«کهنه سرباز»؛ روایتی مستند از گوینده جمله معروف «میدونی چرا؟!»
هادی محمدپور کارگردانی که با فیلم سینمایی «هایپاور» به برشی از زندگی شهید منصور ستاری پرداخته بود، درباره فعالیتهای اخیر خود به خبرنگار خبرگزاری آنا گفت: یک مستند بلند به نام «کهنهسرباز» ساختهام که با توجه به سوژهای که دارد میتواند مخاطبان زیادی داشته باشد. «کهنه سرباز» پرترهای از آقای علی اکبر حسینینسب است که چند سالی است در فضای مجازی با لهجه شیرین آذری و کلیپ معروف «میدونی چرا؟!» معروف شده است. چند سال پیش که این بخش از مصاحبه او در فضای مجازی پخش و قطعات طنز و دابسمشهای فراوانی هم در پی آن ساخته شد. خود او هم در ادامه، گفتوگوها و کلیپهای دیگری را منتشر کرد و از این تکیه کلام استفاده میکرد. به این ترتیب به یک چهره مشهور در فضای مجازی تبدیل شد.
روایت طنازانه از کهنهسربازی که سوژه فضای مجازی شد
وی افزود: اسم این مستند، کاملاً گویای محتوای آن است. شاید خیلی از کسانی که این فیلمها را دیدهاند، ندانند که آقای حسینینسب ایثارگر و رزمنده پیشکسوت دفاع مقدس است و زمانی همرزم شهید باکری بوده است. این مستندپرتره در یک فضای طنز و پرنشاط زندگی او را از زبان خودش روایت میکند. تلاش میکنم که فیلم به جشنواره سینما حقیقت برسد و مطمئن هستم که با شناختی که مردم از این فرد دارند، حتما با استقبال مواجه خواهد شد.
این فیلمساز عنوان کرد: مستند دیگری هم با عنوان «عباس وطن» ساختهام که موضوعش برای خودم بسیار جالب بود. این مستند درباره جوانی به نام «عباس خزایی» است که به شدت پیگیر مهاجرت از ایران است و چندین بار هم اقدام کرده و به در بسته خورده است. اصلاً با همین نیت به خدمت سربازی میرود که زودتر کارت پایان خدمتش را بگیرد و از کشور خارج شود. محل خدمت آقای خزایی در مرز بانه بود و یک روز هنگام نگهبانی به خاطر انفجار مین باقی مانده از دوران جنگ به شدت مجروح میشود. او در جریان این حادثه دو دستش را از دست میدهد و صورتش هم صدمه زیادی میبیند.

سرباز جوانی که «عباس وطن» شد
محمدپور افزود: او به من گفت تا پیش از اینکه به خدمت سربازی بروم و این اتفاق برایم بیفتد، هیج کدام از سفارتهایی که به آنها مراجعه میکردم به درخواستهایم توجه نمیکردند، اما بعد از این قضیه مدام از نقاط مختلف به من پیام میدهند و پیشنهاد مهاجرت و پناهندگی میدهند؛ اما نمیدانم چرا بعد از مدتی احساس کردم که دیگر علاقهای ندارم که از ایران خارج بشوم و یک نوع دلبستگی به وطن در من شکل گرفت.
وی گفت: «عباس وطن» روایتی از این شخصیت و تحولی است که در او رخ داده؛ اگر به صفحه اینستااگرام او هم مراجعه کنید، میبینید که خودش را با نام «سرباز وطن» معرفی کرده است. از آنجایی که آقای خزایی با قطع شدن دستانش به فیض جانبازی نائل آمده و نامش هم عباس است، نام «عباس وطن» را برای این اثر انتخاب کردم.
محمدپور با اشاره به مشکلات پیشروی تولد فیلمهای حوزه دفاع مقدس نیز گفت: سوژه مناسب و تأمین هزینه دو مشکل مهم در تولیدات دفاع مقدسی است، متأسفانه هزینهها بسیار بالاست. فقط نهادها و ارگانهای حاکمیتی و عمومی از پس تأمین این هزینهها بر میآیند. الان کف هزینه ساخت یک فیلم جنگی حدوداً بین هفتاد تا صد میلیاردتومان است، در حالی که اینگونه آثار در بهترین شرایط رقمی ححدود ۱۵ تا بیست میلیارد فروش را تجربه میکنند. طبیعی است که با این وضعیت، بخش خصوصی وارد این فضا نمیشود.

خطر غلبه سفارشیسازی در سینمای دفاع مقدس
وی افزود: از آن طرف، حضور پررنگ نهادها خطر غلبه سفارشیسازی در سینمای دفاع مقدس رابه دنبال دارد. الان سه یا چهار نهاد مشخص، یک بودجه سنگین سالانه را دریافت میکنند که هرطور شده باید به خروجی تبدیل شود. این نگاه باید اصلاح شود و از سفارشیسازی به صورت جریان غالب خارج شویم.
کارگردان فلیلم سینمایی «هایپاور» عنوان کرد: باید ببینیم خروجی این کار فرهنگی چیست؟ در سریال «شوق پرواز» (شهید عباس بابایی) من در حوزه تأمین تجهیزات نظامی با این مجموعه همکاری میکردم. خاطرم هست یکی از فرماندهان نیروی هوایی میگفت که در بازدیدها و مأموریتهای استانی، گاهی با دانش آموزان و کودکان هم ملاقات داشتیم و به ما تعداد زیادی نقاشی و نامه میدادند؛ شاید در بیش از نصف این نامهها این موضوع آمده بود که ما دوست داریم مثل شهید بابایی خلبان بشویم. این همان تأثیر مثبتی است که یک کار خوب میتواند بر روی مخاطبان بگذارد.
انتهای پیام/


