دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
28 بهمن 1395 - 14:06

زیباکلام: آیت‌الله هاشمی از قتل‌های زنجیره‌ای کاملا بی‌خبر بود

زیبا کلام در دفاع از آیت‌الله هاشمی رفسنجانی می‌گوید: من نمی‌خواهم آیت‌الله هاشمی را تبرئه کنم که در فلان موضوع سهمی نداشتند، اما در دهه هفتاد مشکلاتی به وجود آمد که آیت‌لله هاشمی در آن مشکلات سهمی نداشت. روح آیت‌ا…. هاشمی در دهه هفتاد از ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای باخبرنبود.
کد خبر : 159550

به گزارش رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا از آرمان، آیت‌الله هیچ‌گاه از صحنه تاریخ انقلاب حذف نمی شود زیرا از معدود شخصیت‌هایی بود که همواره خود را در معرض رای مردم قرار می داد. مردم در اواخر عمرش با رأی بالا وی را راهی مجلس خبرگان رهبری کردند، دستاوردهای آیت‌الله هاشمی در سازندگی کشور جاودانه است. او درسالروز درگذشت امیرکبیر پرکشید. از این به بعد هرگاه از امیر کبیر یاد شود، حافظه تاریخی مردم متوجه دوشخصیت برجسته خواهد شد. یکی مرحوم میرزا محمد تقی‌خان فراهانی معروف به امیرکبیر و دیگری اکبر هاشمی بهرمانی معروف به هاشمی رفسنجانی. برای بررسی ابعاد مختلف زندگی سیاسی آیت‌ا… هاشمی«آرمان»با دکتر صادق زیبا کلام استاد دانشگاه و نویسنده کتاب «هاشمی بدون روتوش» به گفت‌وگو پرداخته است.


آقای زیبا کلام شما در سال‌های گذشته گفت‌وگو‌های مفصلی را با آیت‌الله هاشمی داشتید که تحت عنوان کتاب«هاشمی بدون روتوش» به چاپ رسیده است. به عنوان اولین سوال ارزیابی کلی شما از شخصیت آیت‌الله هاشمی در تاریخ انقلاب اسلامی چیست؟


آیت‌الله هاشمی در طول زندگی سیاسی خود در شرایط دشواری به سر می برد. دشوار از این نظر که بعد از پیروزی انقلاب جریانی بر اهداف اولیه تکیه زد. از این جهت آیت‌الله هاشمی در شرایط دشواری در طول تاریخ انقلاب به سر بردند. ایشان ذاتا فرد معتدلی بودند. آیت‌الله هاشمی جریان رادیکال قبل وحتی نوع برخورد را چندان راه مؤثری نمی‌دانستند.


اما هیچ علائمی درباره مخالفت آیت‌الله هاشمی به قول شما با جریان رادیکال وجود ندارد. حال بر چه مبنایی به این نتیجه درباره شخصیت آیت‌الله هاشمی رسیدید؟


بله. هیچ قول، مصاحبه و گفته‌ای از آقای هاشمی رفسنجانی در تمامی دهه ۶۰ و حتی دوره اول ریاست جمهوری پیدا نمی‌شود که ایشان با رادیکالیزم موافق نباشند. اما من برای به اثبات رساندن این ادعای خود چند دلیلی تاریخی دارم. دلیل اول داستان مک‌فارلین است. داستان مک فارلین به این شکل بود که در آن زمان ایران از نفوذ خود درلبنان بهره برداری کرد و از حزب‌ا…خواست تعدادی از گروگان‌های آمریکایی را آزاد کنند. در مقابل ایران هم توانست مقادیری سلاح خریداری کند. البته مک‌فارلین ظاهرا به ایران هم سفر می‌کند، اما چون مسأله ارتباط باآمریکایی‌ها دیگر مخفی نبود. مرحوم آیت‌الله هاشمی با مک فارلین ملاقات نمی‌کنند و مک‌فارلین هم از ایران خارج می‌شود. آیت‌الله در این ماجرا تنها قصدشان این نبود که اسلحه خریداری کنند، زیرا اسلحه به طرق مختلف برای اداره هرجنگی، قابل تهیه است. اعتقاد دارم مرحوم آیت‌الله هاشمی رفسنجانی نگاه بسیار بنیادی‌تری به این ماجرا داشتند که وارد مذاکره با آمریکایی‌ها شدند.به نظرم ایشان به دنبال تنش‌زدایی در روابط ایران با آمریکا بودند.


اما آیت‌الله هاشمی شخصا به دنبال خرید سلاح بودند؟


بعید می‌دانم امام در جریان ماجرای مک فارلین نبوده باشد، اما آیت‌ا… هاشمی به دنبال عادی‌سازی روابط بودند. به نظر من بعید است با موضوع«تنش زدایی» موافقت شده باشد. آیت‌الله هاشمی به خوبی می‌دانستند که تنش‌زدایی در رابطه با آمریکایی‌ها زمان‌بر است. در نتیجه دلیل نداشت در سال۶۵ و۶۶ آیت‌الله هاشمی مساله تنش‌زادیی با آمریکایی‌ها را در دستور کار داشته باشند. امام احتمالا در جریان دقیق امور بودند که کل ماجرا به خرید سلاح محدود می‌شود.


اما هیچ‌گاه آیت‌الله هاشمی اعلام نکردند که باید در رابطه با آمریکایی‌ها تنش زدایی شود.


«آفتاب آمد دلیل آفتاب». در ابتدا رابطه با آمریکایی‌ها، به صورت غیرمستقیم با واسطه آلمانی‌ها در ماجرای مک‌فارلین تحت نظر آیت‌الله هاشمی انجام شد. در مرحله بعد هم مسئولان ایران و آمریکا درباره خرید سلاح مذاکره می‌کردند. در نتیجه ماجرای مک‌فارلین نشان می‌دهد که مرحوم آیت‌الله هاشمی برای مذاکره با آمریکا مانعی پیچیده نداشتند. احتمالا به دو دلیل آیت‌الله هاشمی با مذاکره موافق بود. اولا این که ذات آیت‌الله هاشمی بر اساس اعتدال بود و مذاکره با مشی اعتدالی آیت‌الله هاشمی مطابقت داشت. دلیل دوم این که زمانی‌که ایشان در سال ۶۸ رئیس جمهور شدند، در دوران اول ریاست جمهوری سعی کردند سیاست خارجی خود را بر اساس تنش‌زادیی تعریف کنند. ایشان به جد به دنبال تنشزدایی با اروپا وکشورهای خلیج فارس بودند، اما نتوانست یخی از روابط ایران و غرب را آب کند. تنها بخش موفق تنش‌زدایی سیاست خارجه دولت آیت‌الله هاشمی در تنش‌زدایی با کشورهای حوزه خلیج فارس به‌ویژه عربستان بود. تنها شخصی که در آن زمان اعتقاد داشت رابطه ایران با عربستان، قطر وحتی با مصر باید بهبود یابد، آیت‌الله هاشمی بود. شخصی که این نگاه به سیاست خارجی را دارد نمی‌تواند با تنش‌زدایی با غرب مخالف باشد.


انتقادهایی به عملکرد آیت‌الله هاشمی هم وجود دارد، چطور از ایشان با وجود انتقادها دفاع می‌کنید؟


آیت‌ا… هاشمی در حالی در سن ۸۲ سالگی درگذشت که از سن ۱۴ سالگی وارد مسائل سیاسی شدند. من از تمام مواضع آن مرحوم در طول ۷۰ سال زندگی سیاسی بطور کامل دفاع نمی‌کنم، اما نسل بعد از انقلاب باید بداند. برخی از مشکلات از جمله ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای مربوط به دوره آیت‌الله هاشمی می دانند و همه و همه حتی اصلاح‌طلبان امروز در کاستی‌های آن زمان سهیم هستند. در آن زمان تنها کسی که از عملکرد آنها انتقاد داشت، مرحوم مهندس بازرگان بود. هیچ کس درآن زمان به جز بازرگان مخالف این رفتارها نبود. تمام اصلاح‌طلبان امروز موافق سیاست‌های آن روز بودند. بنابراین کسانی که اکبر هاشمی رفسنجانی را سیبل وقایع آن زمان می‌دانند به نظر من شرایط ایران در شرایط را درک نکرده‌اند.


دردهه هفتاد که دیگر از شور و التهاب اول انقلاب خبری نبود، اما باز هم مشکلاتی وجود داشت آن موارد را می‌توان به عملکرد شخص آیت‌الله هاشمی نسبت داد؟


من نمی‌خواهم آیت‌الله هاشمی را تبرئه کنم که در فلان موضوع سهمی نداشتند، اما در دهه هفتاد مشکلاتی به وجود آمد که آیت‌‌الله هاشمی در آن مشکلات سهمی نداشت. روح آیت‌الله هاشمی در دهه هفتاد از ماجرای قتل‌های زنجیره‌ای باخبرنبود. بهترین تعبیر از قتل‌های زنجیره‌ای را رئیس دولت اصلاحات به کار برد. ایشان قتل‌های زنجیره‌ای را به واسطه عناصر خود‌سر می‌دانستند و واقعیت هم همین بود. البته آیت‌الله هاشمی هم باید پاسخگو باشند. همچنان که ما نمی توانیم ادعا کنیم که قالیباف عامل سقوط پلاسکو است و باید تنها او پاسخگو باشد. در پلاسکو همه نهادها ازشهرداری تهران تا شورای شهر و آتش نشانی باید پاسخگو باشند. در وقایع خوب و بد همه باید پاسخکو باشند. نباید از انتقاد چشم پوشی کرد، اما همه در این موارد مقصر بودند. نباید شخصی در واقع مهم داوری کرد.


اگرخدمات آیت‌الله هاشمی را جمع‌بندی کنید بزرگ‌ترین خدمات ایشان به کشور را در چه مواردی می‌دانید؟


بزرگ‌ترین خدمتی که مرحوم آیت‌الله هاشمی به نظام و انقلاب کردند پایان بخشیدن به جنگ بود. اگر پای آیت‌الله هاشمی در قطعنامه ۵۹۸ به میان نمی‌آمد، فقط خدا می داند آینده چگونه بود! نقش مرحوم‌ آیت‌الله هاشمی در پایان دادن به جنگ حیاتی بود، زیرا هیچ‌کس نمی‌توانست امام را راضی کند که ایشان قطعنامه ۸۹۵ را بپذیرند. تنها کسی که حرف او برای امام حجت بود مرحوم آیت‌‌الله هاشمی رفسنجانی بود.


چرا امام چنین جایگاهی برای آیت‌الله هاشمی قائل بودند؟


یقین دارم که امام چنین جایگاهی برای آیت‌الله هاشمی قائل بودند. زیرا ایشان اداره جنگ را به مرحوم آیت‌الله هاشمی سپرده بودند. ضمن این که زمانی آیت‌الله هاشمی یقین پیدا کردند که به صلاح نیست جنگ ادامه پیدا کند، تلاش کردند این موضوع را برای امام تبیین کنند و بگویند که ادامه جنگ به نفع کشور نیست


آیت‌الله هاشمی از چه زمانی متوجه شدند که ادامه جنگ به نفع ما نیست؟


من اعتقاد دارم که آیت‌الله هاشمی از سال ۶۵ به این نتیجه رسیده بودند که ما نمی توانیم درجنگ صد درصد پیرروز شویم.


پس آیت‌‌الله هاشمی از سال ۶۵ به دنبال پایان دادن به جنگ بودند.


از زمانی که مرحوم آیت‌الله هاشمی به این جمع‌بندی رسیدند که با وجود برخی اطلاعات نظامیان درباره جنگ در عمل ما نمی‌توانیم درجنگ به پیروزی برسیم و سرمایه‌های ملی درحال کاهش است، بودجه عمرانی کشورصرف جنگ می‌شود. از این نقطه به بعد آیت‌الله هاشمی به دنبال پایان دادن به جنگ بودند. ایشان قبل‌تر از تیر ۶۷ به این نقطه رسیده بودند که جنگ برای ایران هزینه دارد و نمی‌توانیم درجنگ پیروز شویم.


اما به دفعات مکرر آیت‌الله هاشمی اعلام کرده بودند که ما درجنگ پیروز شدیم.


پیروزی درجنگ یعنی چه؟ زمانی پیروزی را در بازگشت خاک‌هایی می‌دانید که صدام از ایران گرفته بود در این صورت بلکه ما پیروز شده‌ایم، اما ایران در آن زمان اهداف دیگری هم داشت.


چه هدفی را دنبال می‌کردیم؟


هدف ما در آن زمان سقوط صدام بود و تسخیر بصره بود ما به این اهداف نرسیدیم. صدام در زمان پایان جنگ هنوز توانایی‌هایی داشت و دو سال بعد از پذیرش آتش بس کویت توسط وی تسخیر شد و ما حتی نتوانستیم غرامت جنگ را بگیریم.


اما در آن زمان با وجود ادعای شما ما «فاو» را گرفتیم. شاید اگر جنگ ادامه پیدا می‌کرد بصره را هم می‌گرفتیم.


درست است که «فاو» را گرفتیم، اما آن را پس دادیم. بنابراین ما به اهداف استراتژیک خود درجنگ نرسیدیم اما توانستیم خاک کشورمان را پس بگبربم. در آن زمان امام تنها حرف آیت‌ا.. هاشمی را در لزوم پذیرش آتش‌بس‌ پذیرفت.


به جز پایان دادن به جنگ تحمیلی خدمات دیگر آیت‌الله هاشمی چه بود؟


بعد از پایان جنگ، بزرگ‌ترین دستاورد عمر سیاسی آیت‌الله هاشمی نهادینه شدن گفتمان اعتدال و میانه‌روی در کشور است. ایشان توانستند اعتدال و میانه روی را به گفتمان تبدیل کنند و همه ما این گفتمان را مدیون آیت‌الله هاشمی هستیم. بدترین رفتارها با آیت‌الله هاشمی شد اما ایشان به هیچ بی‌‌احترامی نسبت به خود پاسخ نداد. نتیجه آن این شد که میلیون‌ها نفر در تششیع پیکر ایشان شرکت کردند. درخت اعتدال با عملکرد هاشمی در این سرزمین باور شده است.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب