دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

علیرضا افتخاری: وقتی نهج‌البلاغه می‌خوانم، دوست دارم ورق‌هایش را طلا بگیرم

علیرضا افتخاری از سرشناس‌ترین خوانندگان موسیقی کشورمان است که همین چند روز قبل در روزهای ماه مبارک رمضان برای شرکت در یک برنامه خیرخواهانه به اصفهان رفته بود تا به واسطه حضورش زمینه آزادی تعدادی از زندانیان را فراهم کند. درباره این برنامه و نیز حال و هوای ماه مبارک رمضان با او به گفت‌وگو نشستیم. افتخاری که کمتر اهل مصاحبه است در این گفت‌وگو برخی از خاطرات کودکی‌اش درباره ماه مبارک رمضان را هم برای ما بازگو کرد. افتخاری معتقد است جهان باید به زیارت خاک ایران بیاید. او می‌گوید این‌که دست نیاز به سمت کشورهای دیگر دراز کنیم و فکر کنیم آنجا باید برویم خاک آنها را زیارت کنیم، اشتباه است.
کد خبر : 188531

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، مشروح گفت‌وگو با این خواننده را در ادامه می‌خوانید.



در همین ایام ماه مبارک رمضان شما برای یک برنامه خیرخواهانه جهت آزادی زندانیان به اصفهان رفتید. درباره این برنامه و حال و هوایش برای ما صحبت کنید.


تعدادی از خیران دور هم جمع شدند و این برنامه را ترتیب دادند. به هر حال ماه رمضان است، ماه خدا و در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست. در این گردهمایی برای تعدادی از زندانیان که بدهکار هستند، ترتیبی داده شد که آزاد شوند و همین طور هم شد. طوری برنامه‌ریزی شد که برای مردم فضاسازی شود تا به فکر زندانیان و فرزندان و خانواده آنها باشیم. فکر می‌کنم مردم بیشتر باید کمک کنند. آن دختری که از گوشواره خود می‌گذرد یا آن دختری که روسری‌اش را به رقم 15هزار تومان می‌فروشد، صحنه‌های زیبایی است که بی‌نظیر است. کمک واژه زیبایی است که ما انسان‌ها باید به آن توجه کنیم. اگر دردی هست باید درمانش را پیدا کنیم. وقتی یک نفر گیر باشد، وقتی یک نفر از خانواده‌اش دور است، انگار همه گرفتارند. بنی آدم اعضای یکدیگرند. این را سعدی می‌گوید که چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار، تو کز محنت دیگران بی غمی، نشاید که نامت نهند آدمی. از کوچک‌ترین تا بالاترین هدایا داده شد. اینها در نگاه خدا محفوظ است. خدا اینها را می‌بیند. در اصفهان الحمدالله این فضا شکل گرفت.


حضور شما در این مراسم صرفا به لحاظ معنوی بود یا خودتان هم کمک مادی کردید؟


من یک هنرمندم و این کمک مالی من باید پنهان بماند که چقدر دادم. ولی من کم آوردم در برابر این دختربچه که گوشواره‌هایش را داد. قرار بود بروم زندان رودر رو زندانیان را ببینم، اما در برابر این دختربچه کم آوردم. نه فقط من، بلکه همه کم آوردند. کار آن دختر بچه خیلی عظمت دارد.


چند نفر آزاد شدند؟


دقیق نمی‌دانم، اما الحمدلله این برنامه به نتیجه رسید. بزرگان زحمت کشیدند. ما که جاروکش آن عزیزان هستیم و کفش‌هایشان را جفت می‌کنیم. سال‌هاست مردم اصفهان درهایشان روی همنوع باز است. یادم است وقتی کودک بودم، خانه‌ها به هم راه داشت. کسی اگر غذایی می‌پخت کاسه‌کاسه می‌کرد و به همسایه‌اش می‌داد. مردم به هم کمک می‌کردند. این است که اصفهان شهر مقدسی است و از آغاز، مردمانش تا پای جان به کمک هم می‌آیند.


دوست دارم درباره حال و هوای رمضان از سال‌های گذشته برای ما بگویید.


پدرم که به رحمت خدا رفته، ماه‌های رمضان بچه‌ها را به روزه گرفتن وادار می‌کرد. خودش شخص خاصی بود و همه دوستش داشتند. بچه‌هایش را خوب تربیت کرد و ما هم زحمت کشیدیم و پیشرفت کردیم. در ماه رمضان همه چیز قشنگ می‌شود. نمی‌توان درباره رمضان سخن گفت، چون ماه رمضان خیلی معنا دارد، خیلی معنویت دارد. اصلا نمی‌شود گفت ماه رمضان چیست، باید رمضان را حس کرد. ماه خداست. مردم بیشتر به فکر هم هستند. مردم در عبادت با وسواس عمل می‌کنند. خدا عاقبت همه ما را به خیر کند. قدیم‌ها همسایه‌ها سفره می‌انداختند. در محله ما در اصفهان فردی بود به نام آقای مدرس، سفره‌اش را برای همه همسایه‌ها پهن می‌کرد. چه فضاهای زیبایی بود و چه غذاهای قشنگی هم طبخ می‌شد. برای برخی می‌فرستادند به منزلشان و عده زیادی از همسایه‌ها هم در خانه دور یک سفره می‌نشستند و این غذاها را می‌خوردند. حتما در خیلی از محله‌ها این رسم بوده که فردی همسایه‌ها را دور هم جمع می‌کند. تدینی ایجاد می‌شود که در کلام و بیان نمی‌آید. این معنویت نه فقط در اصفهان، بلکه در جای‌جای ایران با رسم و رسوم خودش وجود دارد. ما نباید اینها را از یاد ببریم. می‌گوید یار در خانه و ما گرد جهان می‌گردیم. ایران خاکش مقدس است. جهان باید به زیارت خاک ایران بیاید؛ به زیارت این تاریخ و فرهنگ. جهان باید به زیارتش بیاید به عشق خاکش، هنرش، مردمش. شما ببینید جوانان ما در هشت سال جنگ تحمیلی چه کردند. ایران ما کشور بزرگی است. خیلی بزرگ است. این‌که دست نیاز به سمت کشورهای دیگر دراز کنیم و فکر کنیم آنجا باید برویم خاک آنها را زیارت کنیم، اشتباه است. بروید ببینید این خاک چه دارد. این مردم از ابتدا عاشق امیرالمومنین(ع) هستند. شما وقتی نهج‌البلاغه حضرت امیر(ع) را می‌خوانید، دوست دارید ورق‌های این کتاب را طلا بگیرید. ببینید مولا چه می‌گوید برای ما، بروید بخوانید. این است که ما همه چیز داریم. اما متاسفانه نگاهمان به غاز همسایه است.


درباره برنامه آلبوم‌ها و کنسرت‌هایتان چه خبری برای مردم دارید؟


درباره کنسرت که بعد از ماه مبارک رمضان با استاد شهبازیان در ارکستر ملی شروع می‌کنیم. قرار است رپرتوارهای کار را انتخاب کنیم، مدتی تمرین داشته باشیم و و بعد هم کنسرت برگزار کنیم. آلبوم هم تعدادی کار است که استاد خوشدل پیشنهاد کردند به اجرا می‌گذاریم و ضبط می‌شود.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب