یک کارشناس هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال در گفت‌و‌گو با آنا:

دانشگاه‌ها باید مرز میان «یادگیری اصیل» و «وابستگی الگوریتمی» را مشخص کنند

دانشگاه‌ها باید مرز میان «یادگیری اصیل» و «وابستگی الگوریتمی» را مشخص کنند
پیشرفت فناوری‌های نوینی مانند ChatGPT تنها زمانی به نفع جامعه خواهد بود که اخلاق‌محوری، آموزش تفکر انتقادی و ارتقای سواد دیجیتال در دانشگاه‌ها نهادینه شود. به گفته داود مسعودی، کارشناس هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال؛ هوش مصنوعی به‌عنوان عاملی تحول‌آفرین در آموزش عالی، امکان شخصی‌سازی یادگیری و بهبود کیفیت تدریس را فراهم می‌کند، اما استفاده از آن نیازمند رعایت اصول اخلاقی، حفظ حریم خصوصی و مقابله با سوگیری‌های الگوریتمی است.

به گزارش خبرنگار آنا؛ تحولات پرشتاب فناوری در دهه اخیر، نظام آموزش عالی را در برابر پرسش‌های بنیادینی قرار داده است. ظهور ابزار‌های هوش مصنوعی به‌ویژه مدل‌های زبانی مانند ChatGPT، نه‌تنها شیوه‌های آموزش، یادگیری و ارزیابی را دگرگون کرده، بلکه مرز میان تفکر انسانی و تولید ماشینی را به چالشی تازه بدل ساخته است. دانشگاه‌ها در سراسر جهان با پدیده‌ای مواجه‌اند که دیگر نمی‌توان آن را صرفاً تهدید یا فرصت دانست؛ بلکه واقعیتی است که ماهیت آموزش، پژوهش و حتی نقش استاد و دانشجو را بازتعریف می‌کند.در چنین شرایطی، توجه به ابعاد اخلاقی، اجتماعی و فنی استفاده از هوش مصنوعی بیش از هر زمان دیگری ضرورت یافته است. از یک سو، این فناوری ظرفیت ارتقای بهره‌وری آموزشی، تسهیل دسترسی به منابع علمی و شخصی‌سازی فرآیند یادگیری را دارد؛ از سوی دیگر، استفاده بی‌ضابطه از آن ممکن است موجب سطحی‌نگری، وابستگی شناختی و تضعیف تفکر انتقادی شود.به همین دلیل، بحث پیرامون «حد و مرز استفاده از هوش مصنوعی در دانشگاه‌ها» به یکی از موضوعات اصلی حوزه سیاست‌گذاری علم و فناوری تبدیل شده است.

 در همین رابطه گفت‌و‌گو با داود مسعودی، کارشناس هوش مصنوعی و اقتصاد دیجیتال، تلاشی است برای واکاوی جایگاه واقعی هوش مصنوعی در آموزش عالی و بررسی چگونگی تبدیل این ابزار فناورانه به فرصتی برای رشد علمی، عدالت آموزشی و ارتقای کیفیت یادگیری در ایران.

نظر شما درباره جایگاه هوش مصنوعی در نظام آموزش عالی چیست؟

هوش مصنوعی را می‌توان یکی از مؤلفه‌های تحول‌آفرین در عرصه آموزش عالی دانست. این فناوری نه‌تنها ظرفیت شخصی‌سازی فرآیند یادگیری را دارد، بلکه می‌تواند به ارتقای کیفیت تدریس، تسهیل دسترسی به منابع علمی و افزایش بهره‌وری آموزشی منجر شود. البته بهره‌گیری از آن مستلزم توجه جدی به مسائل اخلاقی، حفظ حریم خصوصی، و جلوگیری از سوگیری‌های الگوریتمی است.

آیا ابزار‌هایی مانند ChatGPT بیشتر به دانشجویان کمک می‌کنند یا ممکن است موجب کاهش توانمندی‌های شناختی آنان شوند؟

این ابزار‌ها در صورت استفاده هدفمند و آگاهانه، می‌توانند نقش مؤثری در ارتقای یادگیری ایفا کنند. اما اگر به‌عنوان جایگزین تفکر و تلاش علمی مورد استفاده قرار گیرند، ممکن است منجر به سطحی‌نگری و کاهش عمق یادگیری شوند. بنابراین، هوش مصنوعی هم می‌تواند فرصت‌ساز باشد و هم تهدیدآفرین؛ بسته به نحوه بهره‌برداری از آن دارد.

چه توصیه‌هایی برای استفاده بهینه دانشجویان از ChatGPT دارید؟

توصیه من این است که دانشجویان این ابزار را به‌عنوان مکملی در فرآیند یادگیری ببینند، نه جایگزین آن. برای مثال، می‌توانند از آن برای دریافت پاسخ‌های اولیه، تحلیل مفاهیم پیچیده، یا یافتن منابع علمی معتبر استفاده کنند. همچنین، استفاده از ChatGPT در تمرین‌های تحلیلی و بحث‌برانگیز می‌تواند به تقویت تفکر انتقادی کمک کند.

برخی دانشجویان از این ابزار برای نگارش کامل تکالیف و پایان‌نامه‌ها استفاده می‌کنند. این روند چه پیامد‌هایی برای کیفیت علمی دارد؟

چنین استفاده‌ای نه‌تنها موجب تضعیف مهارت‌های پژوهشی و نگارشی دانشجویان می‌شود، بلکه اعتبار علمی آثار تولیدشده را نیز زیر سؤال می‌برد. تولید محتوای غیر اصیل و مبتنی بر الگوریتم‌های عمومی، خطر جدی برای نظام ارزیابی علمی و اخلاق پژوهش محسوب می‌شود.

دانشگاه‌ها چگونه می‌توانند مرز میان «استفاده آموزشی» و «سوءاستفاده» از این فناوری را مشخص کنند؟

تدوین سیاست‌های روشن و مبتنی بر اصول اخلاقی، نخستین گام در این مسیر است. دانشگاه‌ها باید با برگزاری کارگاه‌های آموزشی، تدوین آیین‌نامه‌های کاربردی و ترویج فرهنگ یادگیری مستقل، دانشجویان را با نحوه استفاده مسئولانه از ابزار‌های هوش مصنوعی آشنا کنند. همچنین، تقویت سواد دیجیتال و اخلاق پژوهش در برنامه‌های درسی ضروری است.

آیا در ایران ابزار‌های تشخیص متن تولیدشده توسط هوش مصنوعی در دسترس هستند؟

بله، خوشبختانه برخی ابزار‌های بومی و بین‌المللی در این زمینه در حال توسعه و بهره‌برداری هستند. این ابزار‌ها می‌توانند در تشخیص اصالت متون و مقابله با تقلب علمی مؤثر باشند. با این حال، نیاز به ارتقای فنی و بومی‌سازی بیشتر این فناوری‌ها وجود دارد تا بتوانند با دقت و کارایی بالاتری عمل کنند.

اگر بخواهیم چارچوبی اخلاقی یا قانونی برای استفاده دانشجویان از ChatGPT تدوین کنیم، مهم‌ترین اصل آن چه باید باشد؟

مهم‌ترین اصل باید «ترویج یادگیری اصیل و تفکر انتقادی» باشد. استفاده از هوش مصنوعی باید در خدمت رشد علمی و توسعه توانمندی‌های فردی قرار گیرد، نه جایگزینی برای آن. همچنین، حفظ اصالت علمی، رعایت حقوق مالکیت فکری، و احترام به اصول اخلاقی باید در این چارچوب لحاظ شود.

با توجه به سرعت تحولات فناوری، دانشگاه‌ها چگونه می‌توانند همگام با پیشرفت‌های حوزه هوش مصنوعی حرکت کنند؟

دانشگاه‌ها باید رویکردی فعال و آینده‌نگر در قبال فناوری‌های نوین داشته باشند. برگزاری دوره‌های تخصصی، حمایت از پژوهش‌های میان‌رشته‌ای، و تعامل با شرکت‌های فناور می‌تواند به انتقال دانش و ارتقای ظرفیت‌های علمی کمک کند. همچنین، ایجاد مراکز نوآوری و آزمایشگاه‌های هوش مصنوعی در دانشگاه‌ها ضروری است.

آیا هوش مصنوعی می‌تواند به تحقق عدالت آموزشی کمک کند؟

قطعاً. یکی از ظرفیت‌های مهم هوش مصنوعی، امکان ارائه آموزش‌های متناسب با نیاز‌های فردی و شرایط جغرافیایی است. این فناوری می‌تواند به دانشجویان مناطق محروم یا دارای نیاز‌های خاص، فرصت‌های برابر آموزشی ارائه دهد. البته تحقق این هدف نیازمند سیاست‌گذاری دقیق، زیرساخت مناسب و رعایت اصول عدالت دیجیتال است.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا