هیاهوی بچه پولدارهای مشهد در اینستاگرام + تصاویر

حدود دو سال پیش که اولین صفحه اینستاگرامی بچه پولدارهای تهران ایجاد شد؛ موجی از تقبیح این گونه رفتارهای فخرفروشانه شکل گرفت. اگرچه گردانندگان این صفحات، هدف خود را «نشان دادن چهره متفاوتی» از ایران عنوان می‌کردند اما کاربران شبکه‌های اجتماعی، به اشتراک گذاشتن تصاویر خوشگذرانی و رفاه عده‌ای قلیل را عقده‌گشایی می دانستند و این افراد را «تازه‌به دوران رسیده» خطاب می‌کردند. حالا بعد از دوسال، موجی که با فیلتر صفحه مذکور و صفحات مشابه در ظاهر خاموش شده بود، به دیگر شهرهای کشور نیز سرایت کرده است.در اینستاگرام چندین صفحه با عناوین مختلف و پسوندها و پیشوندهای متفاوت، برند بچه‌پولدارهای مشهد(ریچ کیدز آو مشهد) را تبلیغ می‌کنند. یکی از پُرمخاطب‌ترین صفحات آن‌ها با 19هزار فالوئر، حدود چند ماه پیش ایجاد شده است و در آخرین پست خود نیز فراخوانی را برای حضور بچه پولدارها در یکی از رستوران‌های مشهد به منظور تماشای بازی والیبال اعلام کرده است.

در صفحات بچه مایه‌دارهای مشهدی تجملات موج می‌زند. ساعت‌های لوکس، استخر و جکوزی، باشگاه بدن‌سازی خصوصی، خودرو‌های گران قیمت پلاک موقت، تصاویر سفرهای خارجی و البته خاطراتی از خوشگذرانی در پارتی ‌هاو ...

در این میان یکی از علایق خاص این قشر نمایش و به رخ کشیدن خودروهایشان است، آن‌ها اغلب آخر هفته در چند نقطه مشهد یا ییلاقات آن، رژه خودروهای لوکس و آخرین مدل را برگزار می‌کنند.جالب اینجاست که عمده این بچه پولدارها، به عنوان حرفه یا لااقل سرگرمی، مشاغل تقریبا مشابهی دارند، چنان که کنجکاوی موجب می‌شود تا یکی از سوالات مطرح‌ شده در کامنت‌ها به نوع شغل این افراد مربوط باشد. سوالی که اغلب با پاسخ‌‌هایی چون «طراحی جواهر»، «خواننده و موزیسین»، «آرایشگر» و «مربی بدنساز» همراه است. صفحه نوکیسه‌های مشهدی البته مثل هر پدیده و تب دیگری، واکنش‌هایی را به‌همراه داشته است و این را می‌توان در کامنت‌هایی دید که ظاهر زندگی این افراد را به تمسخر می‌گیرند و آن‌ها را اغراق‌آمیز توصیف می‌کنند.

«ص» پسر جوانی است که لااقل چند تصویر به اشتراک گذاشته شده در صفحه مذکور، از آنِ اوست. با او از طریق صفحه اش تماس می‌گیریم. از وی درباره گردانندگان این صفحات می‌پرسیم. می‌گوید: هر چند وقت یک بار یکی عشق می‌کنه، یک صفحه‌ای رو راه میندازه شاید که بگیره اما صفحه اصلی بچه پولدارهای مشهد، همینیه که شما دیدین.وی می‌افزاید: همه اونایی که تو صفحات دیگه عکس می‌ذارن، حتما پولدار نیستن که، بعضیا متاسفانه اَداش رو در می‌یارن که بگن ما هم کسی هستیم برای خودمون. یکی دو نمونه‌شون رو خودم می‌شناسم.از او درباره حرفه‌اش سوال می‌کنیم، می‌گوید که مغازه جواهرفروشی دارد و در کنار پدر و برادرانش در واردات ماشین‌آلات تخصصی است.او تمایل چندانی ندارد به سوالات ما پاسخ دهد.

در شرایطی که حاشیه شهر مشهد لااقل یک سوم جمعیت این شهر را در خود جای داده و مشکلات اقتصادی و بعضی نوسانات در فعالیت مراکز سرمایه‌گذاری و موسسات مالی، شماری را با چالش‌های جدی مواجه کرده است، چنین رفتارهای فخرفروشانه‌ای، فقط شکاف بزرگ اجتماعی را پُررنگ و پُررنگ‌تر می‌کند.قطعا بستری که در آن با چنین غلظتی، داشته‌های مادی تبلیغ می‌شود و افراد مصرانه ثروت خود را به رُخ می‌کشند؛ فرصتی برای جامعه‌شناسان، روانشناسان و... فراهم می‌آورد تا به چرایی چنین کُنش‌های اغراق‌آمیزی بپردازند. چرا دختران و پسرانی که با پول توجیبی‌های میلیونی والدینشان ارتزاق می‌کنند، این چنین مشتاق دیده شدن و قرار گرفتن در قشر مرفه جامعه هستند؟ پاسخ بعضی از این سوالات حتما تلخ خواهد بود.