دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

ماجرای جالب کانون نخبگانی که تمام مدال‌هایشان را تقدیم رهبری می‌کنند

نخبگان چه کسانی هستند؟ بر روی چه کسانی می‌شود نام نخبه را گذاشت؟
کد خبر : 444601
همت3.jpg

به گزارش گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا؛ بچه‌های مستندساز «بزرگ راه همت» برای پاسخ به این سوال به سراغ کانون دانش‌پژوهان نخبه رفته‌اند. بزرگراه همت مجموعه مستندی‌ست که هر هفته به سراغ یک مجموعه‌ی فرهنگی می‌رود و قصه‌ی آدم‌هایی را روایت می‌کند که شاید داستانشان به گوش همه نرسیده باشد.


 پانزدهمین قسمت بزرگ راه همت به تهیه‌کنندگی اباذر صالحیان و کارگردانی یحیی رضایی روایتگر کانون دانش‌پژوهان نخبه است. کانونی که از اوایل دهه 70 موتورش روشن شده و تا امروز بیش از 300 دانشجو و طلبه‌ی نخبه را تحویل جامعه داده است.


استارت اولیه این کانون را شخصی به نام آقای محمد قلی در زیر زمین مسجدی در عبدل‌آباد تهران می‌زند. کانونی برای تربیت و پرورش همه‌ی ابعاد بچه‌هایی که استعداد کافی را برای رشد دارند. البته بدون امکانات درست و درمان و بدون حمایت خاص دولتی. اما امروز با وجود همه‌ی مشکلات، کانون دانش‌پژوهان نخبه 4 شعبه در تهران دارد. سه شعبه در مناطق16 ،19 و 20 تهران قرار دارد و یک شعبه نیز ابتدای سال 90 در میدان خراسان تهران افتتاح شده است.


یکی از اعضای هیئت امنای کانون دانش‌پژوهان نخبه می‌گوید کانون، بلافاصله بعد از صدور فرمان جهاد علمی توسط رهبری کلید خورده است.


تحصیل، تهذیب و ورزش سه خواسته‌ی رهبری از جوانان بوده؛ خواسته‌هایی که در تنظیم ساختار کانون دانش‌پژوهان نخبه سهم بسزایی داشته است.


دانش‌آموختگان کانون در طول این سال‌ها توانسته‌اند صدها مدال المپیاد کشوری و جهانی به دست بیاورند. مدال‌هایی که هر چندسال یک‌بار تقدیم رهبری می‌کنند. البته ماجرای تقدیم مدال‌ها به سال 81 بر می‌گردد؛ زمانی که تعدادی از بچه‌های منطقه16 تهران موفق می‌شوند در المپیادهای جهانی مدال بیاورند و آن را تقدیم رهبری کنند. بعد از آن این تقدیم مدال‌ها به یک سنت در کانون دانش‌پژوهان نخبه تبدیل شده است.


برای مثال مسعود شفائی دانش‌آموخته‌ی کانون تا امروز 7 مدال کشوری و جهانی خود را به رهبری اهدا کرده است. (مدال نقره المپیاد جهانی دانش آموزی ۲۰۱۰ قراقستان، مدال طلا المپیاد جهانی دانشجویان ۲۰۱۲، مدال نقره و طلا المپیاد دانش آموزی کشور سال ۸۷ و ۸۸، مدال طلای المپیاد انجمن ریاضی ایران سال ۹۱ و ۹۲، نفر سوم المپیاد بین المللی ریاضی دوره قبل، نفر سوم المپیاد بین المللی ریاضی امسال در اصفهان).


مدال


حجت‌الاسلام جواد داور مسئول شعب کانون دانش‌پژوهان نخبه می‌گوید: «بعد از مدتی تصمیم گرفتیم از طریق بچه‌های کانون مدال دیگر رفقای المپیادی را هم جمع کنیم و تقدیم حضرت آقا کنیم» از نظر او این کار می‌تواند تاثیر به سزایی داشته باشد.


حاج‌آقای داور می‌گوید: «برای مثال در همین سال98، مدال آوران کانون دانش‌پژوهان نخبه و جمعی از دانشجویان دانشگاه‌های برتر، ۱۱۵ مدال المپیاد علمی جهانی و کشوری خود را به محضر رهبر جهان اسلام امام خامنه‌ای تقدیم کردند»


کانون دانش‌پژوهان نخبه البته شرایط خاصی برای عضو پذیری دارد. مسئولین فعلی کانون می‌گویند که دانش‌آموزان برای ماندن در کانون باید از فیلترهای متعددی رد شوند؛ مصاحبه با دانش آموزان و اولیای آن‌ها یکی از این فیلترهاست. البته باید گفت که کانون به واسطه رایگان بودن، توانایی هندل کردن تعداد زیادی از دانش‌آموزان را ندارد و همین باعث می‌شود در جذب افراد احتیاط بیشتری به خرج دهند.


در راس کانون، هیئت امنا وجود دارد، هیئت امنایی متشکل از افراد صاحب علم و  تجربه. بعد از هیئت امنا، در ساختار سه شورای اصلی وجود دارد. اول شورای تربیت، دوم شورای علمی و سوم هیئت.


یک اتفاق خوب و ویژه در کانون‌ها این است که آن‌ها توسط خود دانش‌آموزان و دانش‌جویان اداره می‌شوند. از کارهای اجرایی گرفته تا علمی. برای مثال دانشجویان نخبه که سال‌ها پیش در کانون حضور داشته‌اند اینک خود استاد بچه‌‎های کانون شده‌اند؛ به عبارتی هم درس می‌دهند و هم درس می‌خوانند.


همه در کانون با هم متفق‌القول‌اند که نخبه یعنی کسی که در همه‌ی ابعاد به رشد رسیده باشد؛ چه از لحاظ علمی و چه تربیتی و اجتماعی. از نگاه بچه‌های کانون دانش‌پژوهان، تنها کسی که درس می‌خواند و نمرات قابل توجهی دارد نخبه به حساب نمی‌آید. یک نخبه‌ی واقعی باید به آنچه در اطرافش می‌گذرد واقف باشد و برای بهبود کاستی‌ها تلاش کند.


محمدرضا شهبازی طنزپرداز و عضو هیئت امنای کانون دانش‌پژوهان نخبه می‌گوید: «اصل تربیت و رشد بچه‌ها نه در کلاس‌ها بلکه در فضای کانون اتفاق می‌افتد».


حرف، حرف دقیقی‌ست. فضای ایجاد شده در کانون و رفاقت‌ها و دغدغه‌های مشترک است که از بچه درس خوان‌های شهر، یک نخبه بار می‌آورد.


یکی از آفت‌هایی که ممکن است همه‌ی ما دچار آن شویم، غرور است. مغرور شدن به توانایی‌هایی که داریم می‌تواند آدمی را از عرش به فرش بکشاند. در کانون نیز برای جلوگیری از این آفت بزرگ بچه‌ها یک گروه جهادی راه انداخته‌اند. گروهی که به واسطه‌ی آن به مناطق محروم می‌روند و توانایی‌هایشان را برای کمک به مردم به کار می‌گیرند. نخبگان کانون معتقدند که دربرابر مستضعفان جامعه وظیفه دارند.


کانون دانش پژوهان نخبه اما برای رسیدن به یک الگوی تربیتی خوب تصمیم گرفته پا جای پای علما بگذارد. برای همین بچه‌ها هر هفته پای درس اساتید اخلاق می‌نشینند و از حضور یک پدر معنوی بهره می‌برند.


کانونی که اوایل دهه 70 در زیرزمین مسجدی در عبدل‌آباد شکل گرفته بود امروز بر سر زبان‌ها افتاده؛ آن‌هم به خاطر عملکرد کم‌نظیر افرادی که چرخ‌های این کانون را به حرکت در می‌آورند؛ کار تربیتی و علمی، بدون هیچ چشم‌داشتی تنها برای تربیت نخبگانی که ایران ما به آن‌ها نیاز دارد، برکتی خاص به کانون دانش‌پژوهان نخبه بخشیده است. در این کانون همه به فکر ایرانی آباد و درخشان‌اند. ایرانی که بیش از هرچیزی به نیروی مومنِ نخبه‌ی انقلابی نیاز دارد.


انتهای پیام/4072/


انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب