دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

«نجیب‌ترین منتقدان دنیا» از نگاه صادق زیباکلام

هنگامی که مرحوم آقای هاشمی‌رفسنجانی امکان حضور در انتخاب یازدهم را نیافتند بدون اعتراض پذیرفتند و اصراری بر اینکه خودشان حضور داشته باشند مطلقاً نشان ندادند؛ اما زمانی که از اپوزیسیون جدید خواسته می‌شود در انتخابات سال آینده شرکت نکند، اگرچه غیرمستقیم، حضور بسیار فعال و پررنگی در انتخابات برای خود قائل می‌شود.
کد خبر : 165609

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر آنا، صادق زیباکلام - استاد دانشگاه تهران - در روزنامه «شرق» می‌نویسد: یکی از محصولات مدرنیته، «حاکمیت قانون» است که در آن مخالفان می‌توانند با سیاست‌ها و تصمیم‌ها مخالفت کنند. چنین بود که در نظام‌های مبتنی بر دموکراسی، موجودی متولد شد به نام اپوزیسیون. حتی در بخشی از جوامع غربی از آن با عنوان دولت سایه «SHADOW GOVERNMENT» نام برده می‌شود. به بیان ساده‌تر، دولت سایه حالا دیگر همان‌قدر مشروعیت پیدا کرده بود که دولت رسمی. به تعبیر دیزرائیلی، پارلمان شد خانه اپوزیسیون.


پارلمانی که اپوزیسیون در آن نبود، باز به تعبیر دیزرائیلی، خانه خالی از سکنه بود. اپوزیسیون به‌تدریج شد اقلیت که بدون حضور آن، عملا اکثریت بی‌معنا می‌شد. در ایران خودمان هم، این مفاهیم به‌تدریج با مشروطه وارد گفتمان سیاسی‌مان شدند. در مجالس اولیه، بیشتر دو جریان «اعتدالیون» و «اجتماعیون» بر زبان‌ها در مجلس جاری بودند؛ اما از مجلس چهارم، تیر ١٣٠٠، به‌تدریج اپوزیسیون به نام اقلیت متولد می‌شود. طرفداران دولت یا حکومت در مجلس، «اکثریت» نام گرفتند و مخالفان آن به نام اقلیت.


مرحوم سیدحسن مدرس در مجالس تاریخی چهارم و پنجم لیدر قدرتمند فراکسیون اقلیت بود؛ چه آن را دولت سایه بنامیم چه اقلیت، واقعیت آن است که حیات سیاسی اپوزیسیون در نزدیک به یک قرن گذشته که پارلمان در ایران به وجود آمده، دشوار بوده است. مشکل اصلی خیلی ساده این بود که اساساً اپوزیسیون یا اقلیت از جانب اکثریت، خیلی جایگاهش به رسمیت شناخته نمی‌شده است؛ اکثریت همواره نگاهی سرد و بی‌تفاوت به مخالفان یا همان اقلیت داشته است؛ اکثریت سیاست‌هایش را درست و اصولی و به نفع کشور و مردم می‌پنداشته؛ بنابراین اقلیت در بهترین حالت، یک «خروس بی‌محل» تلقی می‌شد.


نگاهی به این جریان در شرایط فعلی به بهترین شکل، نگاه به آنها را نشان می‌دهد. رفتاری که با مرحوم آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و سایر چهره‌های اصلاح‌طلب می‌شد، مبین جایگاه دشوار این جریان است. البته اپوزیسیون درون نظام همواره رفتاری به‌غایت نجیبانه از خود نشان داده است. در مقابل برخی بی‌مهری‌ها، شاهد رفتار به‌غایت بردبارانه از جانب آنان بوده‌ایم؛ چه نجابت مرحوم هاشمی‌رفسنجانی در برابر رفتارهای برخی جریان‌ها و چه بسیاری از رفتارهای سایر منتقدان واقعاً نشان‌دهنده نجابت و غایت تسامح و تساهل از جانب آنان است.


انصافاً اگر در دنیا جدولی برای رنکینگ «نجابت اپوزیسیون» ساخته می‌شد، این گروه در ایران اگر نگفته باشیم در صدر جدول قرار می‌گرفت، یقیناً جزو صدر جدولی‌ها می‌شد. بگذریم که اپوزیسیون جدیدی در ایران متولد می‌شود که حاشا و کلاّ ذره‌ای از محدودیت‌هایی را که اپوزیسیون فعلی با آن مواجه بوده، تحمل کند.


برای مثال هنگامی که مرحوم آقای هاشمی‌رفسنجانی امکان حضور در انتخاب یازدهم را نیافتند بدون اعتراض پذیرفتند و اصراری بر اینکه خودشان حضور داشته باشند مطلقاً نشان ندادند؛ اما زمانی که از اپوزیسیون جدید خواسته می‌شود در انتخابات سال آینده شرکت نکند، همان‌طور که شاهد هستیم همچنان اگرچه غیرمستقیم، حضور بسیار فعال و پررنگی در انتخابات برای خود قائل شده؛ این همان تفاوت معناداری است که این دو جریان با یکدیگر دارند؛ بنابراین شاید و فقط هم شاید، در آینده معلوم شود منتقدان فعلی چقدر نجیب بوده‌اند.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب