دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

مهران احمدی: من و عبدالرضا کاهانی تصمیم گرفتیم همکاری‌مان متوقف شود/ متأسفم اما حاضر به بازگشت هم نیستم

روزنامه شرق در مقدمه مصاحبه‌اش با «مهران احمدی» نوشت: مهران احمدی چندان به تفکیک سینما و تلویزیون قائل نیست. به‌همین‌دلیل هرجا احساس کند نقش دلخواهش به او سپرده شده، حضور خواهد داشت. نمونه‌اش مجموعه «چرخ‌فلک» که سهم مهران احمدی از این مجموعه ایفای نقش روحانی‌ای به نام «سیدرضی» بود؛ نقشی به گفته خودش بسیار متفاوت و جذاب. بهانه گفت‌وگو با او از حضور در تلویزیون و معیارهای انتخابش شروع شد و به چرایی همکار‌ی‌نکردن با برخی کارگردان‌ها و ادامه حضورش در سینما و تلویزیون ختم شد.
کد خبر : 115730

به گزارش گروه رسانه های دیگر خبرگزاری آنا، مشروح مصاحبه در ادامه آمده است:



«سیدرضی» سریال «چرخ‌فلک» قطعا یکی از نقش‌های متفاوت شما محسوب می‌شود. ایفای نقش یک روحانی و قرارگرفتن در یک موقعیت داستانی پیچیده که قطعا کار ساده‌ای نیست. در ابتدا کمی از تجربه همکاری با عزیزالله حمیدنژاد و ایفای چنین نقشی در این مجموعه صحبت کنیم... .
آقای حمیدنژاد، کارگردان ناشناخته‌ای برای سینما و سینماگران نیست. هرجا اسم ایشان می‌آید، به‌جز احترام به او چیز دیگری شنیده نمی‌شود. بسیاری با من هم‌عقیده هستند که عزیز‌الله حمیدنژاد از نظر شخصیت بیرونی و سینمایی حائزاهمیت و شریف است. برای من که نخستین تجربه همکاری با او را داشتم، این همکاری بسیار لذت‌بخش بود. به‌خصوص ارتباط کارگردان با بازیگر که واقعا برای من ستودنی و درجه‌یک بود و امیدوارم فرصتی برای همکاری مجدد با او فراهم شود. در هر صورت کارکردن با کارگردان‌های خوب همیشه لذت‌بخش است و خدا را شکر در «چرخ‌‌فلک» هم این اتفاق افتاد، اما درباره تحلیل و رسیدن به نقش همیشه راهی طولانی وجود دارد. چراکه همچنان فکر می‌کنم در این حوزه هنرجویی بیش نیستم و تصور می‌کنم تا وقتی این روحیه دانشجویی در من وجود دارد، قطعا به چیزهای تازه‌تری در این حرفه خواهم رسید. معتقدم زمانی که فکر کنی همه‌چیز برای تو به‌عنوان بازیگر تمام شده، بهتر است دیگر آن کار را رها کنی. شاید هم وجود همین مشخصات در حرفه بازیگری، این کار را به یکی از مشاغل سخت دنیا تبدیل کرده است. پیداکردن شخصیت به عقیده من نیاز به بررسی کامل و جامع دارد، چه برسد به اینکه این شخصیت در یک موقعیت فوق‌العاده و عجیب‌وغریب از جنس شخصیت «سیدرضی» باشد. از همه اینها گذشته، ‌باورپذیر‌بودن شخصیت برای بیننده و تماشاچی اتفاق مهم‌تری است. از ابتدا به این فکر کردم که چگونه باید این نقش را بازی کرد و به این نتیجه رسیدم که خیلی قرار نیست متفاوت باشم، چون هرآنچه را که در مورد تفاوت وجود دارد بسیاری از همکارانم بازی کرده‌اند. تمرکزم بیشتر روی این بود که این روحانی باورپذیر باشد به این معنی که حداقل کسی بعد از دیدن این روحانی به یاد مهران احمدی نیفتد، دوست داشتم «سیدرضی» دیده شود.
فکر می‌کنم تا حد زیادی این اتفاق افتاد. همان‌طور که گفتید، بسیاری از همکارانتان نقش روحانی را ایفا کرده‌اند، برای شما آیا الگوی بیرونی وجود داشت؟
قطعا همه ما می‌دانیم، وقتی قرار است شخصیتی را بازی کنیم، الگوهای بیرونی باید وجود داشته باشد، من هم از این قاعده مستثنا نبودم. چیزهایی از کودکی از روحانیت در من نشست کرده بود. قطعا با کلاژ چند شخصیت به «سیدرضی» رسیدم، اما درمجموع می‌توان گفت تمام حالات و روحیات این شخصیت، در یک دسته‌بندی از روحانیت می‌گنجد که من آن را بازی کردم و البته متن هم چنین چیزی را طلب می‌کرد و بعد صحبت‌هایی با آقای حمیدنژاد در این رابطه داشتیم و در جلسات زیادی با هم درباره این شخصیت صحبت کردیم و به یک تصمیم مشترک رسیدیم. خط فرضی ما برای رسیدن به این شخصیت مشخص بود.
در چند سال گذشته، غیر از چند مجموعه تلویزیونی، انتخاب‌های متفاوتی در سینما داشتید که البته تصور می‌کنم هنوز تلاش‌های شما در سینما آن‌طور که باید دیده نشده است.
فیلم‌های نفس و ماحی از جمله فیلم‌هایی است که به‌زودی اکران خواهند شد که البته هردو تجربه‌ای که به آنها اشاره کردم، کارهایی بود که از همکاری با آنها لذت بردم. به‌هرحال ترجیح می‌دهم کار خوب انجام بدهم. این وسواس از الان به‌بعد بیشتر هم خواهد شد. این تصمیمی است که برای آینده حداقل در کوتاه‌مدت در نظر گرفته‌ام. چراکه اگر بعد از این در کارهای خوبی حضور پیدا نکنم، تصمیمات دیگری می‌گیرم. بنابراین تصمیمم این است که فقط کار خوب انجام بدهم؛ یعنی کار متوسط را هم رد کنم. نمی‌خواهم حتی شرایط مالی هم برایم وسوسه‌انگیز باشد، تصمیمم جدی است. حتی اگر سالی یک یا دو سالی یک کار انجام بدهم.
به نظر تصمیم سختی برای یک بازیگر است...
ولی شدنی است. ما بلدیم جایی دیگر سرمان را گرم کنیم که خیلی غم هجران بازیگری را نکشیم. بالاخره تئاتر هست و می‌توانم از کار تئاتر لذت ببرم. بارها این را آزمایش کرده‌ام و می‌دانم که می‌توانم با وسواس بیشتری انتخاب کنم. به هر صورت تلویزیون و سینما خیلی از نظر من متفاوت نیستند. تفکیک آنها از نظر من، خیلی اداهای روشنفکرمآبانه است که من از آن اداها گریزانم. من جزء مردم عادی هستم. من متخصص بازی‌کردن نقش‌های آدم‌های معمولی هستم که به قهرمان داستان تبدیل می‌شوند. فقط دلم می‌خواهد نقش خوب بازی کنم و در یک مجموعه خوب قرار بگیرم. تأکید می‌کنم مجموعه حرفه‌ای و درست؛ از کارگردان، تهیه‌کننده و بازیگران گرفته تا باقی عوامل و... حرفه‌ای و خوب باشند و ایده‌آلم در این سن و با گذشت سال‌ها از عمر بازیگری این است که در مجموعه‌ای بی‌حاشیه و حرفه‌ای که فقط به کار فکر می‌کنند قرار بگیرم. بنابراین تلویزیون و سینما برای من فرقی نمی‌کند، هرچند که می‌دانم سینما جای ماندگار‌تری است و وقت بیشتری برای پرداخت نقش دارم و اصولا همیشه ثبت و ضبط سینما بیشتر از تلویزیون است.
در مورد بخش دیگری از پرسش شما و دیده‌نشدن در سینما، تقریبا از افراد زیادی، آشنا یا غریبه این جمله را می‌شنوم که به نقش‌های متفاوت من اشاره می‌کنند، ولی نمی‌دانند که چرا آن‌طور که باید دیده نشده است و مورد تفقد دوستان قرار نمی‌گیرد. هرچند که تقریبا علت را به‌مرور پیدا کردم. مثل اینکه یک موجی راه افتاده که آدم‌ها اگر خودشان را بازی کنند، خیلی بهتر و بیشتر دیده می‌شوند، حقیقتش این است که من بازیگری را این‌طور دریافت نکردم و تا آخر هم با روالی که به آن اعتقاد دارم پیش خواهم رفت. حتی خیلی‌ها باافتخار در تلویزیون اعلام می‌کنند، بازیگری یعنی اینکه خودت را بازی کنی! خب، با این روش همه می‌توانند بازیگر شوند.
آقای احمدی! در دوره‌ای بیشترین همکاری را با عبدالرضا کاهانی داشتید، مدتی است این ارتباط قطع شده، این جدایی دلیل خاصی دارد؟
خیلی علاقه‌ای به صحبت‌کردن درباره گذشته ندارم، فقط در پاسخ به سؤال شما باید بگویم، گذشته ما به پنج یا ١٠ سال پیش برنمی‌گردد. رفاقت و همکاری ما تاریخ ٢٥-٣٠ ساله داشت، ما از تئاتر با هم شروع کردیم. من تئاترهایی را کارگردانی کردم که آقای کاهانی بازی می‌کرد و بعد آقای کاهانی به دانشگاه رفت و من هم مشغول درس و دانشگاه شدم. او کارگردان شد و بنده بازیگر و خب می‌دانید من به‌جز بازیگری برای آقای کاهانی، کارهای دیگری هم انجام دادم، به اسم دستیار کارگردان و برنامه‌ریز بودم، اما رسما کارهای دیگری هم انجام دادم که مجال گفتن آنها نیست و نباید هم گفت. البته اشکالی هم نداشت ما تیمی بودیم که با هم زبان و فرهنگ مشترک داشتیم و البته حرف‌های مشترک و آنها را در قالب تصویر بیان می‌کردیم. از جایی به‌بعد احساس کردیم که آن فرهنگ در ما تغییر کرده یا در یکی از ما مانده و در دیگری عوض شده است و یکی از ما شکل و تمایلش به زندگی و ایده‌آل‌هایش در زندگی چیزهای دیگری است. نمی‌گویم کدام خوب است یا بد. در کل این تفاوت باعث شد این همکاری ادامه پیدا نکند. چون سینما در حقیقت جای هم‌فکری و هم‌اندیشی است، البته قطعا جایی برای اختلاف‌نظر هم هست، اما درنهایت باید با یک ایدئولوژی و جهان‌بینی مشترک پیش رفت و در همکاری ما همین موضوع کمی دست‌خوش تغییر شد و همین باعث شد فکر کنیم بهتر است این همکاری ادامه پیدا نکند؛ نه در سینما و نه در هیچ‌جای دیگر. من از این قضیه خیلی خوشحال نیستم و بابت این ماجرا متأسفم، ولی زندگی است و آدم را به جاهایی می‌کشاند و تصمیماتی می‌گیرد که شاید خیلی هم خود خواسته نیست. در هر صورت من از این قضیه ناراحت هستم اما حاضر به بازگشت هم نیستم. مگر اینکه اتفاقات عجیب‌وغریبی رخ دهد.
با توجه به اینکه نسبت به خودتان سخت‌گیر‌تر شده‌اید، پروژه بعدی چه خواهد بود؟
چند پیشنهاد سینمایی دارم که به آنها فکر می‌کنم و پیشنهادات تلویزیونی که معمولا هست، از بین تمام آنها از ابتدای سال تا الان فقط سه قسمت اپیزود «چرخ فلک» را کار کردم. یک فیلم‌نامه سینمایی به دستم رسیده است و تصور می‌کنم تا زمانی که صحبت‌ها جدی و قراردادی امضا نشده است، نباید درباره جزئیات یا قطعی‌بودن حضورم چیزی بگویم. به‌زودی یک تئاتر را هم در تورنتو کانادا به صحنه می‌بریم که تقریبا دو ماه زمان می‌برد و مشغول تدارک به‌صحنه‌بردن این نمایش هستیم.
نکته‌ای درباره سریال «چرخ‌فلک» که بهانه ما برای این گفت‌وگو بود، باقی مانده است؟
بازخوردهایی که از سریال «چرخ فلک» و بازی در نقش «سیدرضی» داشتم، بسیار خوب بود و به‌نوعی غافلگیرکننده بود. آدم‌های بسیار مهمی در تلویزیون و سینما اظهار محبت کرده‌اند، حتی روحانیون عزیز من را مورد لطفشان قرار دادند. مردم اتفاقات خوب را مثل نکته‌های بد، خیلی زود بازتاب می‌دهند و خوشبختانه بازی من در این سریال مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است و از این موضوع خوشحالم. محبت مردم را ستایش می‌کنم و خوشحالم که نظرات بسیار خوبی از آنها دریافت کردم. شاید بازی در این مجموعه به اندازه چند فیلم سینمایی برایم ارزش داشت. برهمین‌اساس است که معتقدم بد نیست که هر چندوقت یک‌بار به تلویزیون سری بزنیم و با مخاطب بیشتری ارتباط داشته باشیم. امیدوارم باز هم بتوانم توفیق خدمت به مردم را داشته باشم.



انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب