دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

روش‌های مورد استفاده امام رضا (ع) در مناظره با مخالفان چه بود؟

حضرت رضا (ع) در مناظره با مخالفان، روش هایی را به کار می‌بردند که در ادامه، این روشها تبیین شده است.
کد خبر : 138365

امام رضا (علیه السلام) دارای حضور ذهن، سرعت انتقال، قدرت استدلال و روانی و شیوایی کلام بود، معانی بکر و تازه در هنگام ضرورت بی زحمت اندیشه و بدون سستی در بیان در اختیارش قرار داشت، مباحثات و مناظرات آن حضرت ، با ارباب ادیان و دانشمندان و زندیقان که آنان را با دلایل روشن و براهین قاطع محکوم و مغلوب می نمود دلیل آشکاری بر میزان حضور ذهن و سرعت انتقال آن حضرت است او در بیان مباحث و اثبات حق، احاطه علمی و شایستگی خویش را نشان می داد و در بین دوست و دشمن، به عالم آل محمد (ص) معروف شده بود.


از این رو مشاهده می شود که علما و دانشمندان زمان، از این که در مسایل علمی، با آن حضرت وارد بحث و مناظره شوند، خودداری کرده و بیم داشتند. چنان که در مجلسی که مامون از بزرگان ادیان مختلف تشکیل داد و از آنها خواست که بی پروا هرچه را اعتقاد دارند در این مجلس مورد بحث قرار دهند، پس از مناظره آن حضرت با دانشمندان حاضر، سکوت همه جا را فرا گرفت و زبان همگی آنان بند آمد.
مامون از راه های مختلف سعی داشت که امام رضا (علیه السلام) را در معرکه مناظرات سیاسی و مباحثات دینی که با سایر فرق و صاحبان ادیان و مذاهب مختلف برپا می شد وارد گرداند.
هدف از ترتیب این گونه مجالس آن بود که امام از پاسخ عاجز ماند و بدین وسیله نادرستی یکی از ادعاهای اساسی اش بر مردم روشن گردد. آری امام رضا علیه السلام مانند سایر امامان ، داشتن علوم و معارف پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم را که شرط اساسی امامت است ، مدعی بود . بنابراین اگر مامون موفق می شد که کذب این ادعا را ثابت کند با انهدام مذهب شیعه مشکل خود را به کلی حل کرده بود.
روش های مورد استفاده امام رضا علیه السلام در مناظره با مخالفان
1- استفاده از روش های عقلی و استدلالی :
می دانیم عقل حجتی خدادادی است که تمام انسانها فارغ از هر دین و آیینی آن را می پذیرند و به داده های آن احترام می گذارند و چون در اسلام آموزه عقل ستیز وجود ندارد ، تکیه برعقل و استدلال عقلی می تواند ما را به یک نتیجه خوب برساند . پیامدهای استدلال عقلی ، مورد قبول همگان می باشد ؛ بنابراین کاربرد عقل در کنار علم، هدفی است که ضریب خطا را در بحث ها کمتر می کند و دستیابی به هدف واحد را آسان می گرداند.
امام رضا علیه السلام در مواجهه و مناظره با زنادقه و ملحدان که به هیچ کتابی یا خدایی معتقد نبودند ، از روش عقلی و استدلال بهره می جستند. همین طور با اهل کتاب از طریق استدلال عقلی و بر اساس مشترکات دینی به رفع اشکالات و به اثبات حقانیت اسلام می پرداختند , زیرا بدون تعقل نمی توان تناقضات بین ادیان را رفع کرد.
اما بیش از همه در مناظره با عمران صابی , امام علیه السلام با استدلال های عقلی تمام راه های گریز را بر او بست و او را تسلیم نمود. علامه محمد تقی جعفری , می فرماید : « مناظره عمران صابی حاوی مهم ترین و مبهم ترین سئوال های حکمت درباره عقل متعالی است که عقول محققان را هنگام تفکر در آن , هسته می کند. » روش عقلی و استدلال در مناظرات علمی و حتی گفتگوی بین الادیانی , روشی ویژه است که ما نیز میتوانیم با استفاده ازآن آسان تر به نتیجه برسیم . باید دانست که با توجه به حجیت عقل در همه ادیان، بهره جویی از این روش ما را در رسیدن به نتیجه ای واحد یاری می رساند .
2- تکیه بر اصول مشترک بین ادیان :
آنچه در مناظره می تواند باعث نتیجه بخشی باشد، توجه به اصول مشترک بین ادیان است. اگر بخواهیم در گفتگو و مناظره به دنبال موارد اختلافی باشیم و هر کس نظر خود را بیان کند و در صدد تایید آن باشد، هرگز گفتگو به نتیجه نخواهد رسید. رفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این راستا را بنگرید : ( قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمه سواء بیننا و بینکم الا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئاً و لا یتخذ بعضنا ارباباً من دون الله ... )- به خدایی نپذیرد) بگو ای اهل کتاب بیایید به سوی سخنی که میان ما و شما یکسان است ؛ که جزء خداوند یگانه را نپرستیم و چیزی را همتای او قرار ندهیم ؛ و بعضی از ما بعض دیگر را غیر از خدای یگانه
تاکید بر اصول مشترک در نامه های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به سران ادیان نیز دیده می شود . امام رضا علیه السلام هم در مناظراتشان بر این نکته توجه داشته اند ؛ همچنان که در مناظره با اهل کتاب مباحثی چون توحید، پیامبران الهی و نزول کتاب های آسمانی مطرح می شد و با استناد به همین امور، حقانیت آن اثبات می گردید.
امروزه این امر از ضروریات گفتگو بین ادیان است و بهترین راه معرفی اسلام می باشد.
3- به کار گیری فصاحت درگفتار :
فصاحت و شیوایی یکی از سجایای خطیب و گوینده به شمار می آید و باعث می شود سخن گوینده خالی از اختصار زیاد و تفصیل ملال آور باشد. و اینکه سخنران و گوینده در خطابه، نظم الفاظ را طوری با هم ترکیب نماید که معانی مقصود گوینده را ایفا نماید و سخن را مطابق اقتضای محل و موضع بسراید.
سخنان بلیغ و گهربار علی علیه السلام در نهج البلاغه نمونه ی بسیار بارز از فصاحت و بلاغت است که دانشمندان بسیاری برآن شرح نوشته اند و فنون فصاحت را از آن حضرت فرا گرفته اند .امام رضا علیه السلام هم به تبع پدران خویش، دارای بالاترین درجه فصاحت و بلاغت بودند که خطبه ها و مناظره های آن حضرت نمایانگر آن است .
4- تکریم طرف مناظره :
تکریم طرف مناظره یکی دیگر از روش های امام رضا علیه السلام بوده اس.ت مناظره بین امام و عمران نمونه ای از آن است. آنگاه که عمران اسلام آورد امام او را تکریم نموده ودنبال او فرستادند. وقتی عمران وارد شد امام خوش آمد گفته و محترمانه استقبال نمودند. از آن پس بود که نزد امام می آمد و از علم فراوان آن حضرت بهره می برد و خود یکی از دعوت کنندگان به اسلام شد . حکیمان، صاحبان اندیشه و بدعت گذاران به نزد او می آمدند و از وی درباره بهترین مسایل سئوال می کردند. عمران نیز به پرسش های آنها پاسخ می داد به حدی که آنها از او اجتناب می کردند
امام رضا علیه السلام در حین مناظره، هیچگاه طرف مقابل را تحقیر نمی کردند و حتی اگر اطرافیان به تمسخر طرف مناظره اقدام می نمودند و می خندیدند، آنها را دعوت به ملایمت می نمودند؛ چنان که در مناظره امام و سلیمان مروزی رخ نمود. آنگاه که امام علیه السلام تمام راه های جواب را بر سلیمان بست و سلیمان شروع به تناقض گویی کرده همه حاضران در جلسه به سلیمان خندیدند. امام رو به مردم کرد و از آنها خواست نسبت به سلیمان ملایمت به خرج دهند و پس از آن گفتگو را ادامه دادند . حتی آن هنگام که در حین مناظره سلیمان تناقض گویی می نمود مامون گفت وای بر تو سلیمان ! چقدر این حرف غلط را تکرار می کنی ! ؟ این سخن راقطع کن و به سراغ چیز دیگری برو. امام علیه السلام رو به مامون کرد و فرمود : « رهایش کن، حرفش را قطع نکن، چون آن را دلیل حقانیت خود قرار میدهد سپس رو به سلیمان کرد و گفت : ادامه بده ای سلیمان ....»
گفتگو میان امام و سلیمان مروزی هم چنان با پاسخ های آرام بخش آن حضرت ادامه پیدا می کند . شیوه ای را که امام در این بحث و گفتگو به کار برده است، بی شک نکته ای جالب در فن مناظره به شمار می رود. روش آن حضرت این است که پس از پاسخ دادن به خصم، راه جواب را بر او نمی بندند؛ بلکه او را در طریق بحث و گفتگو آزاد می گذارد تا در راهی که هست پیش رود و به جایی برسد که دیگر راه را در برابر خویش بسته و حرکت در آن را ناممکن می بیند. در این هنگام ناگزیر به راهی که امام می خواهد او بدان رهنمون شود، باز می گردد و این پس از آن خواهد بود که مطلب را پذیرفته و بدان تن داده باشد .
علاوه بر این امام علیه السلام هیچگاه قصد کوبیدن و محکوم کردن نداشت بلکه هدفش صرفاً تعلیم و هدایت به حق بود . از این رو در مناظره با عمران که گاهی به او می فرمود « آیا مطلب را فهمیدی ؟ » یا می گفت : « آقای من، توضیح بیشتری بدهید » چنین می کرد. در عین حال آن حضرت ضوابط خاص یک مباحثه و مناظره جدی و محکم را رعایت می نمود ؛ برای مثال در مواردی که طرف مقابل به مسئله ای اقرار می کرد،ایشان به افراد می فرمود : « شاهد باشید که به این مسئله اقرار کرد »
همچنین با نگاهی به مناظرات امام رضا علیه السلام روشن می شود که آن حضرت همواره ادب و اخلاق اسلامی را رعایت می کردند . ایشان به دور از نگاه متعصبانه دینی و نژادی بر احترام به دیگران و پرهیز از کاربرد الفاظ ناپسند و تهمت تاکید می کردند و با الفاظ محترمانه ارتباط برقرار می کردند و می کوشیدند درگفتگوها فضای دوستی را حاکم کنند.
5- تفویض مسئولیت به تازه مسلمان :
یکی از شیوه هایی که امام رضا علیه السلام در برخورد با طرف مناظره اعمال می نمودند استفاده از نوگروندگان به آیین اسلام بود. نمونه این را در مناظره ایشان با سلیمان مروزی می بینیم. امام نخست عمران صابی را که از تازه مسلمان و خود در جلسه مناظره پذیرای اسلام شده بود وارد صحنه مناظره با سلیمان نمودند و سپس خودشان مناظره را ادامه دادند . شاید امام با این کار خواسته اند با آوردن چنین شخصی فضای عمومی را به نفع خود تغییر دهند و هم اینکه با این کار بفهمانند که آنهائی که پذیرای اسلام شدند افراد کوچه و بازار نیستند، بلکه خود اهل فن و صاحب فکرند. و شاید از این جهت که طرف مناظره تحت تاثیر قرار گیرد و راه عناد را نپیماید .
6- تسلط بر علوم و زبان های مختلف :
در گفتگوی بین امام و فضل بن سهل، فضل پرسید : روز زود آفریده شده است یا شب ؟ امام جواب میدهد : از روی قرآن جواب می خواهی یا از روی حساب ؟ فضل می گوید : هر دو. امام با توجه به علم نجوم ثابت می کند که روز پیش از شب است و بعد از آن با خواند آیه لا الشمس ینبغی لها ان تدرک القمر و لا الیل سابق النهار به اثبات آن می پردازد .
هم چنین در مناظره آن حضرت با عمران صابی، عمران از آن حضرت درباره اعضای فیزیکی انسان که از بحث های پیچیده در علم پزشکی است و نیز از طبیعت اشیاء در عالم سوال می کند که امام علیه السلام همه را جواب می دهد.
در مناظره با عمرو بن هذاب هم که منکر علم امام به تمام زبان ها بود مجلسی تشکیل دادند که درآن هندو زبان خودشان به گفتگو نشست. خود ایشان فرمود « من حجت خدا در میان مردمم و خدای به هنگامی که صحبت می کند با هر قومی، به همان زبان سخن می گوید.»
7- داشتن سعه صدر :
یکی دیگر از اصولی که می توان از روند مناظرات امام رضا علیه السلام به دست آورد، داشتن سعه صدر و تحمل نظرات دیگران است . پذیرش این مساله که دیگران هم حق دارندآزادانه فکر کنند و هر چه خواستند بگویند و این را گامی مثبت و مقدماتی در ایجاد ارتباط و گفتگو با افراد دیگر می دانستند . عدم تحمل آرا و عقاید دیگران نه تنها باعث گفتگو نمی شود بلکه سبب دوری و بد بینی به یکدیگر نیز می شود .
در مناظره بین آن حضرت با جاثلیق، وقتی با استدلال امام مواجه می شود که « ما به خدا معتقدیم و به عیسایی که معقتد به نبوت محمد علیه السلام بود و ما چیزی علیه عیسی نداریم مگر ضعف و کمی روزه و نماز او، در اینجا جاثلیق با شنیدن این ها فریاد زد : به خدا علمت را فاسد کردی و امورت ضعیف شد ما فکر می کردیم که تو عالم ترین اهل اسلام هستی. امام به آرامی با او روبرو شد و با توجه به خدا انگاشتن عیسی مسیح توسط مسیحیان به آن جواب دادند.
8- توجه به مقتضای جلسه مناظره :
امام رضا علیه السلام همیشه در مناظرات و برخوردهایشان متوجه طرف مقابل بود و برآن اساس عمل می نمود. مثلا در برخورد با علمای ادیان دیگر یا از روش عقلی و استدلالی استفاده می کرد یا از روش نقلی یعنی ارجاع به کتب مقدس خودشان و اقوال بزرگان آنها استفاده می نمود. اما در مناظره با متکلمان اسلامی علاوه بر توسل جستن به استدلال عقلی از آیات قرآن و اقوال شخصیت های تاریخی بهره می جست. آنچه که در مناظره با سلیمان مروزی، مامون و علی بن جهم اتفاق افتاد دلیل بر این مطلب است .
9- استناد به منابع قابل قبول طرف مناظره :
از روش های دیگر در گفتگو و مناظره توجه به این نکته است که باید به کلام و منابع قابل قبول طرف مناظره استناد شود. اگر در مناظره یک طرف چیزی بگوید و طرف دیگر چیز دیگر و هر کدام منبع طرف مقابل را قبول نداشته باشد گفتگو به سرانجام نمی رسد. امام رضا علیه السلام با عنایت به همین شیوه به نوفلی فرمود : می روم با مسیحی با انجیلشان , یا یهودی با توراتشان با صابی ها با آیین خودشان با هیربدان با آیین پارسی شان و با رومیان به زبان خود آنان بحث کنم تا مامون بفهمد که خلافت را به ناحق غصب کرده است .
آشنایی و تسلط کامل بر منابع دینی طرف مناظره نیز یکی دیگر از روش های موفق در گفتگوست که ما این را در مناظرات امام رضا علیه السلام شاهد هستیم آن حضرت در مناظره با جاثلیق از او می پرسد ایا یوحنای دیلمی را قبول دارد یا نه ؟
او یوحنا را محبوب ترین مردم در نزد عیسی علیه السلام معرفی می کند پس از آن امام با ذکر عبارتی از انجیل یوحنا نسطاس رومی و راس الجالوت یهودی را بر وجود چنین مطلبی در انجیل شاهد می گیرد و با این کار بیان خود را محکم تر می سازد و از جاثلیق اقرار و اعتراف می گیرد که چنین عبارتی در انجیل موجود است .
در این مناظره امام با خواندن سفر سوم عهدین، طرح بحث تعداد حواریون، نحوه نگارش اناجیل، خواندن کتاب اشعیا، این که فقط یوحنا حضرت عیسی را خدا می داند و سه انجیل دیگر او را انسان می دانند ادعای خودشان را اثبات می کنند و خود جاثلیق نیز می پذیرد که مانند امام بر آن امور مسلط نیست .
در مناظره با راس الجالوت هم موقعی که راس الجالوت درباره پیامبر علیه السلام از امام شاهد خواست، امام این آیه از تورات را خواندند که می گوید « نور از جانب کوه طور سینا آمد و برای مردم از جانب کوه ساعیر درخشید و از کوه فاران برای ما آشکار شد .
جالب این است که خود وی تفسیر این آیه را نمی دانست و از امام خواست تا آن را برایش روشن کند. امام فرمود : جمله نور از کوه سینا آمد مربوط به وحی خدای تبارک است در کوه سینا به موسی. جمله "می درخشد برای مردم از کوه ساعیر" این کوه کوهی بود که خدای تعالی در آن به عیسی وحی فرستاد. اما جمله از کوه فاران برای ما آشکار می شود فاران یکی از کوه های مکه است که بین آن و ما یک یا دو روز راه است .
نکته جالبی که در این مناظره وجود دارد این است که آنچه را که امام می فرمود طرف های مناظره تصدیق می کردند و این باید امروز الگویی برای گفتگوهای بین ادیانی باشد که با اطلاعات کافی با یکدیگر گفتگو کنیم و بر داده ها و اطاعات ناقصی که از منابع غیر معتبر بدست می آید اکتفا نکنیم.
علاوه بر اینها احترام و قبول انبیای گذشته موردی است که در لابه لای مناظرات آن حضرت به چشم می خورد و ایشان این کار را برای تالیف قلوب انجام نمی دادند. بلکه واقعاً به انبیای گذشته ایمان داشتند. چرا که این اصلی برگفته از قرآن است . در مناظره ایشان با جاثلیق می بینیم که جاثلیق اولین سوالی که می پرسد در مورد نبوت عیسی است .
وی می گوید : آیا آن را قبول داری ؟ امام فرمود : من به نبوت عیسی و کتاب او و آنچه را که به امت خود بشارت داده و حواریون به آن اعتراف کرده اند اقرار می کنم. ولی نبوت و پیغمبری هر عیسایی را که به نبوت محمد علیه السلام و به کتاب او اقرار نکرده و امت خود را بدان بشارت و مژده نداده باشد قبول ندارم .
10- آزادگی و روح علمی :
اقتدار علمی امام رضا علیه السلام و شخصیت انسانی آن حضرت موجب شده بود که ایشان از یک روح بلند و ازادگی علمی والایی برخوردار باشند. بر اثر این روح علمی، در سراسر مناظره از هر گونه امر ناشایست و ناروا پیراسته و به همه ارزشها و فضیلت های زیبا آراسته بود نه جدل در کار بود و نه حیله، نه مخاصمه و نه هیاهو، نه لغزشی و نه غفلت و نه هیچ امر نادرست دیگر. به جهت همین آزادگی و روح علمی است که امام رضا علیه السلام در هیچ یک از مناظراتشان نخست سوال نمی کنند بلکه ابتدا به طرف مقابل می گویند سوال داری بپرس. این امر بیانگر این است که آن حضرت قادر به پاسخگوئی هر سوالی بوده و اسلام دینی است که پاسخگوی همه نیازهای بشر است .
زمانی که امام علیه السلام مناظره را به پایان می رساند رو به روسای ادیان می نمود و به آنها می فرمود : ای قوم ! اگر در میان شما کسی مخالف اسلام است و سوالی دارد هر سوالی را که می خواهد بدون هیچ خجالتی مطرح کند.


همچنین در جلسه ای که در آنجا فقها و اهل کلام از فرقه های مختلف حضور داشتند، مناظره ای بین آن حضرت علیه السلام و مامون انجام می شود. مامون می گوید ای ابوالحسن ! به من خبر رسیده که گروهی در حق شما غلو کرده و از حد تجاوز نموده اند. حضرت فرمود: پدرم موسی بن جعفر از پدرش جعفر بن محمد از پدرش محمد بن علی از پدرش علی بن ابی طالب روایت کرده که رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود : «مرا بالاتر از حقم نبرید زیرا خدای تبارک و تعالی فرمود: برای هیچ بشری سزاوار نیست که خداوند کتاب آسمانی و حکم و نبوت به او دهد سپس او به مردم بگوید : غیر از خدای مرا پرستش کنید.»
با بررسی شیوه و روند این مناظره می توان نکات زیر را از آن استنتاج کرد :
- شخص متکلم و فقیه باید خودش را در معرض اجتماع قرار دهد تا در صورت پدید آمدن شبهه به آن پاسخ دهد.
-نباید فریفته تندروی و بزرگ نمایی پیروان خود شویم .
منبع: خبرآنلاین


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب