دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

جای خالی الفبای اقتصاد مقاومتی پای تخته سیاه

اقتصاد مقاومتی برای جاری شدن در جامعه نیاز مند بستر های فرهنگی مناسب است؛ درواقع بدون ایجاد و ترویج این بستر ها نمی توان انتظار داشت این رویکرد در بین اقشار مختلف مردم که تعیین کننده ترین نقش را در اقتصاد دارند، نهادینه شود و به مرحله اجرا درآید. بی شک پس از پذیرفتن نگاه فرهنگی به اقتصاد مقاومتی - به عنوان یکی از لازمه های تحقق این مهم در سطوح مختلف جامعه - آموزش و پرورش در جایگاه اصلی ترین محمل شکل گیری و ترویج خطوط فرهنگی کشور مورد توجه خواهد بود.
کد خبر : 159199

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا از خراسان، تبیین وظایف و مسئولیت های آموزش و پرورش و نهاد مدرسه در تحقق اهداف اقتصاد مقاومتی نقشی محوری در شکل دادن به این خواست ملت به عنوان تنها راهکار ادامه حیات اقتصادی کشور در شرایط کنونی دارد. نظام آموزشی کشور با در اختیار داشتن بیشترین زمان برای اثرگذاری در ذهن و عملکرد افراد جامعه از سنین کودکی تا مقطع مهمی از رشد در دوره جوانی، منبع مهمی برای تامین و ارتقای سرمایه انسانی است. وزارت آموزش و پرورش با پوشش مستقیم 13 میلیون نفر از نسل آتی کشور و حضور یک میلیون نفر فرهنگی به عنوان یکی از اصلی ترین گروه های مرجع کشور، ظرفیت زیادی برای فرهنگ سازی در زمینه اقتصاد مقاومتی دارد. در این گزارش، وضعیت آموزش اقتصاد مقاومتی در مدارس را بررسی کرده ایم.


آیا آموزش اقتصاد مقاومتی شروع شده است؟
مسئولان وزارت آموزش و پرورش بر ضرورت توجه به این ظرفیت واقف اند و در سال های پس از مطرح شدن موضوع اقتصاد مقاومتی به نقش این وزارتخانه در بهینه سازی روندها و ساختارها و فرهنگ سازی از طریق گنجاندن سرفصل هایی در کتاب های درسی دانش آموزان و معلمان و نیز برگزاری دور ه تدوین منشور اقتصاد مقاومتی در آموزش و پرورش اشاره کرده اند.
از سوی دیگر نقش معلمان در تحقق سیاست ها و خط مشی های اعلامی در نهادی همچون مدرسه بسیار پررنگ تر از عوامل اجرایی در بخش های دیگر در موضوع اقتصاد مقاومتی است. فرهنگ اشاعه شده از طریق برنامه رسمی آشکار و در قالب کتاب های درسی، محتوای آموزشی و فعالیت های رسمی تعریف شده، همه تاثیری نیست که مدرسه می تواند بر مخاطبان خود بگذارد. علاوه بر برنامه درسی آشکار، «برنامه درسی پنهان» (از جمله رفتار و سلوک معلمان و اولیای مدرسه و روابط بین دانش آموزان) نیز تاثیر قابل توجهی از نظر فرهنگی روی دانش آموزان دارد. چه بسا اثری که دانش آموزان به ویژه در سنین پایین تر از برنامه درسی پنهان در این رابطه بپذیرند، بیش از بخش رسمی و آشکار برنامه های مدرسه باشد.
در بند های بیستم و بیست و یکم سیاست های اقتصاد مقاومتی بر تقویت فرهنگ جهادی در حوزه های اقتصادی و نیز گفتمان سازی مفاهیم اقتصاد مقاومتی تاکید شده است. در بند بیستم آمده است: «تقویت فرهنگ جهادی در ایجاد ارزش افزوده، تولید ثروت، بهره وری، کارآفرینی، سرمایه گذاری و اشتغال مولد...» و نیز در بند بیست و یکم بر گفتمان سازی در محیط های علمی، آموزشی و رسانه ای و تبدیل آن به گفتمان فراگیر و رایج ملی تاکید شده است. از سوی دیگر بررسی سیاست های برنامه ششم توسعه نشان می دهد، فرهنگی سازی سیاست های اقتصاد مقاومتی در بند 69 با این تعبیر ارائه و ترویج سبک زندگی اسلامی- ایرانی و فرهنگ سازی درباره اصلاح الگوی مصرف و سیاست های اقتصاد مقاومتی مورد تاکید واقع شده است.
کشور های پیشرفته سال هاست که آموزش را شروع کرده اند
جوامعی پیشرفته هستند که بر آموزش اقتصاد سرمایه گذاری می کنند. برای مثال در دوره آموزش عمومی در آلمان، اقتصاد آموزش داده می شود که هدف آن درک درست خانوار ها، کارفرمایان، کارگران و فعالان اقتصادی از مدیریت منطقی (عقلایی) در تصمیم گیری های اقتصادی است؛ چرا که دستیابی به درآمد بهینه نیاز به حداقل های آموزش اقتصاد دارد. در کنار آن آشنایی با مسئولیت های اجتماعی و گروهی در قبال جامعه، از جمله اهداف آموزش اقتصاد در این مدارس است. استاندارد های محتوایی ملی آموزش علم اقتصاد نیز نام مجموعه ای است که به کوشش شورای ملی آموزش اقتصاد آمریکا در سال 1977 تدوین شده است. این شورا مجموعه ای از سازمان ها را برای نوشتن استاندارد ها گردهم آورد تا ساختار آموزش اقتصاد در مدارس را در قالب دستورالعمل هایی تدوین کنند.این شورا شامل نمایندگانی از NCEE و شبکه وابسته به آن، انجمن ملی آموزش اقتصاد، بنیاد تدریس علم اقتصاد و کمیته آموزش اقتصاد انجمن اقتصاد آمریکا بود. هدف این شورا نوشتن استاندارد هایی برای آموزش علم اقتصاد در سطح کلاس اول تا دوازدهم بود. بدین ترتیب تقریباً تمامی کشور های اروپای شرقی و کشور های تازه استقلال یافته آسیای مرکزی تحت اشراف و راهنمایی بخش بین الملل شورای ملی تعلیم و تربیت اقتصادی آمریکا به تدوین استاندارد های خود دست زده اند و همه ساله دوره های آموزشی متعددی برای معلمان و برنامه ریزان این کشور ها از سوی این نهاد برگزار می شود.
معلمان در قضیه اقتصاد مقاومتی توجیه نشده اند!
دکتر رضا تنهایی مقدم، عضو انجمن مدرسان اقتصاد مقاومتی، درباره شرایط آموزش اقتصاد مقاومتی و مبانی آن در مدارس می گوید: در آموزش اقتصاد مقاومتی در مدارس و دوره پیش از دانشگاه چند شاخص باید مدنظر قرار گیرد. اولین و مهم ترین مسئله در آموزش دوران مدرسه معلم است. معلمی که مبانی یک درس را در نمی یابد، هیچ گاه نمی تواند آن درس را به شایستگی تدریس کند. متاسفانه معلمان در این قضیه اصلا توجیه نشده اند. اگر درباره مبانی اقتصاد مقاومتی از 100 معلم علوم اجتماعی امتحان بگیریم، بیست درصدشان هم نمی توانند نمره 5 بگیرند! در نظام آموزشی ما بین 60 تا 70 درصد آموزش بر عهده معلم است و 20تا30 درصد برمبنای متن درسی است. ما آن 70-60 درصد را اصلا نداریم. در حوزه تدوین متن درسی که اولویت دوم مسئله آموزش اقتصاد مقاومتی است نیز کار خاصی رخ نداده است. از سال 92تاکنون که این سیاست ها ابلاغ شده، حتی یک کلمه از کتب درسی هم تغییر داده نشده است. در پایه دهم کتابی اختیاری به نام کارگاه کارآفرینی و تولید برای درس پرورشی نگاشته شده است که باید از بین چندکتاب انتخاب شود. هرچند در همین کتاب هم که تنها در یک پایه تحصیلی است، توجهی به سیاست های اقتصاد مقاومتی نشده است. البته همین کتاب اختیاری هم در بعضی نواحی، بخشنامه عدم استفاده دارد. به این معنا که در ناحیه ای از آموزش و پرورش مشهد بخشنامه شده است که از کتاب اختیاری تفکر و سواد رسانه ای استفاده شود و فرصتی برای تدریس کتاب کارآفرینی به دانش آموزان وجود ندارد. این استاد دانشگاه با بیان این که زمینه تالیف کتاب درسی در زمینه اقتصاد مقاومتی فراهم است، می افزاید: در سند تحول 6ساحت درسی از جمله تربیت اجتماعی سیاسی، تربیت علمی، تربیت عبادی اخلاقی و نیز تربیت اقتصادی و حرفه ای تبیین شده است. به این واسطه می توان روی متون درسی کار و آن را به لحاظ محتوایی به روز کرد. کتاب های درسی ما در بسیاری از موارد قابل تغییر و اصلاح است و یا می توان مطالبی به آن افزود. از این رو می توان با گنجاندن مسائل اقتصادی و نیز اقتصاد مقاومتی در کتاب ها، آن ها را بازنویسی کرد. تنهایی مقدم که خود کارآفرین و ایده پرداز در حوزه اقتصاد مقاومتی است، مشکل بعدی را ضعف در شیوه تدریس می داند و می گوید: در شیوه ارائه هم ضعف داریم. تجربه موفقی که در یکی از مدارس دوره متوسطه دوم مشهد داشتیم، نشان داد که با روش صحیح آموزش می توان اقتصاد مقاومتی را به خوبی تبیین کرد. ما 2 کلاس اقتصاد و کارآفرینی داشتیم که اقتصاد جایگزین درس اقتصاد و کارآفرینی هم جایگزین درس پرورشی بود. این دو کلاس با هدف آموزش نهاد های مختلف مانند دولت، بانک، حسابرسی و... و نیز آشنایی با سرمایه گذاری تشکیل شد. تمام مدت یک جلسه کلاس در قالب بازی گذشت. به عنوان مثال در کلاس اقتصاد یک گروه که قصد برگزاری کنسرت داشت، باید تمامی مراحل تجاری آن را سپری می کرد؛ یعنی باید اجاره سالن، حق الزحمه افراد، بلیت فروشی و موارد دیگر را انجام می دادند و در نهایت هم سرود جمعی را اجرا می کردند.یا گروه دیگری که بانک نام داشت، باید درباره تمامی عقود اسلامی تحقیق می کرد و هر کدام را که با مشورت امام جماعت مدرسه صحیح می دانست، به دیگر دانش آموزان کلاس عرضه می کرد. حتی برای کلاس 10 هزار تومان پول هم چاپ کرده بودیم که در مبادلات خود حس واقعی داشته باشند. با توجه به اختیارات آموزش و پرورش در زمینه برنامه ریزی درسی مدارس و نیز خواست مدیران تابعه، می توان در ساعاتی از درس مدارس آموزش اقتصاد مقاومتی را لحاظ کرد. تنهایی مقدم که سابقه تدریس در مدارس را نیز دارد، در این رابطه این گونه توضیح می دهد: با مطالعه تاریخ سرمایه داری درمی یابیم که طی 9سال پس از شروع تدریس در مدارسی که قبل از آن اطلاعی از اصول سرمایه داری نداشتند، نظام سرمایه داری توانست با رسوخ در اذهان نسلی را تربیت کند که به شدت علاقه مند به روش های سرمایه داری است و سرمایه داری را عامل رشد و تولید ثروت می داند. این در حالی است که در کشورمان از سال 92 تاکنون که سیاست های اقتصاد مقاومتی تبیین شده، کلمه ای از مبانی و سیاست های اقتصاد مقاومتی به دروس مدارس افزوده نشده است. بر اساس نظام برنامه ریزی درسی ملی 50ساعت از زمان درس در اختیار آموزش و پرورش هر استان است. ما اگر حتی 10 ساعت از آن را به اقتصاد مقاومتی اختصاص دهیم، شاهد تحول گسترده ای خواهیم بود.
با این شرایط از دانش آموزان نمی توان توقع نگاه اقتصادی داشت!
دکتر عادل پیغامی استاد دانشگاه و مدرس اقتصاد مقاومتی در دانشگاه های مختلف درباره ضرورت آموزش اقتصاد مقاومتی و نیز نیاز مبرم جامعه و نسل بعد به این آموزش می گوید: اقتصاد مقاومتی به معنای مقاوم سازی جامعه، یک رکن است و باید در برنامه درسی پنهان و آشکار وجود داشته باشد. اگر این نگاه را نداشته باشیم نمی توانیم به موفقیت های فرهنگی هم برسیم. نقطه اتصال همین جاست. پیغامی با نقد نگاه آموزش و پرورش کشورمان می افزاید: وقتی بچه ها در مدرسه با اصطلاحات اقتصادی که اصل زندگی است آشنا نمی شوند، نمی توان از آن ها توقع داشت که نگاه اقتصادی مورد نیاز را در سطح زندگی داشته باشند.متاسفانه دانش آموزان ایرانی با مباحثی که بعضا از دل جامعه و نیاز های مبرم درآمده آشنا نمی شوند. بچه های ما نمی دانند که سرمایه انسانی جامعه هستند و مطالبه ای از خودشان ندارند چون سرمایه بودنشان را به آن ها یاد نداده ایم. انواع کار، بهره وری، اسراف، تولید ملی و تولید داخلی از مباحثی است که در آموزش و پرورش کشور های پیشرفته جایگاه ویژه ای دارد. وی به عنوان راهکار، به موضوع مهم جایگزین کردن مباحث اقتصادی به جای مباحث درسی که اغلب کاربردی در زندگی ندارد اشاره می کند و می گوید: اگر نگاه عقلی و علمی در غرب، بیانگر اقتصاد مقاومتی است، قطعا برای نظام اسلامی، وجه دینی، اصل مطلب است و این که ما در داشتن سرمایه دینی جلوییم، اما از آن استفاده نمی کنیم! اگر این نگاه را در آموزش و پرورش نداشته باشیم، رشدی اتفاق نمی افتد و ما در نهایت همین خروجی کنونی را خواهیم داشت. بچه های ما باید با نگاه بین المللی بزرگ شوند. این که ما سواد تعاملات نداریم اما بچه ها خواه ناخواه در فضا های مجازی مجبور به تعاملند، ایجاد اشکال می کند.
اقدامات زیادی انجام شده است!
دکتر کاظمی مدیرکل جدید آموزش و پرورش خراسان رضوی در تشریح اقدامات انجام شده در آموزش و پرورش استان خراسان رضوی می گوید: تاکنون در حوزه اقتصاد مقاومتی اقدامات زیادی انجام شده است که در مجال کوتاه نمی توان به تمامی آن ها اشاره کرد. در سه حوزه مشخص می توان اقتصاد مقاومتی را در مدارس به منصه ظهور رساند که عبارتند از: گفتمان سازی، تربیت اقتصادی و اقدامات اجرایی. تربیت اقتصادی و گفتمان سازی در قالب کلاس های درس و موارد فوق برنامه پیگیری می شود و اقدامات اجرایی را نیز می توان در صحن مدرسه محقق کرد. برای مثال می توان به افتتاحیه طرح تبدیل لامپ های مهتابی تمام مدارس استان به ledهای تولید ملی اشاره کرد که بیانگر عزم راسخ آموزش و پرورش در اجرای سیاست های اقتصاد مقاومتی است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب