قسمت چهارم: طعمه‌ای برای جنس دوم
در دوران پرزرق‌وبرق پهلوی دوم، زمانی که ایران قرار بود ویترین مدرنیته در خاورمیانه باشد، زنان به‌عنوان نماد این تجدد، نه در جایگاه انسان‌های مستقل، بلکه به‌عنوان ابزاری برای نمایش تصویر اروپایی از کشور به کار گرفته شدند.
قسمت سوم: بنیاد خیریه پهلوی، پسران، و سایر بستگان سببی و نسبی
در عصر تکرار نشدنی پهلوی دوم، وقتی که همه چیز در حال مدرن شدن و قشنگی بیشتر می‌رفت، شاه با روش‌های مختص خود به دنبال کارهای خیر و عام‌المنفعه بود.
قسمت دوم: سراب قدرت
در عصر باشکوه پهلوی دوم، جایی که سایه‌ی تاج شاهنشاهی از بلندای توهم قدرت بر سرزمین ایران گسترده شده بود، محمدرضا شاه با نگاهی نافذ به آینه‌ی جواهرنشان کاخش، خود را تجسم قدرتی بی‌بدیل می‌پنداشت.
قسمت اول: شکوه افیون در ایران
در عصر طلایی پهلوی دوم، زمانی که خیابان‌های تهران با نور نئون‌های رنگارنگ روشن می‌شد و جشن‌های اشرافی در کاخ‌های مجلل برپا بود، نزدیکان دربار نیز به روش خودشان در حال رونق‌بخشی به اقتصاد ملی بودند.