ابوالقاسم رئوفیان: برخی نقدهای اصولگرایان نسبت به دولت غیرمنصفانه است
ارزیابی شما از روند کنونی اصولگرایان در رسیدن به وحدت چیست؟
اصولگرایی واژهای است که در ادبیات سیاسی ایران نهادینه شده است و افکار عمومی با این واژه قرابت و آشنایی لازم را دارد. با این حال این شناخت چندان عمیق و منطبق بر شاخصهای اصولگرایی نیست. حتی احزاب سیاسی و فعالان سیاسی اصولگرا نیز بعضا برداشتهای نادرستی از این واژه دارند. اگر نگاهی به آنچه که رهبر انقلاب در تعریف اصولگرایی داشتند، بیندازیم میبینیم که اصولگرایی را حرکت برای ایجاد تعادل اجتماعی میدانند. اصولگرایی باید مروج آزاد اندیشی و در پی اصلاح روشها باشد و آن را به مردم نوید دهد. انتظار رهبری و مردم از جبهه بزرگ اصولگرایی چنین است. با توجه به استنباطی که از گفتههای مقام معظم رهبری میشود اصولگرا به کسی گفته میشود که حرف و سیاستش منطبق بر هم باشد. به معنی واقعی کلمه یک اصولگرا باشد که به دنبال اصلاحطلبی است. یک اصولگرای واقعی باید یک اصلاحگرای وارسته باشد و اصلاحات را از مبانی اصولگرایی بداند. در حال حاضر اصولگرایان و اصلاحطلبان برداشت درست و منطبق بر واقع از اصولگرایی نداشتهاند. همین امر باعث میشود که در ادوار مختلف انتخاباتی داعیه اصولگرایی شود اما رفتارها به گونهای دیگر است. اصولگرایی اصرار بر وحدت قلوب دارد. در یک مسیر کاملا مشخصی که انسجام و اتحاد نیروها را در پی دارد باید حرکت کند. این وضعیتی که الان در جبهه بزرگ اصولگرایی و در این اردوگاه از ناحیه طیفهای متعدد اصولگرا مطرح میشود، نقض غرض است.
آیا افرادی که نامشان به عنوان کاندیدای محتمل اصولگرایان مطرح میشود، حاضر میشوند که در صورت انتخاب نشدن به عنوان گزینه نهایی اصولگرایان انصراف دهند؟
با داعیه اصولگرایی خلاف اصولگرایی حرکت میشود. میبینیم که وحدتها به نوعی مهندسی و برنامهریزی میشود که نه تنها وحدت محقق نمیشود بلکه در جریان خلاف آن نیز ناخواسته حرکت میشود. مجموعهای که سخن از وحدت میزند باید لااقل از قبل هماهنگی و سازوکار علمی را دنبال کند. چنین چیزی در بین اصولگرایان نیست و میبینیم که آقای بقایی و مجموعهای که متعلق به جریان دولت نهم و دهم هستند در تقابل با کسانی هستند که خود را اصولگرا میدانند و اینها همه از هم نگران هستند. احمدینژادیها از حرکت جمنا و آنها از حرکت انتخاباتی طیف احمدینژاد نگران هستند. هرکسی به تعبیر خود احساس تکلیف میکند و میآید و میبینیم افراد زیادی میآیند. معلوم هم نیست که آیا آن چند نفر به نفع یک نفر کنار بروند یا خیر. همان قصه سال ٩٢ باز هم تکرار میشود. برای رسیدن به وحدت نخستین حرکتی که باید انجام شود این است که عزم جدی برای این تصمیم در همه افراد وجود داشته باشد و باید هوای نفس و خودخواهی را کنار بگذارند و به منافع طیفی فکر نکنند. اگر اینگونه باشد یکی از اهداف اصولگرایان این خواهد بود که اگر به این نتیجه رسیدند که مخالف نگاه و روش آنها برای اداره امور کشور مناسبتر است باید از او حمایت کنند. اگر اصولگرایان به اصول و مبانی انقلاب باور داشتند، کمر همت نمیبستند بر حذف فردی که شایستگیها و شرایط لازم را برای قرار گرفتن از جایگاه ریاستجمهوری دارد اما چون مخالف است باید او را از عرصه به در کرد. اصولگرایی واقعی این نیست. ما در حزب ایرانزمین اینگونه میاندیشیم که از بین گزینههای مطرح و از جمله گزینههای اصلاحطلب چه فردی به صلاح کشور است. مساله ریاستجمهوری یک مساله ملی است. دنبال این هستیم که ببینیم چه کسی میتواند بهتر از دیگران کشور را اداره کند.
شما معتقدید که نقدهایی که از سوی اصولگرایان به دولت آقای روحانی مطرح میشود، بعضا بر خلاف منافع ملی کشور است؟
برخی نقدها بجا است و متاسفانه دولت کمتر به آنها توجه کرده است. دولت باید نقدهای مشفقانه را بپذیرد. با این حال برخی مخالفتها هم درست نیستند. یکی از این نقدهای غیرمنصفانه نسبت به برجام صورت گرفته است. اگر هدف این باشد که جناحی، جناح مقابل خود را در نظر مردم منفور جلوه دهد، دیگر هیچ تضمینی وجود ندارد که از مسیر تقوا و صداقت منحرف نشود. عیبهای کوچک بزرگنمایی میشود و حتی محاسن، معایب جلوه داده میشود. واقعا به روحانی و تیم مذاکرهکننده از سوی برخی اصولگرایان اجحاف شده است. کارشکنیهایی که از طرف دلواپسان در داخل کشور شد تا برجام را شکست خورده جلوه دهند، بر خلاف منافع ملی است. اگر صادقانه ببینیم برجام بسیار قابل دفاع است. برجام موجب شد که موانع فروش نفت رفع شود. این یکی از دستاوردها است. با کشور کره قرارداد برای خرید کشتی و نفتکش منعقد شده است. این یک دستاورد برجام است. همین که حق غنیسازی را که امریکا صفر میدانست اما ثابت کردیم و نوشتند که حق غنیسازی داریم. ناوگان هوایی کشور در حال ارتقا پیدا کردن است. به عنوان یک اصولگرا معتقد هستم نقد باید منصفانه باشد و اشکالاتی هم به دولت روحانی وارد میدانم. به محض اینکه فردی رییسجمهور شد احزاب و گروههای مخالف باید به دولتش کمک کنند؛ نه اینکه دستاوردهایش را نیز ناکامی جلوه دهند.
انتهای پیام/