بوتیمار «تاریخ تحلیلی ترانهی فارسی» را منتشر کرد
مهدی موسویمیرکلایی در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی آنا درباره کتاب تازهاش گفت: «در این کتاب سعی کردم به ترانه از آن جهت که ترانه است بپردازم، نه در یک جزء از مفهومی عمومی. ترانه خودش میتواند جریانشناسی و تاریخ نگاری شود ولی منتقدان این ژانر را پیش پا افتاده و سطحی میپنداشتند و جدای از تصاویر تصنیف گونه را با تحلیلهایشان از ترانه ارائه دادند و خبری از نقدهای نو نبود.»
وی ادامه داد: «این در حالی بود که این ژانر بعد از شهیار قنبری تغییراتی بنیادین کرده و دیگر آن نوع نقدهای مبتنی بر تشبیه و عروض و استعاره پاسخگوی آن نیست. مثل شعرهای بعد از نیما که نقد و تحلیلگران مختص به خود را نیاز داشت.»
موسوی اظهار داشت: «تلاش کردم تاریخها را رعایت کنم و به ترتیب پیش بروم، اما در هر دوره اتفاقی ویژه افتاد که تمامی ترانههای آن دوره را سمت و سو بخشید. به طور مثال سال ۱۳۱۹ رادیو تأسیس شد و جنس ترانه تغییر کرد، یا بعد از کودتای ۲۸ مرداد، ترانه و شعر اجتماعیتر شد، پیش و پس از انقلاب اسلامی هم همین طور یا سالهای جنگ تحمیلی. من هم سعی کردم وقتی به سال ۵۷ رسیدم ترانههای انقلابی را تشریح کنم و بعد ترانهی جنگ و اجتماعی و... جدا از بحث ژانرها روی شاخصهای هر روزگار هم مکث کردم، به طور مثال شیدا، عارف، باربد، رهی معیری، هوشنگ ابتهاج و...»
وی در توضیح جایگاه ترانه و شعر ادامه داد: «باید بدانیم شعر و ترانه در ابتدا در یک معنی واحد به کار میرفتند و این نبود که یکی از دیگری کوچکتر باشد یا جزئی از آن. اشعار ابتدایی همگی ترانههایی بودند که سینه به سینه نقل میشدند. بعدها موسیقیاش از خاطر رفت و شعرش ماند، یادآوری میکنم بوی جوی مولیان رودکی را.»
این شاعر و پژوهشگر گفت: «از اینها گذشتهتر بخش اصلی کتاب اوستا به نام گاتها مجموعهای از شعر آزاد هجایی است که به نظر میرسد با آهنگ به صورت نیایش خوانده میشد. از اینجاست که در اوستا بارها تکرار و توصیه شده است که گاتها را با آواز بخوانند. یک مورخ یونانی میگوید: کوروش هنگام حمله به آشور سرودی حماسی را آغاز کرد که سپاهیان به پیروی از او میخواندند. نوعی فرمان حمله و حرکت بود و نظم دهندهی هنگ با این مضمون: بشتابید ای دلاوران پارسی آماده شوید. فکر کنم کتاب را بخوانید، لذتش بیشتر باشد.»
انتهای پیام/