جشن بزرگ شب یلدا در تماشاخانه سنگلج برگزار شد
به گزارش خبرگزاری آنا، جشن بزرگ شب یلدا به عنوان شب دوم از سلسله رویدادهای ششمین همایش بینالمللی دیپلماسی نوروز و اهدای نشان نوروز، شامگاه روز گذشته (شنبه ۲۹ آذرماه) در تماشاخانه سنگلج برگزار شد.
مونا رحمانی، دبیر اجرایی این رویداد پس از برگزاری مراسم افتتاحیه این رویداد، گفت: امروز در کنار هم جمع شدهایم تا درباره دو میراث کهن ایرانی سخن بگوییم؛ میراثی که از مرزهای جغرافیا گذشته و از دل تاریخ به امروز رسیده است: نوروز و یلدا. شاید در نگاه نخست این دو جشن تنها فرصتهایی برای شادی، گردهمایی و آیینهای فرهنگی بهنظر برسند؛ اما اگر دقیقتر نگاه کنیم، میبینیم نوروز و یلدا در قلب خود نوعی دیپلماسی فرهنگی و گفتوگوی تمدنی را حمل میکنند.
وی افزود: نوروز، این جشن جهانی آغاز بهار، امروز در بیش از ۱۲ کشور منطقه و میلیونها انسان در سراسر دنیا گرامی داشته میشود. نوروز پیش از هر چیز پیامی دارد: تجدید، صلح، آشتی با طبیعت و آغاز دوباره. چنین پیامی، زبان مشترک همه ملتهاست. هیچ کشوری از امید برای فردای بهتر رویگردان نیست، هیچ انسانی از صلح خسته نمیشود و هیچ جامعهای از دوستی ضرر نمیبیند.
مدیرعامل موسسه بین المللی کنشگران توسعه فردا عنوان کرد: وقتی نوروز میان ایران، تاجیکستان، افغانستان، ازبکستان، قزاقستان، کردها، آذربایجان و حتی جوامع ایرانی در اروپا و آمریکا برگزار میشود، در واقع ما شاهد نوعی پیوند نرم میان ملتها هستیم؛ پیوندی که نه با قراردادهای سیاسی و نه با فشارهای نظامی، بلکه با فرهنگ، احساس و انسانیت ایجاد میشود. این همان چیزی است که در ادبیات علمی امروز، «قدرت نرم» نامیده میشود. جهان امروز بیش از هر زمان دیگری به قدرت نرم نیاز دارد؛ قدرتی که پلی میسازد، نه دیوار.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، یلدا؛ بلندترین شب سال که ایرانیان آن را با روایت، شعر، قصه و گردهمایی خانوادگی معنا میکنند. یلدا تمرینی برای کنار هم بودن، شنیدن صدای بزرگترها و انتقال تجربه بین نسلها است. جهانی که امروز از تنهایی، سرعت و گسست نسلی رنج میبرد، میتواند از یلدا درس بگیرد. یلدا به ما میگوید طولانیترین تاریکی هم روزی به پایان میرسد. این پیام، نوعی دیپلماسی امید است؛ وقتی فرهنگ یک ملت بتواند امید صادر کند، آن ملت در عرصه جهانی دوستداشتنی و قابل احترام میشود.
رحمانی ابراز داشت: در جهانی که سیاست سخت گاهی به بنبست میرسد، فرهنگ میتواند دروازهای تازه بگشاید. جشنهای مشترک همانند نوروز سبب نزدیکی ملتها، همکاریهای دانشگاهی، گردشگری، تبادل فرهنگی و حتی تقویت اقتصاد منطقه میشود. اینها ثمرات دیپلماسی آیینها است. فرهنگ ایرانی نهتنها جنگ نمیآموزد، بلکه گفتوگو، صبر، شعر، لبخند و پذیرش دیگری را پیشنهاد میکند. وقتی یک ملت چنین رویکردی دارد، میتواند روابط بینالملل را انسانیتر کند.
وی ادامه داد: امروز اگر قدرتهای جهانی سالها مذاکره رسمی انجام دهند، اما دل مردم با یکدیگر بیگانه باشد، صلح پایدار شکل نمیگیرد. اما اگر ملتها به واسطه فرهنگ و آیین، همدیگر را بشناسند، دشمنی سختتر میشود و همکاری طبیعیتر. نوروز و یلدا دعوت به همین شناختاند؛ دعوت به اینکه بگوییم: «ما انسانیم، عاشق زندگی، خواهان دوستی.»
رحمانی در پایان خاطر نشان کرد: ما وارثان فرهنگی هستیم که تداوم زندگی را جشن میگیرد، نه تخریب را؛ بازسازی طبیعت را میستاید، نه ویرانی را و صلح را معنا میکند، نه حذف دیگری را؛ اگر هر کشور، هر ملت و هر سیاستمداری این پیام نوروز و یلدا را بفهمد، شاید جهان ما کمتر از خشونت بترسد و بیشتر به آینده امیدوار باشد. پس بیایید نوروز را زبان مشترک ملتهای منطقه و یلدا را درس باهم بودن در تاریکیها بدانیم.
پس از اجرای قطعهای موسیقی افغانستانی، پروفسور بلرام شکلا، وابسته فرهنگی سفارت هندوستان در ایران گفت: بزرگان ما گفتهاند یلدا تولد خورشید و تولد نور تابش است که در کرهٔ زمین جان و روح را روشن میکند و مانند شبِ نوروز است. شبِ یلدا همانند شب نوروز است و تلفیق این دو محور در این جلسه نیز بسیار جای خوشحالی دارد.
وی افزود: پس از شب یلدا از امروز، خورشید بسیار بیشتر خواهد شد. در باورهای ما خورشید را بسیار پسندیدهاند و گفته میشود خورشید روح است. در کره زمین هر کس چه سرد و چه گرم باشد خوشی مییابد، و به همین دلیل امشب برای آریاییهای مشرق زمین که ستارهشناسان هستند مهم است.
پس از اجرای موسیقی قزاقستانی؛ آتش تقیپور، بازیگر سینما و تلویزیون غزلی از حافظ را برای مخاطبین قرائت کرد.
پس از اجرای موسیقی ترکمن؛ کیوان ساکت، نوازنده ایرانی در سخنانی کوتاه گفت: چقدر خوب است که نگوییم «شب یلدا» و بگوییم «شب چله»؛ ما اینجا گرد هم آمدیم تا آیین نیاکان خود را نیکبداریم؛ بنابراین واژه تازی به کار نبریم. این قرمز نمادی از گرمی، آتش و خورشید است و نمادی از زاده شدن دوباره خورشید است.
وی ادامه داد: تنها خطی از شاهنامه که در یاد همه ما مانده، این نادرستترین رج است که میگوید «بسی رنج بردم در این سال سی، عجم زنده کردم بدین پارسی»؛ باید با شاهنامه آشنا شویم و پیشنهاد میکنم شاهنامه دکتر فریدون جنیدی را بخوانیم تا ابیات درست را از نادرست تشخیص دهیم.
پس از اجرای تک نوازی کیوان ساکت، لوح نشان نوروز به ده نفر از فعالین اجتماعی در جنگ ۱۲ روزه به عنوان نمادی از همدلی اهداء شد.
به همین منظور از جناب آقای امامی (تهیه کننده موسیقی علاج اثر محسن چاووشی و مستند ایرانشهر)، سعید امیرسلیمانی (پیشکسوت تئاتر ملی بخاطر بیش از ۶۰ سال فعالیت مستمر)، علی رهبر (مدیر عامل خانه ترکمن و دبیر رویداد سالانه بزرگداشت مختوم قلی فراغی)، حسین جمالی (کارگردان و پژوهشگر فعال حوزه نمایش ایرانی)، فریبا مرتضوی (فعال اجتماعی و تلاش برای آزادسازی زندانیان جرائم غیر عمد)، محمد حسن رادمنش (فعال مدنی به پاس حمایت مستمر از کسب و کارهای خرد و آزادسازی بیش از ۱۵ زندانی جرائم غیر عمد)، مینا قاسمی (خبرنگار فعال در جنگ ۱۲ روزه و کارگردان مستند ۷۰۰)، محمدی (فعال حقوق کودک و یکی از مسئولین و حمایت از کودکان شیرخوارگاه آمنه)، ماهزری (معلم مقطع ابتدایی جهت آموزش به دانش آموزان آسیب پذیر)، کاپیتان عباس گودرزی (خلبان امداد و نجات)، هانا رحمانی لشگری (کودک فعال در جنگ ۱۲ روزه و پس از آن) با اهدای لوح نشان نوروز تقدیر شد.
انتهای پیام/


