دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
06 تير 1396 - 12:17

قتل پیرزن در 16 سالگی ، دستگیری در 46 سالگی

پسر نوجوانی که در سال 66 پیرزنی را به خاطر سرقت‌ پول‌هایش به قتل رسانده بود، پس از 30 سال توسط پلیس شناسایی و دستگیر شد.
کد خبر : 190451

به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا، سی‌ام اردیبشهت ماه امسال،اخبار و اطلاعاتی در اختیار کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت مبنی بر اینکه عامل جنایت شهرک احمدیه و قتل پیرزنی تنها در سال 1366، فردی به نام "جمشید . ر" است که تاکنون هیچ کس از این موضوع اطلاع نداشته است.


با توجه به اهمیت خبر واصله، هماهنگی‌های لازم با رئیس دادگاه بخش آفتاب انجام و تحقیقات جهت بررسی موضوع در دستور کار کارآگاهان پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .


کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی دراولین مرحله از تحقیقات خود به بررسی صحت و سقم موضوع جنایت پرداخته و اطلاع پیدا کردند که در شهریور تابستان 1366، پیرزنی حدودا 70 ساله در محل سکونت زندگی‌اش به قتل رسیده و پرونده آن جنایت همچنان در اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در حال رسیدگی است.


در بررسی اظهارات خانواده مقتوله مشخص شد که وی در زمان حیات خود با خانواده پسرش زندگی می‌کرده و در زمان وقوع جنایت در حالی‌که نوه 4 ساله‌اش خواب بوده، توسط قاتل یا قاتلین به قتل رسیده است.


پسر این پیرزن که پس از مرگ مادرش محل زندگی خود را تغییر داده و به منطقه اکبرآباد رفته بود، در اظهاراتش به کارآگاهان عنوان کرد: سال 1366من به همراه مادر و خانواده‌ام در شهرک احمدیه – خیابان احمد خمینی زندگی می‌کردیم ؛ شهریور 1366 قصد داشتم تا به همراه همسرم برای شرکت در مراسم ترحیم یکی از بستگان به شهرستان خدابنده برویم و در این مسافرت یک روزه دختر 4 ساله‌ام را نزد مادرم گذاشتم اما پس از بازگشت از مسافرت بود که با جسد خون آلود مادرم که با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده بود، روبه‌رو شدم . از آن زمان تاکنون این پرونده همچنان در حال رسیدگی است، ما از هیچ کسی شکایتی نداریم چراکه من و مادرم با هیچکس مشکلی نداشتیم.


در ادامه رسیدگی به پرونده، کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که خواهر "جمشید " ( متولد 1350 ) در سال 1366 در همسایگی مقتوله زندگی می‌کرده و دقیقا پس از گذشت چند ماه از زمان وقوع جنایت، اقدام به جابه‌جایی محل زندگی خود و خانواده‌اش کرده است. با شناسایی محل سکونت خواهر جمشید، تحقیقات از وی و خانواده‌اش جهت شناسایی محل سکونت جمشید در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت اما آنها مدعی بی‌اطلاعی از وی بودند.


در شرایطی که ظاهرا هیچگونه اطلاعاتی از جمشید و خانواده‌اش وجود نداشت، کارآگاهان پایگاه نهم آگاهی با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی مخفیگاه "جمشید" در قلعه حاج موسی شده و این محل را تحت کنترل و مراقبت نامحسوس پلیسی قرار دادند.


سرانجام ساعت 8 روز شنبه سوم تیر ماه، در حالی‌که جمشید قصد داشت تا با خودرو شخصی‌اش از منزل خارج شود، توسط کارآگاهان دستگیر، به پایگاه نهم پلیس آگاهی منتقل و در همان تحقیقات اولیه صراحتا به ارتکاب جنایت و قتل پیرزن تنها اعتراف کرد.


متهم در اعترافاتش به کارآگاهان گفت: حدودا سی سال پیش با توجه به اینکه با پدرم مشکل مالی داشتم پدرم مرا از خانه بیرون کرد. من که آن زمان تنها 16 سال داشتم، به خانه خواهرم رفتم، حدودا یک ماه در منزل خواهرم زندگی می‌کردم و طی این مدت پیرزنی را در همسایگی آنها می‌دیدم که از یک بز نگهداری می‌کرد و بنا به گفته‌های خواهرم با خانواده پسرش در خانه روبه‌رو سکونت داشت. یک روز خواهرم در مابین صحبت‌هایش عنوان کرد که چند روز پیش یک موتوری را دیده که بنا به گفته وی مبلغ 350 هزار تومان پول برای پیرزن آورده است؛ پس از آن وسوسه سرقت پول‌ها به جانم افتاد تا اینکه یک روز به قصد سرقت وارد خانه پیرزن شدم .


جمشید ادامه داد: روز جنایت پیرزن داخل حیاط خانه در حال خرد کردن سبزی برای بزش بود که مرا دید؛ پرسید که آن‌جا چکار می‌کنم ؟ که به دروغ عنوان کردم که دلم درد می‌کند و به این بهانه از او درخواست نبات کردم؛ پیرزن که به حضور بی‌اجازه من در داخل خانه حیاطشان مشکوک شده بود، گفت که نبات ندارد و در ادامه به قصد بیرون کردن من از خانه، مرا به عقب هل داد . روی زمین افتادم ؛ ناگهان دستم به چاقویی خورد که پیرزن با آن سبزی خرد کرده بود، ترسیده بودم. با چاقو به پیرزن حمله ور شدم ؛ نمی دانم چند ضربه به او زدم، پس از ارتکاب جنایت جسد پیرزن را به داخل خانه کشیدم، شروع به وارسی وسایل داخل خانه کردم اما هیچ پولی پیدا نکردم . به خانه خواهرم برگشتم و پس ازتعویض لباس‌های خون آلود ، با دوچرخه محل را ترک کردم. خواهرم زمانی‌که متوجه شد که پیرزن همسایه شان توسط من به قتل رسیده، چند ماه پس از این ماجرا خانه‌اش را فروخت و از آن محل رفت. طی این مدت دچار عذاب وجدان شدیدی بودم؛ هیچ کدام از کارهایم درست از آب در نمی‌آمد و همیشه گرفتار و بدهکار بودم و مردم به عنوان کلاهبرداری از من شکایت می‌کردند.


سرهنگ کارآگاه حسین زارع، رئیس پایگاه نهم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: باتوجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام قضایی صادر و متهم جهت ادامه تحقیقات در اختیار پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب