وحدت حوزه و دانشگاه، پروژهای تمدنی برای تحقق دانشگاه حکمتساز است
به گزارش خبرگزاری آنا، همایش وحدت حوزه و دانشگاه با حضور آیتالله دکتر شاهرخی نماینده ولی فقیه در استان لرستان و دکتر رنجبر رئیس دانشگاه آزاد اسلامی در پردیس فرهنگیان استان لرستان برگزار شد.
رنجبر رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با ابراز خرسندی از حضور در این نشست، اظهار کرد: بسیار مشعوف و خوشحال هستم که به دعوت عالم ربانی و دانشمند فرزانه، حضرت آیتالله دکتر شاهرخی، در این جمع حضور پیدا کردم. حضور حضرت آیتالله شاهرخی در استان لرستان نعمتی بسیار بزرگ برای این استان است.
وی با قدردانی از دستاندرکاران برگزاری این برنامه افزود: از عزیزانی که در دبیرخانه حوزه و دانشگاه فعالیت دارند تشکر میکنم و همچنین از سرکار خانم دکتر چنگایی و همه یاران و همکاران ایشان که زحمت کشیدند و این نشست را فراهم کردند، صمیمانه قدردانی میکنم. طبیعتاً باید از همکاران دانشگاه آزاد اسلامی نیز که در این جمع حضور دارند تشکر کنم و بابت اینکه امروز با دعوت حضرت آیتالله دکتر شاهرخی حضور پیدا کردم و فرصت نشد در دانشگاه آزاد اسلامی حضور داشته باشم و مستقیم بازمیگردم، عذرخواهی میکنم.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به مناسبت این نشست، خاطرنشان کرد: یاد حضرت آیتالله شهید دکتر مفتح را گرامی میداریم و همچنین یاد شهدای جنگ تحمیلی ۱۲ روزه را گرامی میداریم؛ جنگی که متأسفانه در آن سرداران و فرماندهان بزرگی را از دست دادیم، دانشمندان برجستهای به شهادت رسیدند و بسیاری از مردم شریف ما، از جمله زنان و کودکان، جان خود را از دست دادند. یاد همه این شهدا را بهویژه رئیس فقید شهید دانشگاه آزاد اسلامی، شهید دکتر محمدمهدی طهرانچی را گرامی میداریم.
وی با اشاره به موضوع وحدت حوزه و دانشگاه تصریح کرد: در این زمینه مطالبی را آماده کرده بودم و به نظر خودم آنچه باید از وحدت حوزه و دانشگاه بیرون بیاید، شکلگیری یک نوع دانشگاه است. از دل این وحدت باید دانشگاهی به دست بیاید که میتوان از آن با عناوینی همچون «دانشگاه حکمتساز»، «حکمتآفرین» یا «حکمتبنیان» یاد کرد. در ذهن خودم بیشتر مفهوم «دانشگاه حکمتساز» مطرح بود.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی ادامه داد: میدانیم که در دوره درخشان تمدن اسلامی، نهادهایی مانند نظامیه ها و «بیتالحکمه» و دارالحکمهها وجود داشتند که نقش بسیار مهمی ایفا میکردند. برخی از دانشگاههای اروپایی امروز، الگو گرفته از همان دانشگاهها و مراکز علمی دوران شکوفایی تمدن اسلامی هستند.
وی با اشاره به پیشینه مرجعیت علمی ایران گفت: ما حتی پیش از اسلام نیز مرجعیت علمی در جهان داشتیم؛ انجمنهای علمی مغان را داشتیم، پیش از آتن مرجعیت علمی داشتیم، جندیشاپور را داشتیم. این مرجعیت پس از اسلام شکوفاتر شد و مرجعیت علمی ما در جهان افزایش یافت، اما با حمله مغول، گرچه در دوره ایلخانی شاهد رشدهایی بودیم، بهتدریج این مرجعیت از دست رفت؛ بهویژه در دوران سلسلههای منحوس قاجار و پهلوی که عملاً مرجعیت علمی کشور از بین رفت و به مقلد تبدیل شدیم.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی تأکید کرد: پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بهحمدالله یک رستاخیز و انقلاب علمی در کشور شکل گرفت.
وی با اشاره به احیای مرجعیت علمی در کشور اظهار داشت: در سال ۱۳۸۴، به فرمان مقام معظم رهبری، برای اولین بار تصمیم گرفته شد تا مرجعیت علمی در ایران احیا شود. حضرت آقا هم در این زمینه، پژوهش را بر دو محور اصلی خلاصه کردند؛ مرجعیت علمی و حضور در جمع سرآمدان جهان و حل مسئله. این مسیر، راهنمای حرکت ماست و از بحث وحدت حوزه و دانشگاه باید بهره کافی برده شود. در واقع دانشگاه و حوزه، دو منبع در یک میدان هستند.
وی افزود: اگر جامعه را بهعنوان یک سیستم ترمودینامیکی باز ببینیم، چون به هر حال در ترمودینامیک سیستم بسته، ایزوله و باز داریم. جامعه یک سیستم باز است، چرا که تبادل ماده و انرژی در آن صورت میگیرد. برای حفظ بقا، پویایی و رشد نیازمند ورود مستمر انرژی و سازماندهی ساختاری است.
وی ادامه داد: در این سیستم دو نهاد حیاتی وجود دارد؛ دانشگاه بهعنوان منبع "علم و فناوری" و حوزه بهعنوان منبع "معرفت دینی و حکمت سنتی". دانشگاه انرژی سازماندهیشده (تکنولوژی، دانش فنی و سازماندهی ساختاری) خود را در قالب قوانین و روابط علت و معلولی مادی به سیستم تزریق میکند، در حالی که حوزه انرژی معنایی و جهتدهنده را فراهم میآورد و این انرژی به سیستم هدف و غایت می بخشد و مسیر حرکت آن را مشخص میکند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با بیان اصول فیزیکی در این زمینه خاطرنشان کرد: اگر دو نیروی همجهت به یک جسم وارد شوند، برآیند آنها افزایش یافته و حرکت سامان مند ایجاد میشود. اما اگر این دو منبع همجهت نباشند، برآیندشان به سمت صفر میل میکند؛ انرژی موجود درجهت های متضاد یا غیرمرتبط عمل میکنند و این انرژی هدر رفته و توسعه نامتوازن می شود. در این شرایط، انرژی به جای سازماندهی، صرف تضاد و اصطکاک بین دو بخش اصلی جامعه یعنی (علم و ایمان) میشود و جامعه به سمت فروپاشی ساختاری و از دست دادن معنا سوق می یابد.
وی با اشاره به هشدارهای فکری اقبال لاهوری اضافه کرد: اگر علم دانشگاهی، هرچند توانایی محاسبه و خلق نیرو داشته باشد، اما فاقد «سوز درون» و یا همان جهت گیری متعالی باشد، این علم بدون سوخت معنوی، نور نیست، صرفاً یک گرمای سوزاننده و مخرب است.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با تأکید بر اهمیت پیوند علم و معرفت دینی اظهار داشت: علم محض بدون اتصال به هستیشناسی عمیق، میتواند به ابزار ظلم و انحراف تبدیل شود. سخن از وحدت در واقع تلاشی برای تزریق این سوز دل به موتورخانه علم و فناوری است، در غیر این صورت، علم به ناکجا آباد خواهد رفت.
رنجبر در توضیح مفهوم وحدت حوزه و دانشگاه افزود: آیا این وحدت یک پروژه ناتمام است؟، خیر اینگونه نیست. اگر وحدت حوزه و دانشگاه، صرفاً یک توصیه فرهنگی یا آرمانگرایی خوشبینانه بود، تکرار مداوم آن در طول دههها، بیمعنا بود. تداوم این پرسش نه تنها نشان از ناکامی در اجرای کامل آن دارد، بلکه بیانگر یک ضرورت ساختاری است. ما با یک پروژه ناتمام مواجه نیستیم که با امضای چند تفاهم نامه حل شود. ما با یک «تحول تمدنیِ هنوز آغازنشده» روبهرو هستیم که پیشنیاز آن، یکپارچگی در بنیانهای معرفتی جامعه است.
وی با اشاره به پیام رهبر معظم انقلاب به مناسبت برگزاری سمینار هفته وحدت حوزه و دانشگاه، گفت: ایشان می فرمایند: "روشن است که وحدت، یک ارزش اجتماعی و قبل از آن یک ضرورت و نیاز اجتماعی است، بهویژه در جامعهای که راه تحول را می رود، اما دیدیم و شنیدیم که حتی قبل از پیروزی انقلاب نیز شعار روحانی، دانشجو پیوندتان مبارک در راهپیمایی عظیم و میلیونی مردم انقلابی کشور ما یکی از شعارهای اصلی و اساسی بود"
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به تاریخچه این شعار تصریح کرد: حتی پیش از پیروزی انقلاب، شعار «روحانی دانشجو پیوندتان مبارک» یکی از شعارهای اصلی مردم انقلابی در راهپیماییهای میلیونی بود، هرچند آن زمان حوزه و دانشگاه اجازه نداشتند کنار هم جمع شوند.
وی با تأکید بر اینکه علت ناتمام ماندن پروژه وحدت حوزه و دانشگاه، نه کمبود منابع مالی است، و نه ضعف مدیریتی یا کمبودهای تکنیکی است، بلکه «دوگانگی معرفتی» است، توضیح داد: دانشگاه میگوید من تنها میتوانم چگونگی رسیدن به فضا را بیاموزم و حوزه میگوید، من تنها میتوانم چرایی رفتن به فضا را توضیح دهم. این دوگانگی معرفتی باعث میشود که افق حکمی در هدایت علم شکل نگیرد و علم به ابزاری تبدیل شود که میتواند در خدمت هر غایتی قرار گیرد، چه الهی باشد و چه سلطه مادی محض.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با یادآوری تأکید حضرت امام خمینی رحمتالله علیه افزود: امام خمینی(ره) با درک این دوگانگی بنیادین، وحدت را یک نیاز روشنفکرانه نمی دانست، بلکه یک ضرورت برای بقای انقلاب و تحقق تمدن اسلامی میدانست.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با تأکید بر نقش حضرت امام خمینی رحمتالله علیه در وحدت حوزه و دانشگاه اظهار داشت: حضرت امام صرفاً یک فقیه نبود، بلکه فیلسوف انقلاب بود و مراد ایشان از وحدت حوزه و دانشگاه، صرفاً تدریس دروس مشترک نبود.
وی افزود: هدف امام، جلوگیری از دوگانگی معرفتی(دین برای مسجد/علم برای دنیا)، جلوگیری از سکولار شدن علم و ساخت انسان واحد بود؛ ایشان نمیخواستند دین و علم دو جهان مجزا باشند یا علم سکولار شود و استقلال خود را در برابر ارزشهای انسانی و الهی اعلام کند.
به گفته رنجبر، امام به دنبال ایجاد سیستمی بود که از منظر ترمودینامیکی، علم خودبسنده و منزوی نشود و مسیرش به زوال و مرگ نیانجامد.
وی ادامه داد: امام با این نگاه به دنبال تربیت نسلی واحد بود که تحلیلهای علمی و عملی آنان متاثر از جهانبینی توحیدی باشد.
رنجبر با اشاره به فرمایشات حضرت آیتالله جوادی آملی گفت: هدف، تربیت انسانی عالم توحیدی است که در تحلیل علمی و عمل دینی خود از عقلانیت و جهانبینی توحیدی بهرهمند باشد و حقیقت را بهصورت واحد دریابد.
وی تأکید کرد: حقیقت واحد است. این اصل در دو ساحت مختلف خود را نشان می دهد. جدایی علم و دین، هر دو را به سمت انحراف میبرد؛ دین بدون علم منزوی و به خرافات یا شعارهای غیر عملی تبدیل میشود و علم بدون دین، خطرناک شده و فاقد قطبنمای اخلاقی بوده و میتواند به ابزاری برای استثمار تبدیل شود.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با ارائه تحلیل ترمودینامیکی جامعه و دانشگاه خاطرنشان کرد: سیستمی که انرژی به آن تزریق میشود، اما سازماندهی لازم برای تبدیل انرژی به کار مفید را ندارد، به سمت بینظمی میرود. رشد کمی دانشگاهها، مانند آنچه امروز شاهد هستیم، مطلوب است. زیرساختها، تعداد دانشجویان و مقالات در حال افزایش است و جایگاه منطقهای دانشگاهها ارتقا یافته است اما این کافی نیست. توان فناورانه، قدرتمند است در حوزه های علوم پایه و مهندسی و پزشکی مرزهای علم را جابجا کرده ایم.
وی افزود: دانشگاه میداند چگونه پیش برود از نظر متدولوژی و ابزار، اما نمیداند به کجا باید برسد؛ غایت و هدف نهایی را نمیداند. دانشگاههای موفق جهانی هم مانند MIT و استنفورد در حل مسائل تکنیکی قوی هستند، اما حکمتساز نیستند و در پاسخ به پرسشهای وجودی دچار خلأ هستند. انسانشناسی آنان براساس جهانبینی اومانیستی یا مادهگرایانه تعریف شده و جایگاه انسان پیش از هر پژوهش، به شکلی خطرناک مشخص شده است.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با تأکید بر اهمیت تحقق وحدت حوزه و دانشگاه در سطح ملی و جهانی اظهار داشت: از دل این وحدت، حضور دانشگاه حکمت ساز در خود دانشگاه ایران باید شکل بگیرد تا بتوان آن را بهعنوان الگویی برای سراسر جهان معرفی کرد.
وی افزود: در شرایط فعلی، جهتدهی علم در دانشگاهها براساس بازار یا قدرت انجام میشود و نوآوریها عمدتاً براساس نیازهای سودآوری یا تقاضای ژئوپلیتیکی سازماندهی میشوند که این امر، مطلوب نیست.
رنجبر تأکید کرد: ضعف موجود، تکنیکی نیست بلکه ضعف فلسفی است؛ ابزار ساخته میشود، اما به این توجه نمیشود که این ابزار در دست چه کسی باشد و برای چه هدفی مورد استفاده قرار گیرد.
وی با ارائه مثالی از تحلیل مولانا توضیح داد: اگر دانشگاه بهتنهایی پای فیل را لمس کند، دیگر فیل را ستون میبیند و قوانین و واقعیتهای طبیعت را محدود در همان سطح درک میکند. از سوی دیگر، اگر حوزه بهتنهایی عمل کند، تنها گوش فیل را حس میکند و مفاهیم اخلاقی و انتزاعی را بهصورت مجزا دریافت میکند. وحدت حوزه و دانشگاه یعنی چی؟ وحدت یعنی روشن کردن شمع حکمت که همان نور الهی است که کمک می کند تا کل فیل را درست و کامل ببینیم؛ واجد ذخیره عمیق انسانشناسی، فلسفه و جهانبینی و توان تبیین معنا، هدف و آخرت است.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با بیان پیامدهای عدم تحقق وحدت حوزه و دانشگاه افزود: علم، بیغایت رشد کرده و مصرفگرایی و تهدیدات جدیدی (مانند هوش مصنوعی کنترلنشده) تولید کرده است. معنا، بیقدرت مانده و در برابر موجهای عظیم تغییرات تکنولوژیک، قادر به ارائه راهکار عملی و فراگیر نیست.
رنجبر با تشریح نسلهای مختلف دانشگاه در جهان گفت: تحول دانشگاه ها از نسلی به نسل دیگر نشان می دهد که میدان عمل علم به حوزه های حساس تر و بنیادی تری نفوذ کرده است.
وی افزود: نسل اول دانشگاهها آموزشمحور بود و تمرکز بر تربیت متخصص داشت، نسل دوم پژوهشمحور شد و منجر به تولید دانش شد، نسل سوم به ثروتآفرینی و حل مسائل بازار و تبدیل دانش به فناوری پرداخت و دانشگاه نسل چهارم که اکنون در سطح جهان به آن توجه میشود، به حل مسائل اجتماعی و زیستمحیطی میپردازد، اما دانشگاه نسل پنجم، انسانمحور است که برای ما خطر و فرصت است.
وی ادامه داد: دانشگاه نسل پنجم نقطه عطف ماست به این جهت که در این نسل، دانشگاه وارد قلمرو تعریف انسان مطلوب آینده میشود. این خطر زمانی به وجود میآید که مسائل مربوط به معنا نادیده گرفته شود، اما با وحدت حوزه و دانشگاه میتوان مسیر صحیح و انسانی آن را تضمین کرد.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی اظهار کرد: به گفته حضرت آقا، نظریه «علم برای علم» افسانهای کهنه است و بهویژه در جامعه انقلابی، پذیرفتنی نیست. علم زمانی معنا پیدا میکند که برای انسان، آرمانهای انسانی و بشریت باشد و رسیدن به خدا را دنبال کند.
رنجبر افزود: حضرت آقا به همین جهت، حوزههای علمیه و دانشگاهها را به تفکر در این باب دعوت میکنند. همانطور که شهید مطهری هشدار داده، علم اگر با ایمان همراه نشود، میتواند به سلاحی در دست انسانهای ناپخته تبدیل شود.
وی ادامه داد: هوش مصنوعی اگر فاقد مبنای اخلاقی و معنوی باشد، میتواند نظم دیکتاتورمآبانه یا لذتگرایی مطلق ایجاد کند، زیرا هیچ مرجع بالاتری برای محدود کردن آن وجود ندارد.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با توضیح اینکه وحدت حوزه و دانشگاه نباید با ادغام نهادی اشتباه گرفته شود، گفت: در بیانات حضرت آقا در مراسم سالگرد شهید مفتح آمده که مقصود از وحدت حوزه و دانشگاه، ادغام این دو نهاد نیست. ما ادغام نهادی نداریم که دانشگاه را به نهاد دینی و حوزه را به دانشکده علوم انسانی تبدیل کنیم؛ این کار سبب تضعیف تخصص هر دو نهاد میشود. تشابه ظاهری مانند استفاده از لباسهای یکسان یا برگزاری سمینارهای مشترک بدون تغییر زیربنای فکری، هم اتفاق جالبی نیست. مداخلات متقابل در روشها مانند آموزش فیزیک کوانتوم توسط فقیه یا تدریس استنباط فقهی توسط فیزیکدان هم به تخصص هر دو نهاد آسیب میرساند.
وی با استناد به دیدگاه آقای باربور، فیزیکدان و متفکر علم و دین افزود: تعارض میان علم و دین زمانی پدید میآید که هر یک به جای پاسخگویی به پرسشهای خود، در قلمرو دیگری داوری کند؛ این امر وحدت نیست. وحدت واقعی باید در سطح افق هدایت علم و بنیانهای هستیشناختی تحقق یابد و یک گرادیان معنا در سراسر ساختار تولید دانش ایجاد کند، بهگونهای که در هر مرحله از تحقیق و توسعه، غایت بهعنوان یکی از پارامترهای اساسی مدنظر قرار گیرد.
وی تصریح کرد: سوره بقره، آیه ۲۶۹ میگوید: «حکمت را به هر کس بخواهد میدهد و آنچه به او حکمت داده شود، بیتردید او را خیر فراوانی داده است.» همچنین هایزنبرگ نیز میگوید: «جرعه نخست در جام علوم طبیعی انسان را به الحاد میکشاند، اما در ژرفای این جام، خدا در انتظار اوست.» اگر این ارتباط با خدا و توحید برقرار شود، وحدت معنا پیدا میکند.
رنجبر در ادامه به ضرورت توافقهای کلیدی میان حوزه و دانشگاه برای تحقق وحدت اشاره کرد و افزود: مورد اول توافق بر سر انسانشناسی است؛ این توافق شامل تعریف مشترک از انسانشناسی، ظرفیتها، محدودیتها و هدف نهایی انسان است. توافق بر سر مفهوم کمال که تعریف علمی و عملی از پیشرفت واقعی برای جامعه مبتنی بر ارزشها است. توافق سوم بر سر نسبت علم، قدرت، مسئولیت و تعیین حدود اخلاقی و حکمی استفاده از قدرتهای علمی جدید است. در عین حال، هر دو نهاد استقلال روششناختی خود را حفظ میکنند اما در جهت، همافق میشوند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با تأکید بر ضرورت تحقق وحدت حوزه و دانشگاه در راستای ایجاد «دانشگاه حکمتساز» اظهار داشت: هدف ما از وحدت حوزه و دانشگاه، دستیابی به دانشگاه نسل چهار یا پنج به سبک جهانی نیست؛ بلکه دانشگاهی است که پیش از تولید هر فناوری یا کشف علمی، غایت انسان را بهصورت نهادمند و ساختاری و الزامآور وارد فرآیند تصمیمگیری در مورد آن دانش کند. در واقع این همان دانشگاه حکمتساز است.
وی افزود: پیشرفت در دانشگاه مساوی با کمال نیست و باید تمایز روشنی بین توسعه ابزار و رسیدن به هدف نهایی قائل شد؛ توانستن به معنای مجاز بودن نیست. مثلا توانایی تغییر ژنوم به معنای مجاز بودن انجام هر تغییر دلخواه نیست. این اجازه از حکمت نشات میگیرد. هر نوآوری باید ضرورت مبتنی بر حکمت و نه صرفاً رقابت بیپایان باشد. علم بدون جهت، تنها انتروپی را افزایش میدهد، اما علمی که جهت الهی داشته باشد، تبدیل به حکمت میشود.
به گفته رئیس دانشگاه آزاد اسلامی، اگر دانشگاه تنها بماند، علم قدرتمند میشود، اما داوری غایی نخواهد داشت. حوزه بدون دانشگاه تبدیل به نهاد نظریهپرداز بیقدرت در میدان اجرا و سیاستگذاری است.
وی افزود: دانشگاه حکمت ساز، محصول برهمکنش ساختاری این دو نهاد است؛ حوزه نقش نظارت عالیه حکمی دارد و دانشگاه نقش پیادهسازی کارآمد مبتنی بر آن حکمت را بر عهده دارد.
رنجبر با تشریح مدل سهسطحی وحدت حوزه و دانشگاه توضیح داد: این وحدت موثر نیازمند مدل سهسطحی است که سطح معرفتی سنگ بنای آن باشد و بین متفکران اصلی حوزه و دانشگاه تدوین شود. نخستین گام، تدوین انسانشناسی مشترک و تعریف سندی مشترک شامل هدف آفرینش انسان، ظرفیتهای ذهنی و اخلاقی، حقوق بنیادین او در پرتو شریعت و علم است. این سند باید توسط متخصصین هر دو حوزه تهیه شود.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با تأکید بر ضرورت بازتعریف کمال انسان در عصر هوش مصنوعی اظهار کرد: در مواجهه با الگوریتمهای پیچیده هوش مصنوعی باید مشخص شود، کدام ویژگیهای انسانی از جمله خلاقیت ذاتی، اراده آزاد و مسئولیتپذیری باید حفظ و تقویت شوند و علم چگونه باید در جهت تقویت این مؤلفهها حرکت کند.
رنجبر با اشاره به روندهای جهانی علم و فناوری گفت: از سال ۲۰۰۳ به بعد، همگرایی علوم و فناوری بهصورت گسترده دنبال شد؛ همگرایی نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی، فناوری اطلاعات و علوم شناختی با هدف تولید «ابرفناوریها» که ادعا میشود برای بهبود عملکرد انسان طراحی شدهاند.
وی تصریح کرد: در این رویکرد، فرضیه بهبود عملکرد انسان بدون توجه به غایت و هدف از خلقت در نظر گرفته می شود؛ در حالی که این نگاه، نتیجه علم بیغایت و بیمعناست؛ علمی که فاقد توحید و مبانی الهی است.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به مصادیق این رویکرد هشدار داد: امروز بودجههای کلانی صرف پروژههایی مانند ویرایش ژنی، مهندسی ژنتیک، شبیهسازی، ارتقای زیستی انسان و حتی کشتار از راه دور میشود. متأسفانه سوءاستفادههای گستردهای نیز در حال وقوع است. این نتیجه فعالیت دانشگاه تنهاست، دانشگاهی که بدون معنا فعالیت میکند.
وی گفت: مؤسسات پژوهشی وابسته به ارتش آمریکا سالها پیش 65 میلیون دلار برای پروژههایی مانند «امنیت ژنتیک» هزینه کردند و این رقم امروز بهمراتب افزایش یافته است. چند سال پیش نیز ولادیمیر پوتین هشدار داد که برخی فناوریها از بمب اتم خطرناکترند؛ چراکه به سمت تولید انسانهای مهندسیشده و برنامهریزیشده برای اهداف خاص حرکت میکنند، انسانهایی که میتوانند به ابزارهای خطرناک سلطه و خشونت تبدیل شوند؛ انسانهایی که خدا و معنا نمیشناسند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به پیامدهای عملی این علم بیغایت افزود: نتیجه چنین رویکردی تولید گسترده سلاحهای کشتار جمعی و استفاده از آنها علیه ملتهای مظلوم، از جمله در غزه و فلسطین و جنگ و جنایت تحمیلی ۱۲ روزه بود.
وی تأکید کرد: ما نیز باید به دانش مسلح شویم، اما این تسلیح باید با فرزانگی همراه باشد؛ دانشی که در چارچوب حکمت و توحید قرار گیرد. علم زمانی ارزشمند است که قدرت را در مسیر الهی و انسانی هدایت کند و از تبدیل شدن به ابزار ویرانگر جلوگیری شود.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با اشاره به کاربردهای مثبت و در عین حال مخاطرات فناوریهای نوین تصریح کرد: طراحی اندامهای مصنوعی میتواند به جامعه پزشکی و جراحان کمک کند و در جای خود اقدامی مطلوب است، اما در عین حال پیشبینیهایی مطرح میشود که تا سال 2040، تلاشهایی برای تولید «انسان کامل» از مسیر فناوری دنبال خواهد شد.
وی افزود: این مسیر هرچند به تحقق انسان کامل منجر نمیشود، اما میتواند انسانهای خطرناک و دستکاری شده تولید کند؛ موضوعی که بازتاب آن را حتی در آثار سینمایی و فیلمهای تخیلی غربی نیز میبینیم.
رنجبر با اشاره به مدل سهسطحی تحقق وحدت حوزه و دانشگاه گفت: در کنار سطح معرفتی، سطح دوم، «سطح نهادی» است. در این سطح باید ساختارهای همکاری ایجاد شود که به خروجیهای عملی منجر شود.
وی پیشنهاد داد: شوراهای مشترک داوری حکمی برای پروژههای کلان فناوری تشکیل شود؛ بهگونهای که هر پروژهای با پتانسیل ایجاد تغییرات بنیادین در جامعه مانند پروژههای حوزه بیوتکنولوژی و هوش مصنوعی توسط هیاتی متشکل از متخصصان فنی، فقهی و فلسفی مورد بررسی قرار گیرد تا مشخص شود، آیا این پروژه در مسیر کمال انسانی حرکت میکند یا خیر.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی تأکید کرد: حضور فلسفه باید در متن طراحی علم باشد، نه در حاشیه آن. ایجاد کرسیهای مشترک میان حوزه و دانشگاه ضروری است؛ کرسیهایی که از مراحل اولیه طراحی پژوهش حضور داشته باشند و الزامات اخلاقی را پیش از ورود پروژهها به مرحله آزمایشگاهی مورد توجه قرار دهند.
وی در ادامه با اشاره به نقش فعالیتهای فرهنگی و دانشجویی گفت: کرسیهای آزاداندیشی نباید صرفاً به مباحث سیاسی محدود شوند، بلکه باید دانشجویان و تشکلهای دانشجویی را تحت نظارت اساتید متخصص به سمت گفتوگوهای عمیق علمی، فلسفی و حکمی سوق داد. تا این مباحث بهصورت جدی در فضای دانشگاه نهادینه شود.
رنجبر سطح سوم این مدل را «سطح حکمرانی علم» دانست و افزود: در این سطح، خروجیهای معرفتی باید به سیاستهای ملی تبدیل شوند. سیاستگذاری علم باید با افق حکمی پیوند بخورد و بودجهریزی و اولویتدهی به تحقیقاتی انجام شود که مستقیماً به حل مسائل تمدنی در پرتو دیدگاه توحیدی کمک میکنند، نه صرفاً پروژههایی که سودآوری مالی دارند.
رئیس دانشگاه آزاد اسلامی با انتقاد از رویکرد صرفاً کمّی در ارزیابی دانشگاهها اظهار داشت: در کنار شاخصهای رشد علمی و تعداد مقالات و نمایههای بینالمللی، باید شاخصهای رشد انسانی نیز تعریف شود.
وی تأکید کرد: تمرکز صرف بر تولید مقاله و ارتقای رتبه علمی کافی نیست، بلکه ناظر به ضرورت تغییر نگاه در مسیر حکمتمحور شدن دانشگاه است.
وی ادامه داد: ما شاخص رشد علمی داریم، اما چرا نباید شاخص رشد انسانی را هم تعریف کنیم؟ چرا خودمان تعریف نکنیم؟ امروز مقالات علمی ما عمدتاً به سمت مجلاتی میرود که توسط مؤسساتی مانند الزویر یا اشپرینگر و غیره منتشر میشوند. این مساله باید تصحیح شود.
رنجبر با اشاره به امکان همکاریهای بینالمللی افزود: میتوانیم با کشورهایی مانند چین، روسیه و سایر کشورهای همسو بنشینیم و در کنار شاخصهای متداو
انتهای پیام/


