جنگ در قلب خارطوم و تصرف کاخ ریاست جمهوری/ ماجرای نبردهای سودان چیست؟

به گزارش خبرگزاری آنا؛ در هفتههای اخیر، شاهد تحولات شدید و پیچیدهای در سودان بودهایم. ارتش سودان، بهرهبری ژنرال عبدالرحمن البیلاوی، موفق شد در پی درگیریهای سنگین و مداوم، کاخ ریاست جمهوری سودان را تحت کنترل خود درآورد. این اقدام، که برای نخستین بار از زمان آغاز درگیریهای خونین در آوریل ۲۰۲۳ تحقق یافت، نقطهعطفی مهم در جنگ داخلی حال حاضر سودان محسوب میشود. ورود نیروهای ارتش به کاخ ریاست جمهوری پس از نبردی که نیروهای واکنش سریع را مجبور به عقبنشینی کرد، نشانگر تغییر در نقشه قدرت نظامی در سودان است؛ کشوری که برای دههها گرفتار بحرانهای داخلی و خارجی بوده و اکنون نیز بهطرزی بیسابقه بحرانیتر شده است.
در تصاویر منتشرشده، ژنرال البیلاوی در حال بازدید از بخشهای مختلف کاخ ریاست جمهوری دیده میشود. این اقدام نه تنها برتری نظامی ارتش سودان را در بخشهای کلیدی خارطوم نشان میدهد، بلکه پیام آشکار و نمادینی برای نیروهای واکنش سریع بود. این گروه شبهنظامی که از اوایل دهه ۲۰۱۰ با قدرت نظامی و سازماندهی گستردهای پا به میدان گذاشت، اکنون در سایه فشارهای سنگین ارتش ناچار به عقبنشینی شده است. بر اساس گزارشهایی که از منطقه خارطوم منتشر شدهاند، نیروهای واکنش سریع که با ناکامی از میدان نبرد کاخ عقب کشیدند، در حال حاضر به سمت منطقه بازار عربی در مرکز خارطوم نقل مکان کردهاند. اما ماشین جنگی ارتش سودان بیوقفه در تعقیب آنان فعالیت دارد و تلاش میکند تمامی نقاط ضعف این گروه را هدف قرار دهد.
این پیروزی نظامی، همراه با اظهار نظر سخنگوی ارتش سودان که تصریح کرده است کاخ ریاست جمهوری و همچنین تعدادی از وزارتخانههای مهم در مرکز خارطوم تحت کنترل کامل این نیروها قرار گرفتهاند، بهروشنی حاکی از آن است که تغییرات راهبردی و تاکتیکی در عملکرد نیروهای مسلح سودان در حال رخ دادن است. سخنگوی ارتش در ادامه تأکید کرد که ارتش سودان به تعقیب نیروهای واکنش سریع ادامه داده و در حال تثبیت موقعیت خود در مناطق کلیدی شهر است. اما این درگیریها تنها بازتابی از جابهجایی قدرت نظامی نیست، بلکه در بطن خود ریشه در مسائل عمیقتر دارد که بررسی آن برای فهم کامل ماجرای سودان ضروری است.
ماجرای درگیریها چیست؟
درگیریهای اخیر سودان، که از چند سال گذشته شدت گرفتهاند، بخشی از یک نزاع بزرگتر بر سر قدرت و کنترل بر منابع طبیعی و سیاسی این کشور بهشمار میآیند. ریشههای اصلی این منازعه به ساختار نابرابر قدرت در سودان و تضاد منافع نخبگان سیاسی و نظامی کشور بازمیگردد. از یک طرف، ارتش سودان بهعنوان یک نهاد رسمی و متصل به لایههای بالای هرم قدرت سیاسی، تلاش میکند بر ساختار قدرت سنتی و نفوذ گسترده دولت در این کشور حاکم باقی بماند. از طرف دیگر، نیروهای واکنش سریع، که به فرماندهی محمد حمدان دقلو معروف به «حمیدتی» فعالیت دارند، از گذشته با ارتباط غیررسمی و نیز وابستگی به برخی منافع اقتصادی و خارجی قدرت چشمگیری بهدست آوردهاند. این تضاد، که امروز به شکل جنگی تمامعیار بروز کرده است، بهویژه پس از خلع عمر البشیر از قدرت و تغییرات نظام حکمرانی شدت گرفته است. رقابت شدید میان نیروهای مسلح سودان و شبهنظامیان واکنش سریع، بر سر مسئله قدرت و توزیع منابع، زمینه این بحران را فراهم کرده است.
اما برای درک دقیقتر ابعاد بحران کنونی، نباید از زمینههای تاریخی و اجتماعی غافل بود. سودان برای دههها گرفتار درگیریهای داخلی بوده است. نابرابری اجتماعی و اقتصادی گسترده، نژادپرستی و مدیریت ناکارآمد دولت، بسیاری از گروههای قومی و اجتماعی را به حاشیه رانده است. درگیریهای دارفور نمونه بارزی از این شرایط است. منطقه دارفور، که به لطف منابع طبیعی غنی شناخته میشود، یکی از نقاط کلیدی درگیریهای داخلی سودان بوده است. در دهه ۲۰۰۰، شکلگیری و قدرت گرفتن نیروهای شبهنظامی موسوم به «جنجوید» که بعدها به نیروهای واکنش سریع تبدیل شدند، باعث شد این منطقه به مرکز نزاع نظامی و بحران انسانی تبدیل شود. این نیروها که از سوی دولت وقت بهعنوان ابزاری برای سرکوب شورشهای داخلی و تثبیت قدرت استفاده میشدند، بهمرور زمان استقلال بیشتری یافته و اکنون به یکی از چالشهای اصلی سودان تبدیل شدهاند.
بحرانهای سودان نه تنها به دلیل فقدان حکمرانی عادلانه بلکه به سبب رقابتهای اقتصادی و کنترل بر منابع این کشور نیز شدت یافته است. سودان دارای منابع طبیعی ارزشمندی مانند نفت، طلا و دیگر مواد معدنی است. اما سوءمدیریت و فساد گسترده در بهرهبرداری از این منابع، اختلافات طبقاتی و تبعیض را تشدید کرده و باعث شده بسیاری از مناطق فقیر و پرجمعیت از مزایای این ثروت محروم بمانند. این نابرابریها بستری ایدهآل برای شورش و جلب حمایت مردمی توسط گروههای شبهنظامی مانند واکنش سریع فراهم کرده است. این موضوع بهویژه در مناطقی، چون دارفور، کردفان جنوبی و نیل آبی بهوضوح دیده میشود، جایی که مردم غالباً بیش از هر چیز تحت ظلم تاریخی و اقتصادی قرار داشتهاند.
جنبههای بینالمللی و منطقهای کدامند؟
جنگ قدرت در سودان جنبههای بینالمللی و منطقهای مهمی نیز دارد. نقش کشورهای همسایه در تأمین مالی و تجهیز گروههای نظامی و شبهنظامی در سودان تأثیرات مستقیمی بر شدت یافتن منازعه داشته است. از یک طرف، دولتهای منطقهای در رقابتهای ژئوپلیتیک برای کنترل بر مسیرهای نفت و تجارت سودان درگیر هستند و از طرف دیگر، قدرتهای بزرگ جهانی نیز با محوریت منافع اقتصادی و امنیتی، بهطور غیرمستقیم دست به حمایت از جناحهای مختلف میزنند. این وابستگیها نه تنها مشکلات داخلی را حل نکرده، بلکه بر پیچیدگی شرایط افزوده است.
درگیریهای اخیر اثرات مخربی بر وضعیت زندگی مردم عادی در مناطق مختلف سودان داشته است. بسیاری از خانوادهها به دلیل خشونتهای بیوقفه ناچار به ترک خانههای خود شدهاند. گزارشها حاکی از وضعیت وخیم انسانی در میان آوارگان و بیخانمانهاست که تحت شدیدترین شرایط ممکن قرار دارند. کمبود آب، غذا و خدمات بهداشتی زندگی میلیونها نفر را به خطر انداخته و بحران انسانی گستردهای را رقم زده است. بر اساس دادههایی که تاکنون منتشر شده، هزاران نفر در اثر درگیریها جان باختهاند و آمار بیخانمانها به سطح بیسابقهای رسیده است. این وضعیت ضرورت مداخله فوری جامعه بینالمللی و ارائه کمکهای انساندوستانه را افزایش داده است.
در این میان، تلاشهای مختلف برای حل بحران از طریق مذاکرات و گفتوگو نیز بینتیجه مانده است. عدم اعتماد میان جناحهای درگیر، اختلاف در اهداف و منافع و همچنین فشارهای خارجی برای حفظ وضعیت موجود، از دلایل شکست این فرآیندها است. تلاشهای منطقهای و بینالمللی برای وساطت و آغاز گفتگوی صلحآمیز نیز به دلیل تداخل منافع بازیگران جهانی و منطقهای به شکست منجر شده است. هرچند برخی نهادهای بینالمللی و سازمانهای بشردوستانه تلاش کردهاند به کاهش اثرات بحران کمک کنند، اما عملاً کاری از پیش نبردهاند و وضعیت همچنان متشنج است.
سودان امروز در وضعیت بسیار حساسی قرار دارد. علاوه بر خسارات گسترده نظامی و انسانی، خطر گسترش این درگیریها به دیگر مناطق کشور و حتی کشورهای همسایه وجود دارد. اگر شرایط به همین شکل ادامه پیدا کند، بیثباتی بیشتر و خطر فروپاشی کامل نظام سیاسی این کشور دور از انتظار نخواهد بود.
اینکه جامعه جهانی و بازیگران منطقهای چگونه به این بحران واکنش نشان دهند، پرسشی است که در آینده نزدیک پاسخ آن آشکار خواهد شد. اما آنچه مسلم است، ضرورت اقدامی سریع و مبتنی بر عدالت برای بازگرداندن صلح و ثبات به سودان و جلوگیری از فروپاشی کامل یک ملت است که دههها درگیر بحرانهای متعدد بوده است.
انتهای پیام/