شکست سپر اطلاعاتی اسرائیل؛ نفوذ ایران به عمق اتاقهای محرمانه تلآویو
به گزارش خبرگزاری آنا، اسرائیل دههها دستگاه اطلاعاتی خود را «قدرتمندترین سامانه امنیتی منطقه» معرفی میکرد؛ دستگاهی متکی بر شاباک (امنیت داخلی)، موساد (عملیات خارجی)، امان (اطلاعات نظامی)، صدها تیپ مراقبتی، و شبکهای از فناوریهای سایبری که خود را «نفوذناپذیر» میپنداشت. اما اعتراف رسانههای عبری طی هفتههای اخیر—از جمله یدیعوت آحارونوت، معاریو، کان، هاآرتص و روتر—به ابعاد نفوذ ایران، معادله را دگرگون کرده است.
بازداشت دهها صهیونیست در ماههای اخیر، گزارش رسمی شاباک درباره کشف «حلقه نفوذ ایرانی»، هشدار فرماندهان نظامی درباره «رخنه در پایگاههای حساس»، و اعتراف یک رسانه عبری به اینکه «ایران نهتنها از بیرون، بلکه از داخل اسرائیل ما را رصد میکند» نشان میدهد که ایران بازیگر صرفاً منطقهای نیست؛ بلکه یک قدرت اطلاعاتی تمامعیار است.
در این گزارش، ساختار نفوذ، دلایل فروپاشی امنیت داخلی رژیم، سازوکارهای عملیات اطلاعاتی ایران و پیامدهای راهبردی آن برای آینده نبرد منطقهای بررسی میشود.
۱. ابعاد اعتراف رسانههای عبری: نفوذ ایران از «اقرار» تا «وحشت»
طی 48 ساعت گذشته چند رسانه عبری اعتراف کردند که:
۱) ایران به پایگاههای نظامی و زیرساختهای اطلاعاتی اسرائیل نفوذ کرده است.
۲) شبکههای انسانی ایران در عمق سرزمینهای اشغالی فعالند.
۳) شاباک در مهار موج نفوذ، ناکام بوده و مجبور به بازداشت گسترده شده است.
۴) ایران از اطلاعات بهدستآمده برای موفقیتهای عملیات پهپادی، موشکی و سایبری استفاده میکند.
این سطح از اعتراف، آن هم از سوی رسانههایی که سالها کوچکترین رخنه امنیتی را انکار میکردند، نشان میدهد اسرائیل به نقطهای رسیده که پنهانکاری دیگر کارکرد ندارد و حجم نفوذ ایران از امکان لاپوشانی فراتر رفته است.
در همین ارتباط، معاریو در گزارشی که بازتاب فراوانی یافت، نوشت: جاسوسی ایران در اسرائیل سطحی گسترده و نگرانکننده پیدا کرده است. شاباک فقط در یک ماه چندین شبکه وابسته به ایران را کشف کرد.
یدیعوت آحارونوت حتی پا را فراتر گذاشته و نوشت: ایران توان جمعآوری اطلاعات از پایگاههای نظامی ما را دارد و این یک هشدار راهبردی است.
این اعترافات، از نگاه تحلیلگران عبری، نه یک خطر تاکتیکی، بلکه «شکاف ساختاری در معماری امنیت اسرائیل» است.
۲. چرا نفوذ ایران در اسرائیل یک پدیده عادی نیست؟
ساختار امنیتی رژیم صهیونیستی بر سه ستون اصلی بنا شده است:
یک — کنترل شدید اجتماعی (Surveillance State)
دو — شبکه گستردة نیروهای خبره اطلاعاتی
سه — فناوریهای پیشرفته پایش الکترونیک
نفوذ در چنین ساختاری معمولاً غیرممکن تلقی میشد. اما ایران توانست با ترکیبی از:
• عملیات پیچیده انسانی (HUMINT)
• جنگ سایبری چندلایه (CYBINT)
• نفوذ روانی و تأثیرگذاری اجتماعی (PSYOPS)
• استفاده از شکافهای اجتماعی و بحرانهای داخلی رژیم این «دژ امنیتی» را فرو بریزد.
اهمیت نفوذ ایران از این جهت است که اسرائیل مدتها تلاش داشت فعالیتهای تهران را به سطح «تهدید موشکی» محدود نشان دهد، اما اکنون مجبور است به جهان اعتراف کند که ایران در حوزه اطلاعاتی نیز برتری پیدا کرده و از سطح «تهدید منطقهای» به «تهدید ساختاری و درونی» تغییر موقعیت داده است.
۳. روشهای نفوذ ایران از نگاه منابع عبری
با تجمیع آنچه رسانههای عبری، مقامات امنیتی اسرائیل و تحلیلگران صهیونیست گفتهاند، مجموعهای از روشهای نفوذ ایران قابل استخراج است. این روشها هماهنگ با الگوی اطلاعاتی محور مقاومت است.
الف) نفوذ انسانی در گلوگاههای نظامی
شاباک تأیید کرد برخی از بازداشتشدگان در پایگاههای حساس نظامی مشغول بودهاند. این یعنی نفوذ نه در سطح اجتماعی، بلکه در سطح نظامی–حرفهای رخ داده است؛ جایی که حتی اسرائیل آن را «تماماً مراقبتشده» معرفی میکرد.
ب) استفاده از شکافهای داخلی اسرائیل
بحران کابینه نتانیاهو، جنگ داخلی پنهان میان ارتش و کابینه، مهاجرت معکوس یهودیان، نارضایتی اقتصادی، و شکافهای مذهبی–قومی بهترین بستر برای عملیات اطلاعاتی ایران بوده است.
پ) ارتباطات سایبری و جلب منابع از طریق فضای مجازی
شاباک اعلام کرد برخی از شبکهها از طریق ارتباطات اینترنتی با اپراتورهای خارجی فعال بودهاند. بسیاری از رسانهها اشاره دارند که این «اپراتورها» از جانب ایران هدایت شدهاند.
ت) مقابلهبهمثل در جنگ سایبری
برنامههای سایبری ایران در سالهای اخیر به مرحلهای رسیده که اسرائیل چند بار مجبور شده زیرساختهای حیاتی خود را قطع، یا شبکهها را از مدار خارج کند.
این توان سایبری، دسترسی ایران به دادههای طبقهبندیشده را تقویت کرده است.
ث) شبکهسازی میان عربهای ۴۸، مهاجران روس و اروپایی و حتی صهیونیستهای ناراضی
گزارشها نشان میدهد اسرائیل نگران جذب نیرو از میان طبقه متوسط صهیونیست است. این دقیقاً همان چیزی است که رسانهها آن را «ترسناکترین دستاورد ایران» نامیدند.
۴. اثرات نفوذ ایران بر ساختار امنیتی اسرائیل
نفوذ اطلاعاتی از نوعی که رسانههای عبری به آن اعتراف کردهاند، تأثیرات راهبردی دارد:
۱) فقدان قطعیت اطلاعاتی برای اسرائیل
وقتی دشمن بداند هر حرکت او دیده میشود، تصمیمگیری فلج میشود. تلآویو امروز در چنین وضعیتی قرار دارد.
۲) تضعیف عملیاتهای خارجی موساد
وقتی نفوذ داخلی بالا باشد، موساد برای جذب منابع در کشورهای دیگر نیز زیر فشار قرار میگیرد.
۳) احتمال درز اطلاعات حساس نظامی به ایران
این همان چیزی است که معاریو از آن با عنوان «ترس واقعی» یاد کرده است.
۴) رشد دومینوی بیاعتمادی در داخل اسرائیل
جامعه صهیونیستی امروز یکی از بیاعتمادترین جوامع جهان است. پروندههای اخیر این بیاعتمادی را شدیدتر میکند.
۵) تضعیف قدرت بازدارندگی مقابل محور مقاومت
اسرائیل زمانی ادعا میکرد هر حرکت مقاومت زیر چشم ماست.امروز، این ادعا فرو ریخته است و خود اسرائیلیها اذعان دارند این ایران است که حرکتهای ما را رصد میکند.
۵. پیامدهای نفوذ ایران برای صحنه عملیاتی منطقه
الف) جبهه غزه
نفوذ اطلاعاتی ایران موجب شد ارتش اسرائیل با شکست اطلاعاتی کمسابقه مواجه شود. اشتباه در برآورد توان حماس، ناتوانی در شناسایی مسیرهای تونلی، و ناکامی در مهار پهپادها نتیجه همین ضعف اطلاعاتی است.
ب) جبهه شمال (لبنان)
نیروهای مقاومت در لبنان امروز با دقتی بیسابقه مواضع نظامی اسرائیل را رصد میکنند. این دقت بدون شبکه اطلاعاتی عمیق در داخل فلسطین اشغالی ممکن نیست.
پ) جبهه یمن
توان اطلاعاتی انصارالله در هدفگیری دقیق ناوهای صهیونیستی و آمریکایی نشاندهنده همکاری و همافزایی محور مقاومت است.
ت) جبهه عراق و سوریه
عملیاتهای اخیر مقاومت عراق علیه پایگاههای آمریکایی و رژیم صهیونیستی، مبتنی بر شبکهای از اطلاعات منطقهای است که نقش ایران در آن انکارناپذیر است.
ث) بازتعریف بازدارندگی منطقه
امروز محور مقاومت صاحب «چشم مشترک» شده است. این چشم مشترک، محصول نفوذ ایران و همافزایی اطلاعاتی گروههای مقاومت است.
کدام بخشهای اسرائیل بیشترین نفوذپذیری را دارند؟
بر اساس دادههای عبری، بیشترین رخنه در بخشهای زیر گزارش شده است:
• پایگاههای هوایی
• واحدهای لجستیک و پشتیبانی ارتش
• سامانههای غیرنظامی متصل به زیرساختهای نظامی
• نیروهای احتیاط
• شرکتهای امنیتی خصوصی
• لایههای متوسط اجتماعی و کارمندان دولت
نفوذ در چنین گسترهای نشان میدهد عملیات ایران «نقطهای» نیست؛ بلکه یک نفوذ لایهمند و چندساحتی است.
چرا شاباک قادر به مهار این شبکهها نیست؟
کوتاهترین پاسخ این است: زیرا ایران از نقاط کور امنیتی اسرائیل وارد شده است.
شاباک در سه حوزه ضعف مزمن دارد:
۱) بحران منابع انسانی:
هجوم درخواستهای مهاجرت، نارضایتی جوانان و کاهش اعتماد اجتماعی باعث شده شاباک نتواند جای خالی نیروهای خبره را پر کند.
۲) بحران ساختاری:
شاباک مانند بسیاری از سازمانهای امنیتی کلاسیک، بیش از حد متکی به فناوری و کمتر متکی به «تحلیل انسانی» شده است؛ ایران دقیقاً از همین ضعف استفاده کرده است.
۳) بحران سیاسی واجتماعی:
درگیری نتانیاهو با ارتش و دستگاه امنیتی، ساختار امنیتی را دچار تلاشی کرده است؛ این فروپاشی بهترین فضا برای نفوذ اطلاعاتی است.
چرا رسانههای عبری مجبور به اعتراف شدند؟
چند دلیل وجود دارد:
یک — حجم بازداشتها بهحدی زیاد شده که پنهانکاری ممکن نبود.
دو — نگرانی از تکرار شکست اطلاعاتی ۷ اکتبر.
سه — فشار جناحهای سیاسی برای مقصرسازی یکدیگر.
چهار — افزایش نگاه جهانی به «ضعف استخبارات اسرائیل».
پنج — بالا رفتن سطح عملیات محور مقاومت و نیاز به توضیح شکستها.
اعتراف رسانهها تلاش برای «مدیریت ترس عمومی» است؛ اما عملاً بهجای کنترل ترس، آن را گستردهتر کرده است.
به گزارش آنا، نفوذ اطلاعاتی ایران در اسرائیل، آنگونه که رسانههای عبری اکنون بهصراحت آن را بیان میکنند، یک تحول تاکتیکی یا مقطعی نیست؛ بلکه تغییر پارادایم امنیتی منطقه است.
ایران طی دو دهه گذشته پنج ویژگی مهم را در حوزه اطلاعاتی تثبیت کرده است:
۱. شبکهسازی منطقهای با محور مقاومت
ایران برخلاف ساختارهای اطلاعاتی غربی، از مدل «شبکههای اجتماعی اطلاعاتی» استفاده میکند؛ مدلهایی که در لبنان، عراق، سوریه، یمن و فلسطین امتداد دارد.
۲. تلفیق ترفدهای جاسوسی HUMINT و CYBINT
تلفیق اطلاعات انسانی و اطلاعات سایبری، ایران را از یک بازیگر منطقهای به یک قدرت اطلاعاتی چندبعدی تبدیل کرده است.
۳. استفاده از شکافهای داخلی اسرائیل
ایران بهجای نفوذ از «خط مقدم»، از «پشت دیوارهای داخلی» اقدام کرده است.
۴. کاربست هوشمندانه عملیات روانی
شبکههای اجتماعی، رسانههای عبری و جامعه بحرانی اسرائیل بهترین میدان برای تأثیرگذاری بودهاند.
۵. پیوستگی اطلاعاتی در عملیات نظامی مقاومت
آنچه امروز در جبهههای غزه، لبنان، عراق و یمن میبینیم، محصول همین پیوستگی است.
بهطور خلاصه: اسرائیل اکنون نه با نفوذ نقطهای، بلکه با یک «اتفاق بزرگ اطلاعاتی» مواجه است؛ اتفاقی که برتری تاریخی موساد و شاباک را به چالش کشیده و محور مقاومت را در موقعیتی قرار داده که پیش از این، هرگز در تاریخ نبردها تجربه نشده بود.
در سطح راهبردی، این نفوذ سه پیامد کلیدی دارد:
الف) پایان عصر برتری اطلاعاتی اسرائیل
رژیم صهیونیستی از این پس مجبور است در تمام محاسبات نظامی، فرض «نفوذ ایران» را بهعنوان یک متغیر ثابت لحاظ کند.
ب) تغییر موازنه بازدارندگی به نفع محور مقاومت
وقتی اسرائیل مطمئن نیست چه چیزهایی برای ایران فاش شده، جرأت عملیاتهای گسترده را از دست میدهد.
پ) گسترش بحران اعتماد داخلی در اسرائیل
جامعهای که به دستگاه امنیتی خود اعتماد نداشته باشد، توان تحمل جنگهای طولانی را ندارد.
این نفوذ اطلاعاتی، در نهایت اسرائیل را به مرحلهای میبرد که بسیاری از تحلیلگران عبری آن را «آغاز فروپاشی درونی» نامیدهاند؛ فروپاشی نه از طریق موشک و پهپاد، بلکه از مسیر اطلاعات، شکاف اجتماعی و بحران ساختاری.
انتهای پیام/


