مهدی گنجی: کاراکترهایمان را ملموس تر کنیم
مهدی گنجی؛ مستندساز به تازگی مستند «پازلیها» از مجموعه مستندهای «کارستان» را در آستانه اکران دارد. مستندی که به مشکلات جوانانی میپردازند که قرار است وارد کار آیتی شوند.
به بهانه اکران این مستند که قرار است از نیمه دوم مرداد ماه جاری در گروه سینمایی «هنر و تجربه» اکران شود، با کارگردان آن گفتگو کردهایم. گنجی در خصوص موضوع و روند داستانی این مستند عنوان کرد: این مستند راجع به یک گروه دانشجویی است. گروهی که متشکل از 4 جوانی است که در شهرستان زندگی میکنند و به خاطر اجرای ایده جدیدی که در آیتی دارند به تهران میآیند و به دنبال این هستند تا بر همه چالشهایی که سر راهشان قرار گرفته، غلبه کنند و کسب و کار خود را راهاندازی کنند.
وی ادامه داد: از طرفی هر کدام از آنها پس زمینهای دارند و با یک سری یک چالش در خانوادههایشان رو به رو هستند که داستان مستند را جذابتر میکند.
این مستندساز با اشاره اهمیت جذاب بودن یک مستند بیان کرد: در مرحله اول تولید این مستند قرارمان بر این بود که فیلم جذاب باشد و بتواند مخاطب را در سینما نگه دارد و به نوعی روایت داشته باشد. امری که من در تمام مستندهایم به آن توجه میکنم این است که فیلم داستان روایی درستی داشته باشد و بتواند مخاطب را با خود درگیر کند. سپس در زیر متن آن اهداف و ایدههایی را که دارم را قرار میدهم.
وی افزود: در این مستند تمام سعیمان را کردیم که خیلی غر نزنیم درست است که پر از سختی کار و چالشها است اما رویکردهای جدیدی از کار کردن جوانها در فیلم است و من هم سعی کردم که یک فیلمی بسازم که به شدت برای همه آدمهایی که آن را میبینند الهام بخش باشد که این آدمها دو دستهاند یا جوانهایی که دانشجو و فارغالتحصیل شدند و دسته دوم برای پدر و مادرهایی است که میخواهیم به آنها الگوهای ملموس خیلی زمینی و دم دستی برای فرزندان را نشان دهیم و بگوییم که میتوانیم از آنها الهام بگیریم. در کل الهام بخشی در جامعه ما کم است و ما سعی کردیم که در این مستند که کاراکترهایمان ملموس باشد.
گنجی اظهار کرد: از آنجایی که ما نسلی هستیم که آرزوی پدر و مادرهایمان این بوده که در آینده دکتر یا مهندس شویم و در دهه 60 که مدرسه میرفتیم، برایمان یکسری الگوهای ثابت وجود داشت که طبق آن سعی کنیم در آینده دکتر یا مهندس شویم. ما در آن زمان یک سری الگوهای کلیشهای داشتیم که همه در مدرسه میخواستیم جراح و پزشک شویم.
وی ادامه داد: اما شاید وظیفهای که در مدرسه و دبیرستان داشتیم این بوده که اول ببینیم، ما چه هستیم و چه میتوانیم باشیم تا بعد به سراغ آن برویم. یعنی یک استعدادیابی و محک زدن آدمها برای کاری که میخواهند در آینده داشته باشند. اما متاسفانه این در جامعه ما کم است.
گنچی افزود: البته ناگفته نماند که ما در جامعه دکترها و مهندس هایی هم داریم که عاشق کارشان هستند و اصلا شغل خود را بر اساس آن کلیشههای دوران کودکی انتخاب نکردهاند ولی رویکردی که ما در این پروژه داشتیم این بود که به جاهایی سرک بکشیم که به روزتر هستند و از سبکهای جدید جوانهایی که در حوزه های جدید کاری مشغول به فعالیت هستند، الهام بگیریم؛ وگرنه من پیش از این هم فیلمهایی ساختم که در مورد همان شغلهای دکتری و مهندسی بوده است.
کارگردان مستند «من میخوام شاه بشم» در خصوص ویژگی مجموعه مستندهای «کارستان» توضیح داد: چیزی که شاید بتوان در همه مستندهای این مجموعه پیدا کرد، احترام گذاشتن، قدرشناسی و الهام گرفتن از آدمهایی است که عاشقانه کار میکنند.
وی با اشاره به اینکه تا پیش از مستندهای «کارستان» مستندی با بودجه خصوصی نداشتهایم، گفت: این مستند در ساختاری جدی تولید شده و از نظر من در جایگاه اول قرار دارد. بیشتر وابستگی آن به بخش خصوصی است که کارآفرینها و صنعتگران این پروژه را حمایت کردند و البته نقش رخشان بنی اعتماد در آن بسیار جدی بوده است.
گنجی اضافه کرد: خود خانم بنیاعتماد و آقای میرطهماسب در این پروژه حضور جدی و مستمر داشتند و از ابتدا خود این دو بزرگوار پروژه را طراحی کردند. این موضوع در سینمای ایران خیلی باب نیست که یک تهیه کننده هزینه را تامین کند و همه چیز را سر جای خود بچیند و عوامل را بیاورد و در نهایت فیلم را تولید کند و حالا به دنبال پخش آن باشد. خانم بنی اعتماد و آقای میرطهماسب برخلاف تهیه کنندگان امروزی که بزرگترین تمرکز خود را روی تولید میگذارند اما آنها تمرکز خودشان را روی پخش گذاشتند.
انتهای پیام/