«با من برقص»؛ روایت دیدن در تاریکی/ صفا: فیلم درباره نابینایی نیست، درباره دیدن است
محمد صفا، کارگردان مستند «با من برقص» در گفتگو با خبرنگار خبرگزاری آنا درباره این اثر گفت: فیلم بیش از آنکه درباره نابینایی باشد، درباره دیدن است؛ دیدنی از جنس درون که فراتر از چشم عمل میکند. برای من مهم بود نشان دهم انسان چطور میتواند در دل تاریکی دوباره معنا، امید و حرکت را پیدا کند.
محمد صفا، کارگردان مستند «با من برقص» درباره شکلگیری ایده و روند تولید این اثر گفت: سوژههای فیلم از طریق یکی از دوستانم معرفی شدند. در نگاه اول اصلاً قصد نداشتم درباره توانمندیهای یک زوج نابینا فیلم بسازم.
صفا ادامه داد: آنچه برایم انگیزه ایجاد کرد، چالشی بود که یکی از شخصیتها با آن دستوپنجه نرم میکرد و مواجههاش با بحرانی شخصی که زندگیاش را تحتتأثیر قرار داده بود. بهمرور وقتی با هر دو شخصیت بیشتر آشنا شدم، فهمیدم رابطه میانشان ظرفیت دراماتیکی دارد و میتواند بستری برای روایت انسانیتری از زندگی در تاریکی باشد. تولید فیلم پس از مرحله تحقیق و جلب اعتماد، نزدیک به یک سال طول کشید.
کارگردان مستند «وصیت نامه» درباره دغدغه اصلی ساخت این مستند، بیان کرد: دغدغهی اصلی من در این فیلم، تأمل دربارهی مواجههی انسان با ناکامی و فقدان بود. همهی ما در مقاطعی از زندگی با نوعی از "نبودن" روبهرو میشویم؛ چه از دست دادن بینایی باشد، چه شکست یا ترس از ناتوانی. برای من مهم بود نشان دهم انسان چطور میتواند در دل تاریکی دوباره معنا، امید و حرکت را پیدا کند. فیلم بیش از آنکه درباره نابینایی باشد، دربارهی "دیدن" است؛ دیدنی از جنس درون که فراتر از چشم عمل میکند.
کارگردان مستند «روایت راوی» درباره واکنش سوژههای فیلم به نسخه نهایی توضیح داد: سوژههای فیلم بعد از پایان تدوین، نسخهی کامل را دیدند و رضایت خود را از خروجی کار و همچنین از اکران و نمایش عمومی فیلم اعلام کردند. آنها با رویکرد من نسبت به شخصیت خودشان موافق بودند و خوشحال بودند که تصویرشان در فیلم صادقانه و محترمانه روایت شده است؛ بدون اغراق یا ترحم. این بازخورد برای من بسیار دلگرمکننده بود.
وی درباره چالشهای ساخت فیلم نیزتشریح کرد: بزرگترین چالش، حفظ مرز میان صمیمیت و مداخله بود. ما باید در کنارشان حضور میداشتیم، بیآنکه جریان طبیعی زندگیشان را مختل کنیم. از سوی دیگر، فیلمبرداری در فضایی که ادراک بصری سوژهها متفاوت است، نیازمند توجه به حس فضا، صدا و زمان بود. لحظات احساسی در چهره قابل دیدن نبود بلکه در گفتار، سکوت و لمس متجلی میشد؛ چیزی که باید با دقت و احترام ثبت میشد.
کارگردان مستند «زندهام زندگی» درباره معیار خود برای انتخاب شخصیتها گفت: دنبال شخصیتهایی بودم که نابینایی برایشان صرفاً یک ویژگی باشد، نه تمام هویتشان. راحله و فائزه از این جهت برایم جذاب بودند که هر کدام شکل متفاوتی از نابینایی را تجربه میکردند و در عین تفاوت، پیوند انسانی عمیقی داشتند. این دوگانگی شالودهی درام فیلم را شکل داد.

صفا درباره بازخورد مخاطبان بیان کرد: با توجه به نمایش محدود فیلم، به نظرم تا حد زیادی توانستم تاثیری را که دنبالش بودم، روی مخاطب اثر بگذارم. برای من همین کافی بود که فیلم بتواند مخاطب را از موضع تماشاگر صرف بیرون بکشد و او را در تجربهی احساسی و انسانی سوژهها شریک کند.
کارگردان مستند «با من برقص» در پایان درباره ماندگارترین لحظههای فیلم گفت: برای خود من، صحنههایی که راحله با وجود نداشتن تصوری از نور، با شور و شوق تمرین رقص انجام میداد، ماندگارترین لحظهها بود. رقص در این فیلم استعارهای از امید است؛ تلاشی برای زیستن، حتی در دل تاریکی.
مستند «با من برقص» به کارگردانی محمد صفا و با همکاری مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی ساخته شده است.
فردا چهارشنبه ۲۳ مهرماه روز جهانی نابینایان است.
انتهای پیام/


