دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

خیریه تلگرامی برای کودکان کار

«دست‌های مهربان» خیریه‌ای مردمی است که با هدف کمک به کودکان کار دو سال از شروع فعالیتش می‌گذرد. خانم اربابی فرد درباره این خیریه می‌گوید.
کد خبر : 158527

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا از مجله مهر، «دست‌های مهربان» حکایت آدم‌های معمولی است که دست‌به‌دست هم داده‌اند تا با مهربانی‌های کوچک خود گره‌های بزرگ را باز کنند. خیریه‌ای که نه جایی ثبت رسمی شده، نه اسم عجیب‌وغریبی دارد و نه حتی خیرینش آدم‌های عجیب و پولداری هستند. دست‌های مهربان تک‌تک ما آدم‌ها هستیم وقتی دورهم جمع شویم و بخواهیم کاری کنیم تا خنده‌ای بر لبی بنشیند یا کودکی از سر چهارراه کم شود یا سقفی بالای سر خانواده‌ای بیاید. ایده تشکیل این خیریه خیلی ساده است. شاید اگر شما هم یک‌بار پای درددل گل‌فروشان پشت چراغ‌قرمز یا دخترکان و پسرکان فال فروش بنشینید، شما هم صاحب یک خیریه مردمی شوید.



با پنج هزار تومان کار را شروع کردیم


«نفیسه اربابی فرد» کسی است که برای اولین بار دست‌های مهربان را دورهم جمع کرده است. خیریه خانم اربابی فرد جایی ثبت‌نشده و جز یک گروه تلگرامی شاید نتوان جایی رسمی برای آن در نظر گرفت؛ اما همین گروه غیررسمی دو سالی می‌شود که موفق شده خیلی از بچه‌ها را به مدرسه بفرستد یا حتی بیماری آن‌ها را درمان کند. «مهر امسال دومین سالی است که ما کار خودمان را شروع کردیم. ایده از جایی شروع شد که دو سال پیش در مهر ۹۳ من تعدادی کودک کار را مثل همیشه در چهارراه کاوه دیدم. این بار تصمیم گرفتم با این بچه‌ها حرف بزنم و از اوضاع تحصیلشان بپرسم و این بچه‌ها هم با من درددل کردند. وقتی به خانه برگشتم، با خود گفتم باید کاری برای این بچه‌ها بکنم؛ برای همین در تمام گروه‌هایی که می‌شناختم، پیامی فرستادم و از همه خواستم که به‌اندازه حتی پنج هزار تومان به این بچه‌ها کمک کنند. جالب است خودم هم آن زمان بیشتر از پنج هزار تومان نمی‌توانستم کمک کنم.»


هدفمان کمک به کودکان کار بود؛ اما ...


کم‌کم کار این خیریه می‌گیرد و هرروز بچه‌ها و افراد بیشتری را زیر چتر حمایت خود می‌گیرد. « اوایل فقط سه چهارتا برادر بودند که ما به آن‌ها کمک می‌کردیم. البته پیش از کمک کردن به این افراد درباره آن‌ها تحقیق می‌کردیم و بعد از مطمئن شدن، با خرید ارزاق و لوازم‌التحریر و مواردی ازاین‌دست به آن‌ها کمک می‌کردیم. این کار کم‌کم جلو رفت و مهر امسال موفق شدیم برای ۲۸ کودک لوازم‌التحریر تهیه کنیم و تعداد خیرین هم به ۱۰۰ نفر رسید. البته خیرین همه یا دوستان من هستند یا اعضای خانواده و این خیرها آدم‌های عجیب‌وغریب با درآمدهای آن‌چنانی نیستند؛ اما همه این آدم‌ها وقتی دورهم جمع می‌شوند با کمک‌های کم می‌توانند کارهای بزرگ کنند. اوایل هدف ما فقط کودکان کار بودند؛ اما بعداً دیدیم از پیرزن خمیده‌ای که سر چهارراه دست‌فروشی می‌کند یا از زنی که در پارک زندگی می‌کند، نمی‌توانیم بگذریم؛ برای همین تابه‌حال موفق شدیم برای یک خانواده خانه بگیریم یا برای خانواده‌ها لباس عید و ارزاق تهیه کنیم.»



کار خیر را از مادرم یاد گرفتم


جرقه کار خیر را مادر نفیسه در کودکی زده است و او که همیشه دوست داشته به‌نوعی این کار مادر را دنبال کند حالا با دست‌های مهربان انگار به آرزویش رسیده است. «از کودکی مادرم در خیلی از کارهای خیر شرکت می‌کردند و با دست‌های خودشان برای افراد بی‌بضاعت لباس یا سیسمونی می‌دوختند. آن موقع خیلی دوست داشتم که من هم کمکی بکنم. دست‌های مهربان این فرصت را به من داد که برای «آوا» که مشکل کلیوی داشت و خانواده‌اش برای خرید آمپول او پول نداشتند، کمک کنم یا مثلاً در کمتر از یک روز برای کوثر که فقط پنج درصد از بینایی‌اش باقی‌مانده بود، پول جمع کنیم که چشمش را عمل کند یا حتی به داد دختری در یک روستای دورافتاده در سنندج برسیم و او را برای عمل به یکی از بیمارستان‌های خصوصی تهران بیاوریم و با کمک پزشک و خیرین با ۲۵ میلیون این کودک را جراحی کنیم. دختری که به خاطر همکاری دوستان ما در سنندج شناسایی شد و البته با کمک پزشک عملی که بیش از ۶۰ میلیون هزینه آن می‌شد با ۲۵ میلیون انجام شد. الآن هرماه ۳۰۰ الی ۴۰۰ هزار تومان جمع می‌شود و ما هرماهه برای این خانواده‌ها بسته‌های ارزاق می‌فرستیم. الآن نه‌تنها در تهران در هر نقطه‌ای از ایران که بتوانیم دست آدم‌هایی که به کمک ما احتیاج دارند را می‌گیریم.»


دست‌های مهربان قرار است امسال با کمک بقیه خیرین به کودکان کار عیدی بدهد، آن‌ها در شهربازی بچرخاند و خلاصه کاری کند که عید امسال با عیدهای سال گذشته فرق کند و به‌جای کار، بوی بازی و خنده‌های بلند بدهد.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب