مشاور فرهنگی رئیس جمهوری: کشورهای منطقه منتظر نمیمانند که ما قدرتمندترین کشور منطقه شویم
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت، حسام الدین آشنا در همایش «نظام بین الملل، تحولات منطقه ای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» گفت: «نظام بین الملل، تحولات منطقه ای و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» سه موضوع جدا از هم نیستند بلکه سه لایه متفاوت از یک تحلیل واحد و جامع را تشکیل می دهند که همانا باید به یک سؤال اساسی پاسخ بدهد: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در بستر شرایط جدید منطقه و نیز با توجه به تحولات نظام بین الملل چه مسیری را برای رسیدن به چه هدفی باید طی کند؟
دیدگاه دولت درباره جایگاه منطقه ای و جهانی ایران
مشاور فرهنگی رئیسجمهوری که سخنرانی خود را تحت عنوان «دولتهای کارآمدتر در منطقه قویتر؛ رویکرد اعتدالی در سیاست منطقهای جمهوری اسلامی ایران» ارائه کرد، با بیان این که از چند زاویه میتوان به تحلیل رابطه این سه لایه با یکدیگر پرداخت، افزود: در یک دیدگاه، تصور میشود که همه معادلات منطقه و نیز سرنوشت ایران در گرو توافقات قدرتهای بزرگ است. به عبارت بهتر، روابط بین الملل چیزی جز روابط میان قدرتهای بزرگ و بازی بزرگ میان آنها نیست. از این جهت، ما به عنوان یک قدرت متوسط نمیتوانیم تأثیر چندانی برای روندهای جاری میان قدرتهای بزرگ داشته باشیم و تنها ناظر منفعلی هستیم که باید در انتظار تعیین سرنوشت خود در جریان معادلات کلان و توازن قدرت میان کشورهای بزرگتر بمانیم.
وی افزود: در دیدگاه مقابل، ما نباید هیچ اعتنایی به معادلات و نظامات قدرت در سطح جهانی و نحوه تقسیم یا تضاد منافع میان قدرت های بزرگ داشته باشیم بلکه باید سیاست خارجی خود را صرفاً در جهت مقابله و نفی نظام موجود به پیش ببریم. در این چهارچوب، ولو به صورت بالقوه ایران برابر با همه قدرت های جهانی در نظر گرفته میشود که میباید سهمی مشابه آنها در مدیریت جهان داشته باشد.
وی یادآور شد : بر خلاف دیدگاه اول که قدرت و جایگاه ایران را در نظام جهانی دست کم میگیرد، دیدگاه دوم درباره اهمیت ایران در تعیین معادلات نظام بین الملل به مبالغه گرایی و خیال پردازی دچار میشود و میتواند هزینههای فراوانی را بر کشور تحمیل نماید. علی رغم تفاوت ماهوی میان این دو دیدگاه، ماحصل هر دو میتواند به سرخوردگی و تحقیر ملی بینجامد.
آشنا افزود: اما دیدگاه سوم، رویکرد مبتنی بر اعتدال است که بر مبنای آن اولویتهای سیاست خارجی ایران در تأثیر و تأثر مداوم و متقابل با تحولات نظام بین الملل و نیز تحولات محیط پیرامونی کشور سنجیده و ارزیابی میشوند. به عبارت بهتر، ما همانگونه که بی تردید از تغییرات در نظام بین الملل و محیط پیرامونی متأثر میشویم تا حدود زیادی نیز می توانیم بر جریان حوادث و روندها در منطقه خود و مآلاً در جهان تأثیرگذار باشیم؛ اما قدرت ما در این تأثیرگذاری ملزوماتی را طلب می کند و الزاماتی را نیز به همراه می آورد.
کشورهای منطقه منتظر نمی مانند که ما قدرتمندترین کشور منطقه شویم
آشنا با اشاره به اینکه در سند چشم انداز بیست ساله کشور، به صراحت پیش بینی شده است که ایران باید در سال 1404 به قدرتمندترین کشور منطقه از حیث توان نظامی، اقتصادی و علمی و فناوری تبدیل شده باشد گفت: این هدفگذاری اعلامی در منطقه بسیار بد فهمیده شده است در حالی که هدف واقعی صرفاً برخورداری از سریع ترین رشد در شاخص های فوق است بدون آنکه قصد سروری و قرار گرفتن در راس سلسله مراتبی از همسایگان را داشته باشیم.
او افزود: نکته اساسی این است که سایر کشورهای منطقه در این فاصله منفعل و منتظر نمی مانند تا ما بتوانیم به راحتی فاصله خود را با آنها کم کرده وسپس از آنها سبقت بگیریم. بدیهی است که همه رقبای منطقهای نیز هدف مشابهی را برای تبدیل شدن به قدرت نخست در منطقه دنبال میکنند و شاید حتی در برخی شاخصها هم از ما جلوتر باشند؛ بنابراین نفس این رقابت، دشوار و نفس گیر است.
آیا بستر مناسب برای قدرتمندترین کشور منطقه شدن، مهیا است؟
مشاور فرهنگی رئیس جمهوری با بیان اینکه بستر مناسب برای تحقق هدف اول شدن در منطقه نکته حائز اهمیتی است گفت: آیا در شرایط آشفتگی و بی ثباتی و در شرایطی که آتش جنگ ها و درگیری های قومی و مذهبی در گوشه گوشه منطقه زبانه می کشد و ماشین ترور و جنایت لجام گسیخته روزانه جان دهها انسان بی گناه را می گیرد، بازهم سخن گفتن از قدرت اول در چنین منطقه ای امکان پذیر است؟ به عبارت بهتر در یک منطقه سوخته و ویران شده و سرشار از دولت های فرومانده، قدرت اول شدن اساساً چه مزیتی می تواند داشته باشد؟
آشنا در ادامه تاکید کرد: قدرت برتر منطقه شدن فقط به تعداد ادوات و اسلحه جنگی یا میزان درآمدهای اقتصادی و یا تعداد مقالات علمی بستگی ندارد. قدرتمند شدن دولت ها امروز در رابطه مستقیم با میزان کارآمدی آنها در داخل کشورشان و در ارتباط با ملت هایشان سنجیده می شود. اگر دولتی بتواند کارنامه قابل قبولی در کارآمدی (به معنای حداکثر بهره وری از منابع با کمترین میزان فساد و بیشترین میزان مشروعیت و مقبولیت نزد مردم) کسب نماید، خواهد توانست مدلی برای قدرت سرآمد منطقه ای تعریف نماید. قدرتمند شدن یک دولت در هر منطقه به طور مستقیم به قدرتمند سازی فضای داخلی و نیز باثبات سازی کل آن منطقه بستگی دارد. تنها در یک منطقه باثبات است که یک دولت کارآمد و دارای مشروعیت داخلی امکان الگوسازی در بیرون از مرزهای خود را می یابد و می تواند احترام دیگران را جلب نماید.
کاهش ارزش خاورمیانه و هزینه بردار بودن قدرت اول شدن
رئیس مرکز بررسی های استراتژیک ریاست جمهوری سپس با بررسی وضعیت منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا (همان خاورمیانه) و بیان مشکلات و معضلاتی که این منطقه را اعم از جنگ داخلی، بحران آوارگان، بحران زیست محیطی، بحران مشروعیت و کارآمدی دولتها فراگرفته است گفت: با در نظر گرفتن مجموعه شرایط فوق میتوان چنین نتیجه گیری کرد که اولاً ارزش استراتژیک منطقه خاورمیانه رو به کاهش است و ثانیا قدرت اول شدن و قدرت اول ماندن در خاورمیانه بسیار پرهزینه است.
مدل جایگزینی برای قدرتمندترین کشور در منطقه ای ضعیف
آشنا سپس اینگونه جمع بندی کرد: با این وصف، به نظر میرسد هیچ یک از بازیگران منطقهای در شرایط حاضر قابلیت هژمون شدن را ندارد و اساساً منطقه به هیچ بازیگری چنین امکانی را نمیدهد و هیچ بازیگری نیز به تنهایی قادر به پایان بازی یا تحمیل نظم امنیتی مطلوب خود به منطقه نیست. مدل جایگزینی که ما پیشنهاد میدهیم عبارت است از: «دولتهای کارآمدتر در منطقهای قویتر» به جای «قدرتمندترین در منطقهای ضعیف».
مشاور فرهنگی رئیس جمهوری در تشریح این ایده گفت: این الگو بر مبنای یکی از نظریه های مطرح در روابط بین الملل یعنی «دستاورد مطلق» در مقابل «دستاورد نسبی» طراحی شده است. در چارچوب نظریه دستاورد مطلق، آنچه باعث قوی تر شدن من می شود لزوماً نباید به ضعیفتر شدن رقیب من بینجامد و بالعکس. ایران، ترکیه و عربستان سعودی هر یک حق دارند تا به دنبال قدرتمندتر شدن باشند اما رقابت ناشی از این قدرتمند شدن نباید به بهای تضعیف کل منطقه باشد.
آشنا در پایان گفت: این شرح موجز و کوتاه ایدهای است که میتوان آن را تز «دولتهای کارآمدتر در منطقه قویتر» نامید و بدیلی است برای نظریه "قدرت برترین" یا "ژاندارم" منطقهای که به نظر میرسد نهتنها راهحلی برای مشکلات منطقه نیست بلکه خود این تفکر، بخش عمدهای از مشکل را در منطقه ما شکل داده است.
وی اظهار امیدواری کرد که طرح این دیدگاه پنجره تازهای را فراروی سیاستمداران، محققان و دانشمندان برای بحث و گفتگو و مداقه بیشتر دراینباره بگشاید. یکی از سازوکارهای عملی که در راستای همین ایده برای سیاست خارجی کشورمان پیشنهاد میشود، "چندجانبه گرایی استراتژیک" در روابط با قدرتهای منطقهای و فرا منطقهای است.
انتهای پیام/