سهروردی و نسبت فلسفه اشراق با امام محمد غزالی
به گزارش خبرنگار فرهنگی آنا، در این مراسم که به مناسبت روز سهروردی برگزار شد، پژوهشگران به ایراد سخنانی در رابطه با سهروردی، نقش او در احیای فلسفه ایرانی و نسبت او با دیگر شخصیتهای تاریخی؛ خصوصا امام محمد غزالی پرداختند.
رد و نشان تفکرات غزالی در آثار سهروردی
در ابتدای مراسم، حسن بلخاری رئیس انجمن مفاخر فرهنگی در جایگاه حاضر شد و گفت: «سهروردی، رئیس اشراقیون و سلسهجنبان یک جریان مهم در حوزه حکمت بود. در تاریخ از او بسیار گفتهاند؛ چراکه شیخ اشراق در ایجاد تمدن اسلامی ایران سهم بسزایی داشته است.»
وی ادامه داد: «سهروردی در سال 549 ه.ق به دنیا آمد و در سال 587 ه.ق، به شکل مظلومانهای شهید شد. اما کاری که او در عمر کوتاه 38 ساله خود انجام داد، کاری ماندگار و فشرده بود که در حیطه حکمت اسلامی، جریانساز شد.»
بلخاری اظهار داشت: «بعد از حملهای که امام محمد غزالی به فلسفه کرده بود، فلسفه در ایران نمیتوانست قد علم کند اما با سهروردی، فلسفه در ایران دوباره برخاست و راه تازهای را آغاز کرد.»
وی ضمن بیان این مطلب که میخواهد به یکی از وجوهات کمتر پرداخته شده درباره سهروردی اشاره کند، گفت: «آنچه میخواهم به آن بپردازم، نسبت امام محمد غزالی و تفکراتش با شیخ اشراق است. سوال این است که اگر شیخ در پاسخ به حملات امام محمد غزالی، موج تازهای از فلسفه را ایجاد کرده است، چطور میشود بین این دو، ارتباط برقرار کرد؟»
رئیس انجمن مفاخر ادامه داد: «درست است که امام محمد غزالی به فلسفه تاخت و ما همه از فلسفهستیزی او متاسفیم. اما نگرش او، ردِ عقل نبود. به عبارت دیگر فلسفهستیزی او توام با عقلستیزی نبود و علاوه بر این در آراء غزالی، رگههایی وجود دارد که میتوانسته مورد توجه و استفاده شیخ اشراق قرار گرفته باشد.»
بلخاری گفت: «من بین «مشکاه الانوار» امام محمد و « حکمه الاشراق» به اشتراکات بینظیری رسیدهام که اگر مخالفتها را میزان تفاوت این دو نبینیم، مبین اشتراکاتی در دیدگاه آنهاست.»
وی افزود: «هر دو در این آثار، به بحث بنیادی درباره نور پرداختهاند و هر دو روایات و آیات قرآنی را دستمایه تشریح نور قرار دادهاند. با این تفاوت که ذهنِ محمد غزالی مانند سهروردی پیچیده نیست. به نظر من سهروردی، مباحث غزالی را درباره مراتب نور خوانده و در حکمه الاشراق، آنها را پرورانده است. هرچند در کتاب خود نامی از غزالی نبرده و البته ارجاع دادن در آن زمانه، چندان هم باب نبوده است.»
عمر کوتاه سهروردی و خلق آثاری گرانبها
سخنران بعدی این مراسم مهدی محقق، رئیس هیات مدیره انجمن آثار و مفاخر فرهنگی بود. او سخنان خود را با مرور بر فلسفه اسلامی آغاز کرد و گفت: «در برابر فلسفه و فیلسوفان ایرانی، دشمنیهایی وجود داشت؛ آنچنانکه فیلسوفان را تکفیر میکردند و فلسفه را کفر میدانستد. حتی منطق که مدخل فلسفه است را نیز تکفیر میکردند.»
وی با بیان اینکه باید دید مکاتب فلسفی چطور بوجود آمدند، افزود: «جریان مقابله با فلاسفه، البته منحصر به امام محمد غزالی نبود. افضلالدین غیلانی یا ابن غیلان در کتاب «حدوث العالم» خود رسما به ابن سینا توهین میکند که باید اقدام او را گام دوم، در دشمنی با فلاسفه ایرانی دانست.»
این پژوهشگر مطرح با اشاره به مکاتب فلسفی ایران، گفت: «مکتب مشاء بیشتر مبتنی بر عقل بوده و پیشوای یونانیاش نیز ارسطو میباشد. حال آنکه مکتب اشراق بیشتر از پیشوای افلاطونیان جدید یعنی فلوطین متاثر بود. بزرگ مکتب مشاء ابونصر فارابی و ابن سینا بودند، پرچمدار مکتب اشراق شیخ شهابالدین سهروردی و پیشوای حکمت متعالیه ملاصدرا و میرداماد بودهاند. باید دید که این مکاتب با چه کیفیاتی به وجود آمدهاند.»
محقق اظهار داشت: «سهروردی در عمر کوتاه خود، آثار گرانبهایی نوشت که معروفترین آنها حکمه الاشراق است. او در این کتاب متذکر میشود که چرا طرز تفکر خود را اشراق نامده است. یکی از دلایلی که او دراینباره میآورد این است که اشراق، منتسب به شرق است و این تفکر نیز مبتنی با نگاهی که شرقیان به نور و ظلمت دارند تبیین شده است.»
رئیس هیات مدیره انجمن آثار و مفاخر فرهنگی درباره فلسفه توضیح داد: «فلسفه از کلمه فیلاسوفیا میآید که سوفیا به معنای دانش و فیلا به معنای دوستدار است. به عبارت دیگر فلاسفه خود را دوستداران دانش میدانستند، نه دانشمند. اما دشمنی با فلسفه بیشتر به دلیل آن بود که این کلمه، کلمهای بیگانه بوده است.»
وی گفت: «رویه دشمنی با فلاسفه در طول تاریخ وجود داشته اما در دوره حکمت متعالیه و در پرتو تشیع، فلاسفه کمکم با استناد به احادیث و قرآن، تا حد زیادی آن شناعت را از فلسفه برداشته شد. طوری که در کتابهای ملاصدرا و مردامان، بعد از نام افلاطون عبارت الهی درج شده است.»
محقق اظهار داشت: «بعد از تغییر رویکرد به فلسفه است که ما میبینیم در حوزه علمیه، افرادی مانند علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) هم استاد فقه بودند و هم استاد فلسفه. در حالی که هنوز هم در برخی کشورهای عربی، به فلاسفه فحش میدهند.»
وی در پایان سخنان خود خاطر نشان کرد: «از وجود چنین مجالسی که چراغ علم و دانش را زنده نگه میدارد، خوشحالم. اما برای یک کشور 80 میلیونی باید دههها برنامه و مجلس ماننده این وجود داشته باشد. ما برای پرورش جسم در کشورمان ورزشگاههای چنددههزارنفری داریم اما برای پرورش روح و روان مردم، چه کردهایم؟ این وضعیت، مصداق آن مصرع از سنایی است که: فربه شده به جسم و به جان لاغر.»
مروری بر نصایح سهروردی در «المشارع و المطارحات»
در ادامه این مراسم، نجفقلی حبیبی به بیان توضیحاتی درباره بخش طبیعیات از کتاب «المشارع و المطارحات» نوشته شیخ اشراق پرداخت که به همت او منتشر شده است. او دراینباره گفت: «او در این کتاب مطالب مروط به مکتب مشاء را توضیح میدهد و در پاسخ به اینکه چرا اینقدر به مباحث مشاء میپردازد، میگوید این کار را برای پرورش ذهن شاگرادنم انجام میدهم؛ وگرنه این مطالب، چندان ارزشی ندارند.»
وی افزود: «او به شدت معتقد است که فلاسفه، فارغ از اعتقاداتی که دارند در مسائل اصلی، اختلاف نظر ندارند. مهم این است که همهشان در مسائل اصلی حکمت با یکدیگر همنظرند و آن مسائل مبتنی بر وجود خداوند به عنوان خالق هستی است.»
حبیبی ادامه داد: «نکته جالب دیگر درباره سهروردی این است که در این کتاب میگوید، دانش ایرانیان قطرهای بود که ما از آن یک دریای انباشته ساختیم. این تعبیر در هیچ یک از کتابهای دیگر سهروردی وجود ندارد و این مساله، بسیار قابل توجه است.»
وی با اشاره به جملاتی دیگر از سهروردی در کتاب «المشارع و المطارحات» نظیر اینکه «طبیعت آبستن شگفتیهاست» و «نمیشود خورشید را با چراغ جستوجو کرد» گفت: «سهروردی در این کتاب نصایحی دارد که در ادامه به چند مرورد از آنها اشاره میکنم.»
عضو هیات علمیه بازنشسته دانشگاه تهران برخی نصایح سهروردی را اینگونه برشمرد: «فقر تازیانه خداست که به طریق آن صدیقان را به درجات بالا سوق میدهد. خدا روح حکمت را به کسانی که به دنیا دل بستهاند نمیدهد. وقتی شجاعان به مبارزه برمیخیزند، آدمهای ترسو نمیتوانند موفق شوند. خداوند به هیچ عملی که غیر او در آن سهم داشته باشد، راضی نیست. و...»
تلمذ سهروردی از غزالی با چند واسطه
در ادامه این مراسم، منوچهر صدوقیسها، در جایگاه حاضر شد و سخنان خود را با انتقاد به برخی نگاهها و رویکردها در مورد فلسفه آغاز کرد. وی گفت: «آیا فلسفه، اندیشیدن است یا اندیشیدن به گونهای خاص است؟ متاسفانه ما فلسفه را به فلسفهای خاص منوط میکنیم و غیر از آن را، فلسفه نمیدانیم. کدام فیلسوف، معصوم بوده و کدام یکی، حرف آخر را زده است؟»
وی همچنین به تمایز تاریخ فلسفه و تاریخ فلاسفه اشاره کرد و اظهار داشت: «به اعتقاد من فلاسفه، حکم طبقات یک برج را دارند که اگر یکی را تخریب کنیم، دیگر طبقات نیز فرو میریزد. به عبارت دیگر فلاسفه به یکدیگر اتصال دارند؛ آنچنانکه اگر غزالی نبود، شیخ اشراق نبود و...»
صدوقیسها که به گفته خود مدتی است روی ترتب تاریخی فلاسفه پژوهش میکند، افزود: «تحقیقات من نشان میدهد که شیخ اشراق با پنج واسطه استاد، به ابن سینا میرسد و اتفاقا محمد غزالی نیز جزو همین اساتید واسط است.»
اگر غزالی بعد از سهروردی ظهور میکرد...
در ادامه حسن سیدعرب، پژوهشگر و مدرس دانشگاه به عنوان آخرین سخنران این مراسم به بیان توضیحاتی درباره نسبت امان غزالی و شیخ اشراق پرداخت و ضمن تایید این گفته که انتقادات غزالی به فلسفه باعث ظهور سهروردی شد، اظهار داشت: « غزالی به دنبال تعریف از عقل بود که با تعریف یونانی فرق داشته باشد؛ چیزی شبیه کاری که ما در زمانه خود خواستهایم در زمینه اسلامی کردن علوم انسانی انجام دهیم.»
وی ادامه داد: «نباید فراموش کنیم که غزالی، منصب سیاسی هم داشته است و این سوال پیش میآید که آیا او در تکفیر فلاسفه، به عنوان یک صاحبمنصب سیاسی نیز نظر داشته است؟ البته نقد او مبتنی بر تفکرات خود او است اما ممکن است در این اظهارات، جلب نظر عوام و افراد جامعه نیز دخیل بوده باشد چرا که غزالی، نخستین حجتالاسلام در عالم اسلام است.»
سیدعرب با بیان این مطلب که سهروردی در مقابل غزالی، از فلسفه و ابنسینا دفاع کرده است، تاکید کرد: «اما به نظر من اگر غزالی بعد از سهروردی ظهور کرده بود، فلاسفه و فلسفه را تکفیر نمیکرد چراکه فلسفه سهروردی، فلسفهای ایرانی است و نه یونانی.»
وی گفت: « شیخ اشراق در هیچ کدام از آثارش از غزالی نام نبرده است؛ گویا اصلا وجود نداشته. کتاب «التنقیهات فی اصولالفقه» نوشته سهروردی که چند سال قبل در عربستان تصحیح و منتشر شده، سراسر و بند به بند، نقد کتابی از غزالی است، بدون اینکه نامی از او ببرد.»
این پژوهشگر خاطر نشان کرد: «سهروردی به این نتیجه رسیده بود که تکیهگاه غزالی را مورد نقد قرار دهد؛ یعنی به جای دفاع از فلسفه، نوع معرفت دینی غزالی را به چالش کشیده است.»
انتهای پیام/