دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
پدیده جالب این روزهای سینما؛

همه فیلمسازان به دنبال تحریم و توقیف!

این بگیر و ببند هنری! دست‌آویز خوبی برای فیلمسازانی خاص شده که مخاطب را جذب کنند؛ مردمی که فکر می‌کنند فیلمساز شاخ غول شکسته اما با دیدن این آثار می‌فهمد که واقعا این‌ها را اگر تحریم و توقیف هم نمی‌کردند آب از آب تکان نمی‌خورد.
کد خبر : 201993

سرویس فرهنگی آنا -محسن غلامی (قلعه‌سیدی): اوضاع گیشه سینما این روزها اینقدر خوب است که برخی فیلمسازان، دست به دامن هر حربه‌ای می‌شوند تا از کورس جذب مخاطب، عقب نیفتند و نهایتا فروش یک یا چند میلیاردی را نصیب خودشان کنند.


بالاخره وقتی مخاطب، دنبال تفریح است و البته چاره‌ای هم جز دیدن فیلم‌های کمدی و نه‌چندان با کیفیت ندارد، سینمایی‌ها نیز اوضاع را مهیا می‌بینند تا جبران گذشته کنند آن‌هم به هر شکل و شمایلی.


زمانی این ماجرا درمورد فیلم‌های کمدی اتفاق می‌افتد که سابقه نشان داده همه‌جوره می‌فروشند مثل همین الان؛ بالاخره آن‌ها گیشه دارند؛ طوری که سازندگانش به یک میلیارد نیز قانع نمی‌شوند. اتفاقا نان در این جور فیلم‌هاست!


از این جهت که باکیفیت و بی‌کیفیتش نیز تفاوتی نمی‌کند ولیکن کلی خاطرخواه دارد، چون ملت به دنبال تفریح هستند حتی اگر متأسفانه اینجور آثار، کلاه گشاد سرشان بگذارد.


بگذریم از اینجور تولیدات، چون درمورد کمدی و این جنس آثار واقعا تا بوده چنین بوده؛ پرفروش‌اند با هر محتوا و ساختاری. حالا این وسط اگر فیلمساز بلد باشد که چطور دست به تبلیغ و حواشی بزند که دیگر همه‌چیز بر وفق مراد این جماعت است.


بالاخره حاشیه ساختن نیز هنر می‌خواهد! حاشیه هم که باشد مردم سینمارو کنجکاو می‌شوند که چرا درباره فلان فیلم، اینطور و آنطور می‌گویند؟ پس برویم و ببینیم ...


جدیدا هم که دو اصطلاح «توقیفی» و «تحریمی»، مدِ جدید و نقل کلامِ برخی صاحبان فیلم‌های سینمایی شده تا از این دو کلمه، حسابی نان درآورند و فروش میلیاردی داشته باشند. خیلی راه دوری نرویم و از فیلم‌هایی سخن بگوییم که اتفاقا همین الان روی پرده هستند.


جدیدترینش فیلم "زادبوم" است ساخته ابوالحسن داودی که از سال 87 برای اکران با اما و اگر حوزه هنری روبرو شد و انگ توقیفی به خودش دید و پس از چندسالی تازه روی پرده رفت. این فیلم در تبلیغ کردن از همین دو واژه‌ مذکور استفاده می‌کند.


مخاطب اگر کمی "جامعه‌شناسی تبلیغات" خوانده باشد و سراغ فاکتورهای ادراکسازی، اقناع و غیره در پیام‌های تبلیغی برود، متوجه ماجرا می‌شود که چرا به توقیف بودن فیلم‌هایشان تبرج می‌کنند!


مثال دیگرش «اکسیدان» است با فروش 7 میلیارد تومان تا به الان، که با تحریم حوزه هنری مواجه شد اما اینها نیز تا توانستند از این حربه استفاده کردند و جماعت سینمادوست را وادار به دیدن فیلمشان کردند. فیلمی که ادعای کمدی دارد اما به زعم بسیاری در طنازی بی‌کیفیت و بدساخت است.


این جریان در مورد «پا تو کفش من نکن» نیز صدق می‌کند که البته در تبلیغ کمتر از آن دو واژه معروف، سوء استفاده کرده‌‌ است.


این ماجرا البته سر دراز دارد. چنانکه تقریبا از حوالی سال 91 استارتش زده شد و حوزه هنری به بهانه محتوای غیراخلاقی، چند فیلم را از پرده سالن‌های خود کنار گذاشت. این قضیه درست یا غلط همچنان ادامه دارد و خواهد داشت.


اما در هرحال گویا این بگیر و ببند هنری! دست‌آویز خوبی برای فیلمسازانی خاص شده که مخاطب را جذب فیلمشان کنند؛ مردمی که فکر می‌کنند فیلمساز شاخ غول شکسته اما با دیدن این آثار، می‌فهمد که واقعا اگر این‌ها را تحریم و یا توقیف هم نمی‌کردند آب از آب تکان نمی‌خورد. شاید از بس که کارشان بی‌کیفیت است.


البته خب هستند تک آثار سینمایی از این جنس که ساختشان محکم است ولی محتوا ندارند. عیب ماجرا نیز همین محتواست وگرنه کسی کاری به کارشان ندارد. ولی همین‌ها هم نهایتا با تغییر این مدیر و آن مدیر، دلسوزی فلان مسئول و تغییر سلیقه‌ها آخر اکران می‌شوند، به همین راحتی!


نقدی به اینجور ساختن‌ها و تولیدکردن‌ها نیست. ماجرای دستمالی شده «توقیف» و «تحریم» نیز به خودشان ربط دارد ولی می‌شود فیلم خوب تولید کرد و فروخت بدون آن که در تبلیغات سر مخاطب کلاه بگذاریم.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب