خدا پدر و مادر تلویزیون را بیامرزد؛ اجازه به هر کارنابلدی نمیدهد/ با هیبت سردسته خلافکارها به سیما میآیم
محسن غلامی(قلعهسیدی)- گروه فرهنگی: سریالهای تلویزیون، چه بد باشند و چه خوب؛ همیشه محل جذب مخاطباند. البته مخاطبی که حالش با دیدن همین سریالها روبهراه میشود و وقتش نیز پر، حتما مینشیند و ساعتی به تلویزیون زل میزند. به قولی این جماعت با بد و خوب سریالهای شبانه میسازد.
همین الان نیز چند سریال ایرانی را روی آنتن داریم مثل «پرستاران» که سری اولش را تلویزیون چندی قبل پخش کرد. این شبها نیز شاهد پخش سری دومش از آنتن شبکه یک سیما هستیم.
مجموعهای پربازیگر که از اسمش مشخص است درباره چیست و کیست؟ این سریال بازیگران نسبتا جوانی را نیز دور هم جمع کرده که برای مخاطب ناآشنا نیستند. مثالش زیاد است ازجمله «فریبا نادری» که لااقل برای بیننده تلویزیون، چهرهای غریبه نیست. در سریال «پرستاران» نیز نقش کارکتر «محبوبه» را بازی میکند؛ دختری پرستار اما متمول و نسبتا قُد و ...
این بازیگر در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا کاملا دوستانه و صمیمی از نقش خود و حال و هوای نقشهای این چندسالهاش سخن گفت.
* خیلی راحت حرف بزنیم اگر اجازه بدهید؛ اینکه چرا عمدتا دنبال نقش شیک میگردید؟ کمی شوخی کنیم مثلا و بویژه از جهت ظاهری.
شاید چون خودم شیک هستم! لابد فیلمساز به قولی خجالت بکشد جز این، نقش دیگری به من بدهد. البته خب من هم این را به شوخی گفتم.
* حالا اینجوریست واقعا؟
نه اتفاقا. خودم که میگویم جنس بازیها و نقشهایم فرق دارد.
* ولی عمدا کارآکترهای شما به این بچه پولدارها میخورد از تله فیلم گرفته تا اصلا همین سریال «ستایش» و ...!
شاید اینجور به نظر برسد؛ ولی در اصل اینجور نیست. وگرنه همین «ستایش» که اشاره کردی با «پرستاران» خیلی تفاوت دارد. آن یکی نقشم به اصطلاح خیلی بدذات بود و روی اعصاب ولی در این یکی فعلا پرستاری انساندوست هستم. البته تازگیها نقشی بازی کردهام که خیلی هم تازه است.
* کدام نقش؟
سریال «گمشدگان». کارآکتر زنی را دارم که موادفروش است و سردسته باند قاچاق.
* فکر میکنم قرار است شبکه دو آن را پخش کند.
بله در اواسط تابستان. اگر دوباره نگویید تازگی ندارد و یا شیکش بدانی!
* بالاخره طراحی شخصیتها و حتی ادواتش مثل لباس و غیرهمان توی تلویزیون جالب نیست. صفر و یکی است. خصوصا وقتی ظاهر بازیگر ذاتا تر و تمیز باشد.
خب ظاهر خود بازیگر هم شاید گولزننده است.
* بویژه زمانی که فیلمساز شخصیتپردازی کارآکتر را در طراحی لباس خلاصه میکند.
همین چیزی که گفتی، طراحی لباس شاید نقش را زیادی شیک نمایش بدهد اما نقشهایم تا به الان همه متفاوت بوده. قبول کنید که استاندارد مشخصی در تلویزیون نیست؛ همهچیز یا بد است یا خوب، حد وسط ندارد. مثل نقشها که یا پولدارند یا بدبخت.
* برویم سراغ «پرستاران». البته چند نکتهای که گفتم بیربط از ماجرای این سریال نبود. ببخشید اگر رک میگویم از فیلمنامه مجموعه خوشم نمیآید.
من راجع به این قضیه حرف نمیزنم. نویسنده باید از کارش دفاع کند. حرف نزدن از آن البته دلیل بر بیکیفیتیاش نیست.
* شما بازیگرها که مدعی هستید در هر مجموعهای اول فیلمنامه برایتان مهم است.
سریال «پرستاران» نکات مثبتی دارد. کاری به این مجموعه ندارم ولی بازیگر گاه مجبور است برخی پروژههای متوسط را هم قبول کند.
* خب میشود کار نکرد.
چیکار کنیم پس؟ مجبوریم بازی کنیم برای اینکه شغلمان است و امرار معاش میکنیم. بازهم خدا را شکر من یکی انتخاب اشتباهم کمتر بود.
* پس وضع مالی بازیگرها چندان بد هم نیست!
در مورد من بد نیست؛ طوری که دیدید یک سال و خوردهای کار نکردم حتی به اجبار. خیلی به هر نقشی نیاز ندارم اما بالاخره بازیگرم.
* در مورد «پرستاران» و نقش محبوبه حرف بزنیم. شما کلیت مجموعه را قبول دارید. "محبوبه"ی پولدار، پرستار، کمی مغرور و به قول شما دلسوز...
من از نقش خودم و خطی که قصه برایم متصور شد از ابتدا راضی بودم. در جریان آنچه که قرار است حول محبوبه نیز طراحی شود نیز قرار گرفتم. گرچه یک جاهایی پرداخت نقش و نگارش همزمان میشد ولی کلیت داستانی که «پرستاران» برای مخاطب تعریف میکند، راضیکننده است بویژه برای خودم.
* و سری اول و دوم «پرستاران» کمی تفاوت دارد. بویژه اینکه شهرام شاهحسینی پشت دوربین قسمت دوم ایستاد.
خود سیر داستان نیز تغییر کرد مثلا اینکه کدام سری خانوادگیتر باشد.
* نقد ساختاری زیادی میشود به این مجموعه کرد خیلی هم، ولی حتی در موضوع نیز این ایراد وارد است که داستانش به حاشیه میرود.
به نظر من که با تولید و پخش این سریال، مخاطب چیزهایی از عالم پزشکی یاد میگیرد و به دردش هم میخورد. اینکه اگر اتفاقی برای خودش و بقیه افتاد، لااقل بلد باشد در مرحله اول چکار کند.
* شما پس معتقدی که آموزشمحور بوده و این امتیاز مثبتی است!
هدف سریال هم قصه گفتن است برای خانوادهها و هم آموزش. اینکه بدانیم در مواقع لازم کمکهای اولیه را چطور انجام دهیم. برخی با این نقد کردنهایشان انگار واقعا دوست ندارند چیزی یاد بگیرند. همیشه که نباید سریالی کلهم داستان بگوید و سراغ عشق و اینجور سوژهها برود.
* فعلا نمیخواهم وارد نقد و تحلیل کردن ساخت و چگونگی پرداخت داستانیاش بشوم. ولی مطمئنم نقد برخی به «پرستاران» از جهت ضعف در اینکه هست که اشاره کردم.
این را که قبول دارید سریال میتواند آموزش بدهد؟
* البته! در چارچوب خودش.
همین که روی آنتن مجانی تلویزیون، سریالی دست به آموزش بزند تا مخاطبش مسائل جدی و لازم را سردرآورد، پر از نکته است. شاید بگویند اصطلاحات پزشکی مجموعه ما مثلا فضا را سنگین میکند ولی خب نمیشود که اصطلاحات را عوض کرد.
کاش به این نکته دقت کنیم که مخاطب تلویزیون میتواند پای «پرستاران» نکاتی را یاد بگیرد. همین مخاطب شبهای تلویزیون جایی اگر بتواند از این مهارت حداقلی استفاده کند، تیم «پرستاران» رسالت هنریاش را انجام داده است.
* شخصا نه علاقهای دارم و نه اصلا میشود این مجموعه را نمونههای مشابه خارجیاش که حتی همنام هستند قیاس کرد. چه مقایسه عجیبی میشود. ولی این ادعاها در بسته خوب سریال سازی بویژه متن مدعی، اتفاقا میافتد.
بالاخره به سیاست نویسنده این مجموعه برمیگردد که کجا خانوادگیتر شود و کجا وارد حیطه پرستاری بشود. جایی از خانوادهها گفت و گاهی از داستان گرهگشایی کرد و فضای تخصصی ماجرا را نیز ول نکرد. نمیشود به سناریو خرده گرفت.
* موکدا بگویم که اغراق و تملق هم نکند، لابد جامعه پزشکی دم از اعتراض میزند.
باور کنید که در هیچ کاری نمیشود همه سلایق را باهم جذب کرد. در این جور کارها یا به پزشک برمیخورد یا بیمار شاکی میشود که این جماعت دروغ میگویند یا مخاطب گلایه میکند. خود شما بعنوان خبرنگار هم جایی برخلافی عقیده و حرفهتان باشد، اوضاع همین است.
* این جریان هم بیشتر توی تلویزیون است چون مخاطب دارد. بازیگر و تیم سریالساز خودش را هم دارد مثل خود شما که انگار در سیما راحتترید.
من خیلی تلویزیون را دوست دارم؛ راحت هم میگویم. خدا پدر و مادرشان را نیز بیامرزد اتفاقا.
* تا این حد؟
بله! لااقل نمیگذارند برخلاف برخی جاها، هر شخص کارنابلدی وارد تلویزیون بشوند.
* یک دورهای که خیلی از خانمهای بازیگر حتی نامه نوشتند و اعتراض کردند و اینها.
خب شاید کم کاری بوده، حتی برای خود من مثل یک سال و خوردهای که واقعا کار نکردم؛ در مدیریت قبلی سازمان چنین اتفاقی افتاد که هیچ تولیدی صورت نگرفت و همه بیکار بودیم. جوری بود که خیلیها حاضر بودند در آثار بد هم بازی کنند.
گاهی آثار اینقدر بد بودند که آدمی دیگر روی این را نداشت بازی کند. برای همین به اجبار سر کاری نمیرفتم. ولی دوره جدید اوضاع بهتر است و بچهها مشغول هستند.
* تا همین «پرستاران» ...
به نظر خودم بعد از مدتی کار نکردن الان با دست پر به سریال «پرستاران» رفتم و خودم نیز راضی هستم. امیدوارم مخاطب و تلویزیون همه راضی باشند. بویژه در مورد سریال جدیدی که اشاره کردم یعنی «گمشدگان» که نقشم خاصتر است و بزودی هم پخش میشود.
انتهای پیام/