دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

سرمربی سابق تیم ملی وزنه‌برداری: فرصت می‌دادند سلیمی دوم را معرفی می‌کردم

اسفند ماه سال ‌94‌ بود که حسین توکلی به‌خاطر اختلاف‌نظر با علی مرادی رئیس فدراسیون وزنه‌برداری از سرمربی‌گری تیم ملی کنار گذاشته شد تا در اقدامی غیرقابل پیش‌بینی، سجاد انوشیروانی جایگزینش شود.حالا پیشنهادهای رسیده از امارات و آذربایجان برای مربی‌گری در رده باشگاهی و ملی درحالی مقابل توکلی قرار گرفته‌اند که تاکید دارد فعلا درحال بررسی جوانب امر است.‌
کد خبر : 146612

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا از خراسان، او یک نکته را متذکر می‌شود: «اگر زمان لازم به من هم داده می‌شد، مطمئن باشید نفراتی داشتم که می‌توانستند بهداد سلیمی دوم باشند.»
گویا پیشنهادهای خارجی برای قبول سرمربی‌گری دارید...
از طریق دوستانم ارتباط‌هایی گرفته‌ام و یک‌سری رایزنی‌هایی صورت گرفته. چند پیشنهاد باشگاهی از یک کشور دارم و درحال مذاکره با یک کشور دیگر‌ هم هستم. مذاکرات خوبی داشته‌ایم اما باید این صحبت‌ها به نتیجه برسد. البته پیش‌تر با یک رسانه در‌خصوص پیشنهادهای خارجی‌ام صحبت کردم و اسامی کشورهای پیشنهاددهنده را هم اعلام کردم اما دوست نداشتم تا زمانی که کارها قطعی نشده این مسائل رسانه‌ای شود چون تا وقتی کاری قطعی نشده صحبت کردن از آن بازارگرمی است و من هم اهل این‌گونه رفتارها نیستم. در‌مجموع باید بگویم با 2 کشور امارات و آذربایجان برای مربی‌گری صحبت‌های ابتدایی داشته‌ام. حال باید دید نتیجه چه می‌شود.
کدام پیشنهادتان ملی بوده و کدام باشگاهی؟
با کشور امارات درخصوص مربی‌گری باشگاهی وارد مذاکره شدیم. اماراتی‌ها گفتند در ابتدا می‌خواهیم در 2 باشگاه فعالیت کنید و اگر روند کار به صورت مفید پیش رفت، سپس در رده ملی هم فعالیت مربی‌گری داشته باشید. صحبت‌هایم با مسئولان وزنه‌برداری آذربایجان اما بیشتر به صورت رایزنی بوده.‌ در‌واقع نقطه امید بیشتر روی امارات است تا آذربایجان. از آن‌جا که آذربایجانی‌ها خودشان در رشته وزنه‌برداری فضای قهرمانی دارند، تا حدودی مذاکراتمان با این کشور پیچیده است و فعلا در‌حال صحبت کردن هستیم. البته آذربایجان برای حضورم در این کشور اعلام نیاز کرده و چراغ‌ سبز نشان داده‌اند اما این‌که در چه رده سنی و چه سطحی نیاز به مربی دارند‌، مسائلی است که باید به صورت حضوری درباره آن صحبت کنیم.
چه زمان با امارات و آذربایجان وارد مذاکرات رسمی خواهید شد؟
فکر می‌کنم طی یکی‌، 2 هفته آینده مذاکرات رسمی‌ام را با این 2 کشور آغاز کنم. در‌حال‌ حاضر گرفتاری‌های شخصی دارم که باید به آن‌ها رسیدگی کنم. برنامه اولیه‌ام این است که ابتدا به امارات بروم و بازدیدی از این کشور داشته باشم. بعد از آن به آذربایجان سفر می‌کنم. همه این موارد در حد رایزنی است. چون فضای وزنه‌برداری محدود بوده و مثل ورزش‌های توپی یک فضای گسترده نیست. به خاطر محدود بودن فضای وزنه‌برداری بازار کار هم در این رشته نسبت به رشته‌های دیگر ضعیف‌تر است.
مربی‌گری در خارج از ایران چه مزیت‌هایی نسبت به داخل دارد؟
راستش من خیلی به این مزیت‌ها فکر نکرده‌ام. به‌هر حال هر مربی خارجی که به کشور دیگری می‌رود، شرایط کار برایش مهیاست. اما من 24-23 سال از عمرم را برای مربی‌گری گذاشته‌ام و در این مقوله استعداد و توانمندی دارم. تخصص من مربی‌گری است و می‌توان گفت در این کار دکترا دارم. پس باید در همین حیطه کاری فعالیت کنم. تخصص من پزشکی یا ساخت و ساز نیست، بنابراین به رشته دیگری نمی‌توانم بروم. بیشتر بحث کار کردن در فضای ورزشی و دور نماندن از فضای ورزشی که عمرم را در آن گذاشته‌ام برایم مطرح است.
اجازه بدهید گریزی به گذشته بزنیم. چه شد که همکاری شما به عنوان سرمربی تیم ملی به یک‌باره با فدراسیون وزنه‌برداری ایران قطع شد؟
علت‌های زیادی برای این قطع همکاری وجود داشت. اما من فکر می‌کنم اگر مقداری حرفه‌ای فکر کنیم بهتر است. هرچند کاری که در آن زمان انجام شد دور از مسائل حرفه‌ای بود و فضا را به گونه دیگری جلو ‌برد‌‌ ولی من فکر می‌کنم در‌نهایت باید به تصمیم رئیس فدراسیون احترام گذاشت. رئیس فدراسیون هم تصمیم‌گیرنده است و هم پاسخ‌گو. فردا هم هر نتیجه‌ای که برای وزنه‌برداری ایران رقم بخورد رئیس فدراسیون پاسخ‌گو خواهد بود. اما من معتقدم کار در آن مقطع می‌توانست به گونه دیگری مدیریت شود.‌ به‌هرحال تقدیر من آن بود که بعد از یک سال و‌ اندی تلاش برای تیم، در آستانه رقابت‌های المپیک ریو از این سیستم کنار گذاشته شوم. هرچند‌ فکر نمی‌کنم در فاصله 4، 5 ماه باقی‌مانده تا المپیک هم هر‌کسی جای من می‌آمد، می‌توانست کار خاصی انجام بدهد؛ نفر بعدی نه می‌توانست دست به ترکیب تیم بزند، نه می‌توانست رکوردها را ارتقا بدهد و باید همان روال را طی می‌کرد. اما فضای مدیریتی تصمیم گرفت و من هم به این تصمیم احترام گذاشتم. من 3 مدال برای المپیک پیش‌بینی کرده‌ و گفته بودم 2 مدال ما قطعا طلا خواهد بود که همان اتفاق هم افتاد. اگر بهداد سلیمی بهتر از این‌ها مدیریت می‌شد، می‌توانستیم مدال سوم را هم دشت کنیم ولی تقدیر همین بود و ما مقابل تقدیر تسلیم هستیم و حرف خاصی هم باقی نمی‌ماند. فکر نمی‌کنم بحث کردن درباره برکناری من فایده‌ای داشته باشد. یک‌سری اختلاف‌نظرهایی وجود داشت و درنهایت فدراسیون تصمیم گرفت که ما نباشیم. ما هم قبول کردیم.
شاید در آن زمان که در آستانه المپیک قرار داشتیم، این توقع وجود داشت که با رفتن شما فردی سکان هدایت تیم ملی را برعهده بگیرد که دست‌کم سابقه سرمربی‌گری در کارنامه داشته باشد ولی عملا این اتفاق نیفتاد...
این‌ها را باید به رئیس فدراسیون گفت. من نمی‌توانم در این‌خصوص پاسخ‌گو باشم. رئیس فدراسیون باید بگوید که براساس چه مبنایی تصمیم‌گیری در این خصوص صورت گرفته‌. اما آنچه از شواهد برمی‌آید این است که مسئولان فدراسیون در آن برهه به دنبال شخصی بودند که با شرایط تیم ملی آشنا باشد و در زمان کم نمی‌شد جابه‌جایی آنچنانی انجام داد. این یکی از مشکلات بود.
فکر می‌کنید محک جدی سجاد انوشیروانی در کسوت سرمربی تیم ملی وزنه‌برداری در کدام مسابقه خواهد بود؟
من فکر می‌کنم سجاد انوشیروانی فرد توانمندی است و تلاش خودش را هم می‌کند. در حال حاضر ما المپیک را پشت سرگذاشته‌ایم و آنچه مشخص است این‌که سرمربی محترم چه بخواهد و چه نخواهد نمی‌تواند ادعا کند که این قهرمانان را خودش ساخته. او باید بتواند چیزی که خودش می‌کارد را درو کند. در آن زمان است که عیار واقعی سرمربی مشخص می‌شود. من فکر می‌کنم مسابقات جهانی 2017 آوردگاه بسیار خوبی باشد که تیم ملی و سرمربی محترم آن بخواهند توانمندی‌های خود را به جامعه وزنه‌برداری ثابت کنند. به هرحال باید به ایشان زمان داد. وزنه‌برداری رشته‌ای نیست که طی 6 ماه بتوان در آن نتیجه گرفت. حسین توکلی یک سال در تیم ملی بزرگسالان کار کرد. با این زمان من چه نتیجه خاصی می‌توانستم بگیرم؟ آن هم در آستانه مسابقات المپیک که شما نمی‌توانید فردی را به تیم اضافه کنید چون همه وزنه‌برداران باید از سال قبل که در مسابقات جهانی شرکت می‌کنند در 2 رویداد حضور داشته باشند. عملا دست سرمربی برای معرفی یک وزنه‌بردار جدید بسته است. دست من هم بسته بود. همه داشته‌هایی که از سال قبل در مسابقات جهانی قزاقستان وزنه زده بودند را باید به آمریکا می‌بردم و با همان‌ نفرات هم باید در المپیک شرکت می‌کردیم. مشکل بزرگ ما این بود که نمی‌توانستیم جابه‌جایی انجام دهیم. هر مربی چه خوب چه بد را نمی‌توان با یک سال کار مورد قضاوت قرار دا‌د. باید به یک مربی حداقل یک دوره 4 ساله زمان داد.
اما این فرصت به شما داده نشد...
ما در مسابقات جهانی آمریکا نتایج ضعیفی کسب کردیم که شاید یکی از ضعیف‌ترین نتایج وزنه‌برداری هم بود. اما مسائل بسیار زیادی دست به دست هم داد تا این نتیجه رقم بخورد. نمی‌توان تنها مربی را در کسب این نتایج دخیل بدانید ولی ای کاش همان زمان که تازه 6، 7 ماه بود کار می‌کردم مرا کنار می‌گذاشتند. داشته‌های ما همان نفرات بودند و ما نمی‌توانستیم از آسمان یک بهداد سلیمی جدید بیاوریم که برایمان کار کند. من در مسابقات جهانی آمریکا بهداد سلیمی و سهراب مرادی را در اختیاری نداشتم؛ 2 مهره‌ای که یکی از آن‌ها طلای المپیک را گرفت و دیگری رکورد دنیا را در المپیک جابه‌جا کرد. شما نگاه کنید اگر در المپیک ریو سلیمی و مرادی نبودند، به جز کیانوش رستمی توسط چه کسی می‌توانستیم نتیجه بگیریم؟
کیانوش رستمی هم که خودش به صورت انفرادی تمرین کرد و طلایی شد...
به قول شما کیانوش هم که خودش تمرین کرد و هنوز هم مدعی است که روی علم خودش جلو می‌رود.‌ عملا تیم ملی ما در المپیک ریو توسط نفراتی به نتیجه رسید که من در جریان رقابت‌های جهانی آمریکا آن‌ها را در اختیار نداشتم. یعنی برگ‌های برنده تیم من نبودند. کیانوش رستمی در یک صدم ثانیه وزنه 218 کیلوگرم را از پشت سر می‌اندازد و طلا جهان را با نقره عوض می‌کند. یعنی عملا ما در جهانی آمریکا یک شانس مدال داشتیم که همان یک نفر هم مدالش را گرفت. این مدال می‌توانست طلا باشد و شاید اگر غفلت خود ورزشکار نبود، ما در آمریکا به طلا هم رسیده بودیم. نمی‌توان گفت کم‌کاری اما من فکر می‌کنم وزنه‌برداران ما درک کاملی از شرایط مسابقات جهانی آمریکا پیدا نکردند. در‌واقع تیم به خوبی مدیریت نشد. من می‌گویم خیلی از ایرادها به خود من وارد است ولی همه ایرادهای آن تیم به من برنمی‌گشت. یک‌سری از مسائل وجود داشت که آرام‌آرام جمع شد و به ناگاه در جریان رقابت‌های جهانی آمریکا به انفجار رسید. بنابراین بهتر است که ما دید بازتری داشته باشیم و با یک شکست، یک مربی را کنار نگذاریم. اگر من در مسابقات جهانی آمریکا شکست خوردم باید همان‌ موقع مرا کنار می‌گذاشتند، اگر آن نتایج یک شکست محسوب نمی‌شده، چرا 4، 5 ماه قبل از المپیک مرا کنار گذاشتند؟ در مسابقات جهانی آمریکا عملا مربی نمی‌توانست کاری انجام دهد. این درحالی است که در چنین شرایطی در بسیاری مواقع تغییر رویه می‌تواند به ضرر تیم باشد. وقتی من بهداد سلیمی و سهراب مرادی را نداشتم دیگر نباید انتظار نتیجه گرفتن از من در آمریکا وجود می‌داشت. اگر سلیمی و مرادی در مسابقات جهانی در تیم من بودند، شاید امروز خیلی‌ها راجع به من طور دیگری صحبت می‌کردند. انتخاب سرمربی در تیم‌های ملی بستگی زیادی به زمان و محیط کار دارد. متاسفانه یا خوشبختانه امثال حسین توکلی زمانی به تیم ملی کمک کردند که تیم ملی نیاز مبرم به کمک داشت. درست زمانی که وقت نتیجه‌گیری بود‌ اشخاص دیگری آمدند و نتیجه گرفتند. این در‌حالی است که تیم را من پایه‌ریزی کردم اما فرد دیگری نتیجه آن را گرفت. این واقعیتی است که در زندگی ورزشی من 2، 3 با تکرار شده. اما من پیش وجدان خودم خیالم راحت است که بهترین کار را برای تیم ملی انجام دادم. در همین المپیک علی هاشمی در حالی به ریو رفت که 2، 3 بار بیشتر مورد اعتماد کادر فنی برای حضور در تیم ملی قرار نگرفت اما من به او اعتماد کردم و او را به مسابقات آسیایی بردم. همین مسئله باعث شد او رنگ المپیک را ببیند و مسائل دیگری هم اتفاق بیفتد که به تیم ملی کمک کند. اگر زمان لازم به من هم داده می‌شد، مطمئن باشید نفراتی را داشتم که می‌توانستند بهداد سلیمی دوم باشند. به‌خصوص در وزن‌ 105‌کیلوگرم. ما بعد از المپیک سیدنی هنوز هم که هنوز است، یک وزنه‌بردار خوب نداریم. به جز نصیرشلال که در لندن نتیجه گرفت. این در‌حالی است که من یک وزنه‌بردار خوب در این وزن شناسایی کرده بودم و او می‌توانست بیاید و در قد و قواره تیم‌های ملی قرار بگیرد که نشد.
بگذریم. تصمیم شما برای کوچ از ایران قطعی است؟
ببینید، گزینه اول و آخر من برای مربی‌گری ایران است. من هیچ‌وقت مملکتم را فراموش نمی‌کنم و مدام دنبال آن هستم تا بتوانم در هر قسمتی که شد از رده سنی پایه گرفته تا آکادمی فعالیت کنم. چه من ایران باشم و چه نباشم این بحث را دنبال می‌‌کنم. اما آنچه هست این‌که وقتی فعلا در داخل کشور فضای کار برایت مهیا نیست، باید به گزینه‌های خارجی‌ات فکر کنی.


انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب