در گفت و گو با آنا مطرح شد

چالش‌های بنیادین پیشرفت علمی در ایران؛ از ضعف زیرساخت‌ها تا بحران معیشت اساتید

چالش‌های بنیادین پیشرفت علمی در ایران؛ از ضعف زیرساخت‌ها تا بحران معیشت اساتید
هشام فیلی، استاد دانشگاه تهران و متخصص حوزه هوش‌مصنوعی، معتقد است پیشرفت علمی ایران مستلزم حمایت مالی از پژوهشگران، فراهم کردن زیرساخت‌های لازم و توجه ویژه به شرایط زندگی اساتید است. او هشدار می‌دهد که بی‌توجهی به این عوامل، باعث کندشدن پژوهش، مهاجرت نخبگان و افت کیفیت آموزش کشور می‌شود.
نویسنده : علی فلاح

به گزارش آنا، هشام فیلی، استاد و عضو هیئت علمی دانشکده برق و کامپیوتر دانشگاه تهران و متخصص هوش مصنوعی، از جمله پژوهشگرانی است که با نگاهی آسیب‌شناسانه به وضعیت علم در ایران می‌نگرد. او در گفت و گو با خبرنگار آنا سه عامل را در افت شتاب علمی کشور مؤثر می‌داند: نبود ارتباطات بین‌المللی، کمبود زیرساخت و بی‌توجهی به معیشت اساتید؛ عواملی که به گفته او نه‌ تنها پژوهش را کند کرده، بلکه موج مهاجرت نخبگان و کاهش کیفیت آموزش عالی را نیز در پی داشته است.

از دیدگاه او برای بهبود وضعیت شتاب علمی کشور، باید به چند نکته کلیدی توجه ویژه‌ای شود: نخست، گسترش و تسهیل ارتباطات بین‌المللی پژوهشگران از طریق حمایت‌های مالی و تسهیل حضور در کنفرانس‌ها و پروژه‌های مشترک؛ دوم، سرمایه‌گذاری جدی در زیرساخت‌های سخت‌افزاری و نرم‌افزاری به‌ویژه در حوزه‌های نوین مانند هوش مصنوعی؛ و سوم، ارتقای شرایط معیشتی و حرفه‌ای اساتید به‌گونه‌ای که دغدغه‌های مالی، انگیزه و توان پژوهشی آنان را کاهش ندهد.

به نظر شما اصلی‌ترین عامل کاهش شتاب علمی کشور ما چیست؟

فکر می‌کنم اولین عامل، نبود ارتباطات بین‌المللی برای پژوهشگران کشور است که به‌نظر من مهم‌ترین عامل هم محسوب می‌شود. واقعیت این است که آخرین باری که در یک کنفرانس بین‌المللی شرکت کردم، هشت یا نه سال پیش بود؛ در حالی که سال‌های قبل از آن، سالی در دو کنفرانس بین‌المللی حضور داشتم.

عوامل دیگری هم وجود دارد؛ یکی اینکه خود پژوهشگران در حال مهاجرت هستند و این مسئله شدت پیدا کرده است. عامل سوم هم این است که طرح‌های پژوهشی در پژوهشکده‌های کشور به شکل جدی اجرا نمی‌شود؛ به دلیل مشکلاتی مانند نبود نیروی متخصص مهاجر و کمبود سرمایه مناسب برای این کار.

چرا مانند گذشته امکان شرکت در کنفرانس‌های بین‌المللی برای اساتید و پژوهشگران کشور وجود ندارد؟

دلیل اصلی، مشکلات مالی و اقتصادی است. اساتید دانشگاه و پژوهشگران تحت فشار مالی هستند. رشد درآمد اساتید از میانگین جامعه کمتر بوده و در حال حاضر، با سازمان‌هایی مثل بانک‌ها یا وزارتخانه‌ها که ارتباط دارم، می‌بینم رشد درآمد آنها بیشتر از اساتید است. به صراحت بگویم که این مسئله از سوی حاکمیت به فراموشی سپرده شده و مورد توجه نیست.

در حوزه هوش مصنوعی که تخصص شماست، چه مشکلاتی وجود دارد؟

در حوزه هوش مصنوعی، مشکلات ما بیشتر سخت‌افزاری و زیرساختی است. اگر قرار باشد کشور ما پابه‌پای دیگر کشور‌های جهان پیش برود، نیاز به یک سرمایه‌گذاری اولیه جدی داریم. احتمالاً شنیده‌اید که کشور‌هایی مانند امارات و عربستان چند هزار GPU برای محققان خود تهیه کرده‌اند، اما در کشور ما چنین چیزی وجود ندارد. همین حالا در دانشگاه تهران، فکر می‌کنم تعداد GPU‌ها به اندازه انگشتان یک دست هم نیست. این موارد مشکلات رشته خودم است و مطمئناً اگر سراغ رشته‌های دیگر بروید، مشکلات مشابه زیادی خواهید شنید.

بی‌توجهی به مشکلاتی که اشاره کردید چه پیامد‌های منفی برای آموزش و پژوهش کشور داشته است؟

جوانان در کشور نمی‌مانند؛ به‌ویژه جوانی که تازه درسش تمام شده، انگیزه دارد و می‌خواهد در دانشگاه تدریس کند. اما وقتی با حقوقی زیر سی میلیون تومان مواجه می‌شود، شرایط سخت می‌شود. باید به اساتید و دانشجویان تحصیلات تکمیلی توجه ویژه شود تا استاد مجبور نباشد بعدازظهر‌ها در تاکسی‌های اینترنتی کار کند. به‌خصوص اساتید جوان دانشگاه‌هایی مانند شریف، تهران و امیرکبیر که به راحتی جذب کشور‌های خارجی می‌شوند. همین حالا یک استاد جوان پایه دو را می‌شناسم که به کشورش تعصب دارد، اما به دلیل مشکل اجاره‌بها در کشور، در امارات تدریس می‌کند و همزمان در اینجا هم استاد است. او می‌گفت تفاوت توجه به استاد را می‌توان در حقوق بیست میلیون تومان در ایران و ده هزار دلار در امارات دید.

نتیجه این وضعیت، افزایش مهاجرت جوانان است. معمولاً جوان‌ها مهاجرت می‌کنند و کسانی مثل من که سن بیشتری داریم، با وجود همه مشکلات، در کشور می‌مانیم. اما واقعیت این است که نسل جوان پژوهشگران و محققان را از دست داده‌ایم. مشکل دیگر این بی‌توجهی، کاهش ارتباطات بین‌المللی کشور با دیگر کشورهاست.

استاد پایه یک دکتری دانشگاه تهران که معمولاً در خارج تحصیل کرده و اکنون نزدیک سی سال یا بیشتر سن دارد، حقوقی کمتر از یک کارمند خدماتی با سی سال سابقه کار دریافت می‌کند. آن کارمند از بیست سالگی مشغول شده و سابقه‌اش باعث شده حقوقش تقریباً برابر یا حتی بیشتر از استاد باشد. در چنین شرایطی، جوان ما نمی‌ماند و مهاجرت می‌کند. این مشکلات، بسیار جدی است. مهم‌ترین نکته، توجه ویژه به اساتید، به‌خصوص اساتید جوان است.

طرح‌های پژوهشی در کشور به خصوص در حوزه هوش مصنوعی چقدر مورد توجه است؟

توجه به طرح‌های هوش مصنوعی در کشور کمی بهتر است، چون این رشته داغ و پرسر و صداست. خدا را شکر به طرح‌ها توجه می‌شود، اما زیرساخت‌ها ضعیف است. همه از نیاز‌ها و راهکار‌ها آگاه هستیم، ولی، چون زیرساخت‌ها تأمین نیست، امکان اجرا نداریم. ممکن است برای رشته‌ای مانند پزشکی شرایط متفاوت باشد، اما در هوش مصنوعی شرایط همان است که عرض کردم.

کشور‌های موفق جهان در بخش آموزش و پژوهش چه اقداماتی کرده‌اند که به پیشرفت علمی رسیده‌اند؟

به نظر من توجهی که کشور‌های خارجی به اساتیدشان دارند و زیرساخت‌هایی که برای پژوهشگران فراهم می‌کنند، مهم‌ترین دلیل است. همین نقاط ضعفی که ما داریم، آنها ندارند و همین تأثیرگذار است.

نکته مهم این است که متأسفانه فضای اکوسیستم ما در حال از هم گسیختگی است. زحماتی که معاونت علمی در سال‌های گذشته کشید، باعث شد فضای استارتاپی شکوفا شود. در زمان معاونت علمی آقای ستاری، اتفاقات خوبی افتاد؛ شرکت‌هایی مانند اسنپ و دیجی‌کالا حاصل آن نسل هستند. این استارتاپ‌ها چرخه پژوهش را دگرگون می‌کنند؛ مثلاً اسنپ یک تیم پژوهشی بزرگ دارد. اگر این چرخه بچرخد، پژوهش متحول می‌شود. کشور‌های امارات و عمان به این موضوع توجه دارند، اما متأسفانه در کشور ما این بخش رو به ضعف است.

به چه دلایلی ناکارآمدی و رکود فضای اکوسیستم نوآوری، که ریشه در ضعف های آموزش و پژوهش کشور دارد، رخ داده است؟  

یکی از دلایل، پروتکل‌های امنیتی و محدودیت‌های اینترنت است. زندگی فارغ التحصیلان رشته‌هایی مانند هوش مصنوعی و کامپیوتر به اینترنت وابسته است. در شرایط بحران، مثل جنگ، محدودیت قابل درک و حتی ضروری است، اما بعد از بحران باید نیاز‌های جامعه اکوسیستمی برآورده شود. در شرایط عادی، چرا باید فیلترینگ باشد یا سرعت اینترنت این‌قدر پایین بیاید؟ یا چرا باید برق به‌طور گسترده قطع شود؟ من می‌دانم مشکل کمبود برق وجود دارد، اما باید اولویت‌بندی شود. اینترنت هم همین است؛ اینترنت فقط برای سرگرمی نیست، بلکه زندگی و پیشرفت بخش مهمی از کشور به آن وابسته است.

وقتی پیام‌رسانی مانند واتس‌اپ را قطع یا محدود می‌شود، پیام‌ها با تأخیر دریافت می شود و این بر کسب‌وکار بسیاری از استارتاپ‌ها اثر منفی می‌گذارد. ممکن است بگویند این کسب‌وکار‌ها به پیام‌رسان داخلی منتقل شوند، اما این انتقال ساده نیست. امیدوارم این مسائل درک شود.

یک نکته دیگر این است که بخش مهمی از هوش مصنوعی به متن‌باز بودن (open source) وابسته است؛ یعنی باید بتوانیم از سایت‌های بین‌المللی فایل و منابع دانلود کنیم. وقتی اینترنت قطع یا محدود شود، این امکان از بین می‌رود و بومی‌سازی هم جایگزین آن نمی‌شود. بخشی از این ارتباطات بین‌المللی علمی، چه از طریق کنفرانس‌ها و چه از طریق استارتاپ‌ها، با شبکه اینترنت جهانی برقرار می‌شود.

در نهایت، همه این موارد به نوعی مانع و دست‌انداز هستند. شاید تصمیم‌گیران ندانند که این اقدامات چه اثرات منفی بزرگی بر کشور دارد. فعال یا غیرفعال کردن اینترنت و فیلترینگ می‌تواند بر بسیاری از رویداد‌های مهم کشور تأثیر بگذارد. خواهشم آن است که مسئولان اکوسیستم استارتاپ‌های کشور را دریابند و نیاز‌های آن را برطرف کنند.

انتهای پیام/

ارسال نظر
گوشتیران
قالیشویی ادیب
رسپینا