حدی بوده که نتیجه انتخابات را به طور موثر تغییر داده است یا تحقیقات جدید نشان دهد که رابطه دونالد ترامپ و روسیه برخلاف امنیت و منافع ملی آمریکا و چیزی در حد خیانت به کشور بوده است، آن گاه مساله کنارهگیری یا استیضاح ترامپ، پاسخ دیگری پیدا میکند.
محمدرضا پارسا-کارشناس حوزه روابط بینالملل
انتهای پیام/