۰۶/ فروردين /۱۴۰۴
یادداشتی بر ادعای مضحک رئیس جمهور ترکیه|

از کوتهی ماست که دیوار بلند است...

از کوتهی ماست که دیوار بلند است...
باید بگوییم که متاسفانه ما ایرانیان دربارهٔ مصادیق فرهنگی کشورمان همواره فروتنی کرده‌ایم و همیشه آن را نه متعلق به خود، بلکه فراتر از مرز‌های این سرزمین، برای هر اندیشه‌ای دانسته‌ایم که آن را ترویج میدهد. تفکری که برای نظامی گنجوی، مولانا، چوگان، نوروز و مواردی ازین دست مطرح شده و هیچگاه از آن درس نگرفته‌ایم.

گروه فرهنگ و جامعه، دکتر سعید تقدیری استاد زبان و ادبیات فارسی_ در نخستین روزهای سال ۱۴۰۴ رییس جمهور ترکیه که این روزها شدیدا تحت فشارها و درگیری های داخلی قرار گرفته، ادعاهای عجیب و غریبی مطرح کرده است که مشابه اینگونه سخنان چه از طرف او و چه از جانب برخی از سیاستمداران کشورهای همسایه، تازگی ندارد.

هر از چند گاهی بعضی حکمرانان، برخی از مصادیق فرهنگی زبان فارسی و جغرافیایی تاریخی ایران را متعلق به کشورشان میدانند و در این راستا تلاش میکنند تا آنها را شش دانگ به نام خود در سازمان جهانی یونسکو به ثبت برسانند. بدون هیچ مقدمه ای دربارهٔ افاضات اخیر رجب طیب اردوغان پیرامون نوروز، میتوان به چند نکته اشاره کرد.

در وهلهٔ اول باید در نظر داشت که چنین ادعاهایی میتواند تنها کاربرد سیاسی و فرهنگی داخلی داشته باشد. پان ترکیست ها به عنوان یک جنبش سیاسی، محبورند تا برای ادامهٔ حیات و راضی نگهداشتن طرفداران خود بعضی از موضوعات جنجالی را مطرح کرده تا شناسنامه ای برای خود بسازند. آنها به خوبی دریافته اند که داشتن یک تفکر بزرگ، بدون وجود ریشه های فرهنگی و پیشینه ای کهن امکانپذیر نیست؛ پس بهتر آن است که با چنگ زدن به فرهنگهای موجود کهن، آنها را به نام خود ثبت کنند. احتمالا مردم آیندهٔ ترکیه در این باره قضاوت نخواهند کرد؛ چراکه تاریخ را فاتحان مینویسند و با تحریف گزاره های مکتوب، در نهایت همه چیز به نفع آنها نوشته خواهد شد. به یاد داشته باشیم که بیان چنین ادعاهایی، هرچند واهی اما برای ما بسیار تحقیر آمیز است. 

باید بگوییم که متاسفانه ما ایرانیان دربارهٔ مصادیق فرهنگی کشورمان همواره فروتنی کرده ایم و همیشه آن را نه متعلق به خود، بلکه فراتر از مرزهای این سرزمین، برای هر اندیشه ای دانسته ایم که آن را ترویج میدهد. تفکری که برای نظامی گنجوی، مولانا، چوگان، نوروز و مواردی ازین دست مطرح شده و هیچگاه از آن درس نگرفته‌ایم. همین خضوع نابه جا و عدم برخورد جدی با مدعیان در‌وغین، باعث‌ شده است تا هر حکمران قدرت طلبی از کشورهای همسایه، گاهی تیری در تاریکی بیندازد و به هر نحوه ای که شده برای مردم کشورش محبوبیت بخرد. 

به طور خاص دربارهٔ «نوروز» در تاریخ، زبان فارسی و ادبیات ایران، نمونه های بسیار فراوانی میتوان یافت که نشان از قدمت این رسم کهن در جغرافیای امروزی ایران دارد. 

گوشتیران
قالیشویی ادیب

در میان سنگ‌تراشه ها و نقش برجسته های تخت جمشید، نشانه هایی از مراسمی دیده میشود که بسیار شبیه به نوروز است. 

وجود چنین تصاویری نشان میدهد که در حدود ۲۵۰۰ سال پیش، مراسمی از این دست در میان ایرانیان مرسوم بوده که احتمالا در مجموعه کاخهای تخت جمشید از جمله آپادانا برگزار میشد. 

بعد از این امپراتوری نیز مستنداتی از دورهٔ اشکانی و ساسانی میتوان ارائه داد که بیانگر برگزاری جشن‌های بهاری است. 

در تاریخ ایران بعد از اسلام هم شواهد مکتوب بسیار زیادی حکایت از اهمیت نوروز در این دوره ها دارد که نمونه های فراوانی از آن را میتوان در شعر، نثر و ادبیات ایران یافت. شاید شاهنامهٔ فردوسی مهمترین سند ادبیات ایران باشد که در ذکر پادشاهی جمشید، به تفصیل دربارهٔ نوروز مینویسد:

چو خورشید تابان میان هوا

نشسته بر او شاه فرمان‌روا

جهان انجمن شد برِ تخت او

 شگفتی فرو ماند از بخت او 

 به جمشید بر گوهر افشاندند

 مر آن روز را روز نو خواندند

 سر سال نو هرمز (نام اولین روز هر ماه) فرودین برآسوده از رنج روی زمین

بزرگان به شاهی بیاراستند

می و رود و رامشگران خواستند

 چنین جشن فرخ از آن روزگار

به ما ماند از آن خسروان یادگار

این تنها مورد اشاره شده به نوروز در شاهنامه نیست و در داستانهای دیگر هم به نام نوروز و برگزاری مراسم آن اشاره شده است. سندی که حالا بیش از هزار و‌ چهل سال از عمر آن میگذرد.

یا نمونه هایی که از گفته‌ های سعدی میتوان یافت:

برآمد باد صبح و بوی نوروز

به کام دوستان و بخت پیروز

مبارک بادت این سال و همه سال

 همایون بادت این روز و همه روز

یا آنچه خواجه حافظ به آن اشاره داشته است:

ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی

از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی

 به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی

به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی

از جمله دیگر چهرهٔ ماندگار ادبیات ایران «خیام نیشابوری» در رباعی خود به نوروز اشاره میکند:

بر چهره گل نسیم نوروز خوش است

در صحن چمن روی دل افروز خوش است

از دی که گذشت هرچه گویی خوش نیست

خوش باش و ز دی مگو که امروز خوش است

خیام، کتابی هم با عنوان «نوروز نامه» دارد که دربارهٔ پیدایش جشن نوروز و آداب مراسم آن مطالبی نوشته است.

این مثالها فقط بخشی از آینهٔ ادبیات ماست و شاعران دیگری مانند فرخی، سنایی، منوچهری، جامی و ... نیز با محتوای نوروز، مضامین متنوعی خلق کرده اند.

براساس این مدارک، «نوروز» این جشن بزرگ و کهن، همیشه و همواره در میان ما ایرانیان وجود داشته، نسل به نسل چرخیده تا امروز به ما رسیده است؛ اگرچه ما در این باره نیازی به آوردن شاهد مثال نداریم اما با این حال، وجود کتابهای تاریخی، اشعار شاعران فارسی گو و متون ادبی متنوع، مستندات دقیق و روشنی دربارهٔ ریشه های نوروز ایرانی ارائه میدهد.

شگفتی مساله آن است که افرادی چون رجب طیب اردوغان برای اثبات ادعای خود دربارهٔ ماهیت نوروز، قرار است چه مستنداتی برای تملک این محتوای فرهنگی به جامعهٔ جهانی ارائه دهند؟! به طور قطع، این امر میتواند برای او و همفکرانش چالش بسیار بزرگی باشد. بنابراین بیشتر مصرف داخلی و هم جنبهٔ قدرت نمایی سیاسی دارد.

 جدای از این موضوع، انتظار میرود مسئولان رده بالای دولت ایران یکبار برای همیشه به این ادعاها پاسخ بازدارنده ای بدهند و آن را به عنوان دفاع از مالکیت معنوی کشور تلقی کنند. لازم است سفرای این کشورها، مراتب اعتراض ایران را به طور جدی به گوش بالادستی ها برسانند و در عین حال با تنظیم شکواییه هایی در مجامع جهانی از آنها شکایت رسمی شود. به راستی میتوان گفت که هیچ ایرانی وطن دوستی، علاقه مند به طرح موضوعات اینچنینی نیست؛ بنابراین این یک امر حیثیتی و ملی به شمار می‌ آید که به هیچ‌ وجه نباید از طرف ما نادیده گرفته شود. بهتر است تا فرصت هست، خود را در برابر چنین آسیبهایی مسئول بدانیم، با جدیت و پیگیری مستمر و با استفاده از قدرت دیپلماسی چنان پاسخ کوبنده ای داشته باشیم که بعد از این دیگران جرأت طرح چنین ادعاهایی را به خود ندهند که به قول صائب تبریزی: از کوتهی ماست که دیوار بلند است...

انتهای پیام/

ارسال نظر