غربتِ سلامت روان در سریالها و فیلمهای سینمایی
گروه سلامت خبرگزاری آنا، مجیدرضا معتمدی؛ مسائل مربوط به سلامت روان همیشه وجود داشتهاند، اما درک و واکنش جامعه به آنها در طول زمان تکامل یافته است. متأسفانه، بسیاری از افرادی که در طول تاریخ از اختلالات روانی رنج میبردند یا به اشتباه تشخیص داده میشدند یا به دلیل کمبود دانش و درمان مناسب، برچسبگذاری میشدند. این کمبود درمان، عواقب عمیقی داشت و بسیاری را از زندگی کامل و مفید باز میداشت. با پیشرفتهای امروزی در زمینه سلامت روان، از جمله درمان، دارو و سیستمهای حمایتی، جالب است که به این فکر کنیم چگونه زندگی این افراد میتوانست متفاوت باشد اگر در زمان خودشان درمان میشدند.
در قرون گذشته، مشکلات روانی بهدرستی درک نمیشد. افرادی که نشانههای بیماریهای روانی نشان میدادند، اغلب به عنوان دیوانه، برچسب میخوردند. بهجای اینکه درمان مورد نیاز خود را دریافت کنند، بسیاری به درمانهای خشونتآمیز مانند بستری شدن در بیمارستانهای روانی دچار میشدند. امروزه ما میدانیم که مشکلات سلامت روان ناشی از عوامل مختلفی از جمله ژنتیک، شیمی مغز، تروما و محیط است.
برخورداری از سلامت روان برای ما به عنوان انسان، موجودی متفکر و اجتماعی، در تعامل با دیگران، لذت بردن از زندگی و احساس رضایت، امری ضروری است. بر همین اساس است که ارتقای سلامت و بهداشت روان یکی از مهمترین دغدغههای حیاتی افراد و جوامع در سراسر جهان است.
سلامت روان درست به اندازه سلامت جسمی اهمیت دارد. این به ما امکان میدهد تا احساسات خود را درک و مدیریت کنیم، با استرس کنار بیاییم، روابط سالم برقرار کنیم و در جامعه مشارکت داشته باشیم. سلامت روان ضعیف میتواند منجر به مشکلات زیادی از جمله افسردگی، اضطراب و سوء مصرف مواد شود.
چنانچه خانواده نیازهای اساسی فرزند را برآورده نموده و فضای آرام و سالمی را برای رشد و پرورش او تامین کند، کودک از سلامت روانی بالایی برخوردار بوده و در تمام طول زندگی خود از تاثیرات مثبت آن برخوردار خواهد بود و برعکس اگر خانواده به عنوان اولین محل رشد، بنیان سست و ناامنی برای کودک داشته و نیازهای روانی و عاطفی فرزند را به صورت سالم برآورده نکند، این امر در تمام زمینههای زندگی او تاثیر منفی داشته و اثرات منفی آن تمام جوانب زندگی او را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
نداشتن بلوغ عاطفی و تلی از نیازهای عاطفی برآورده نشده از جهات مختلف، ناکامیهای بسیاری در زندگی و ارتباطات افراد ایجاد کرده و موجب از دست رفتن آرامش و سلامت روانی فرد در طول زندگی خود میشود. از این رو خانواده نقش بسیار مهمی در برآورده ساختن نیازهای عاطفی افراد و تامین سلامت روان آنها از این طریق دارد.
شبکه نمایش خانگی با هدف افزایش فضای سرگرمی در قالب فرهنگ و هنر بخشی از فضای سرگرمی سازی رسانهای را دربر گرفته و تبلیغات گسترده و نوآوری در موضوع مجموعههای نمایشی موجب استقبال قابل توجه جامعه به شبکه نمایش خانگی شده است.
وقتی در اثری با شخصیتی مواجه میشویم که دقیقاً با مشکلاتی شبیه مشکلات ما دست به گریبان است، احساس میکنیم که در تجربه این مسئله چندان تنها نیستیم و افراد دیگری نیز با این موضوع درگیر بودهاند. این شخصیتها درسهای زیادی به ما میدهند. آنها میتوانند راههای احتمالی زیادی را که برای تغییر وجود دارد را به ما نشان دهند و همینطور به ما یاد بدهند که چطور سایر افراد برای حل مسائل، شیوههای خاصی را انتخاب میکنند که هرگز به ذهن ما خطور نمیکند.
فیلمها میتوانند به افراد، نحوه کنار آمدن با مشکلات را آموزش دهند. میتوانند به سلامت جامعه کمک کنند، بار عاطفی روابط اجتماعی افراد را تخلیه کنند و هیجان را تحریک کنند و ساعات خوبی را برایمان رقم بزنند.
رسانه ملی یکی از رسانههای بسیار موفق در کل دنیاست؛ برخی از کارگردانها از موضوعات پر هیجان اکشن و ترسناک میگذرند و برای فرهنگسازی و درمان آسیبهای موجود در جهان کار میکنند. فرهنگسازی و آگاهی بخشی این افراد بسیار شایسته تقدیر است. بیماریهای روانی بخش زیادی از مشکلات یک جامعه را تشکیل میدهند و در جامعه امروزی ما متاسفانه به اندازه بیماریهای جسمانی جدی گرفته نمیشوند.
اعتیاد بیماری است که همه ما بیشتر با مواد مخدر آن را میشناسیم. دقیقا موضوع سریال نمایش خانگی با نام «غربت »هم مربوط به اعتیاد به مواد مخدر است، اما اعتیاد فقط با این مواد شناخته نمیشود. به زبان بهتر اعتیاد به وابستگی غیر عادی روان یک فرد به هر مادهای، فردی، مکانی، یا انجام یک کاری گفته میشود که زندگی عادی و روزمره آن را در معرض آسیب قرار دهد.
مروزه، فیلم و سریال جایگاه بسیار ویژهای در زندگی انسانها دارند و به آنها کمک میکنند ارتباط بیشتری با دنیای اطراف خود برقرار سازند. زمانی که شما فیلم و یا سریال میبینید به درک بهتری از دنیای اطراف خود میرسید و این امر میتواند به رشد افراد کمک کند. اما همواره تاکید میشود برای اینکه بتوانید از زمانی که به دیدن فیلم و یا سریال اختصاص میدهید بهترین نتیجه را بدست بیاورید، بهتر است قبل از انتخاب آنها به درونمایهشان توجه داشته باشید.
در این میان، سریال «غربت» به واسطه تولید بهینه، داستان جذاب، کارگردانی قوی و بازیهای قابل قبول بازیگران، در قلب مخاطبان جای باز کرده و شاید یک دلیل این امر همان ارائه روایتی ریشه یاب از نقش بیماریهای روح و روان در سرنوشت آدمهای حاشیه اجتماع است.
مهمترین ویژگی افراد که به وضوح در سریال غربت میتوان آن را حس کرد، نداشتن احساسات و حسهای عاطفی مثل همدردی و دلسوزی و نداشتن عذاب وجدان است. این افراد بدون هیچ حس بدی میتوانند به همه بدی کند. این شخصیت کاملا بی مسئولیت، بیاحتیاط، بیقید و ضد اجتماع است.
تمرکز «غربت » بر حاشیهنشینی است که همواره یکی از معضلات جوامع شهری به حساب میآید که با خود مشکلات بیشماری در حوزه امنیت، اشتغال، مسائل فرهنگی و اجتماعی و سلامت روان به بار میآورد و میتواند به عنوان پایگاهی برای تولید آسیبهای اجتماعی مانند قاچاق، سرقت وبیماریهای شایع روان هم باشد.
سریال غربت از مسیر روانشناختی و نقد اعتقادهای عذاب آور، بیننده را به دنیایی پر از ترس، هیجان و راز دعوت میکنند. با وجود اینکه هر ساله آثار زیادی در دیگر سبکها ساخته میشود، اما پیدا کردن یک اثر خوب با درونمایههای روانشناختی و پر از دلهره، سخت است؛ چرا که تلفیق چنین احساساتی با یک داستان فکر شده کار هر کسی نیست و خیلی راحت میتوان به دام تکرار مکررات افتاد.
سریال غربت بازتابی از دغدغهها و مسائل جامعه است. در میان ژانرهای مختلف سینمایی، فیلمهای اجتماعی در ایران جایگاه ویژهای دارند و همواره مورد توجه مخاطبان و منتقدان بودهاند. این نوع آثار با پرداختن به مسائل و معضلات واقعی جامعه، به بازتاب دغدغهها و چالشهای مردم، به مسائل زنان، فقر، نابرابری، اعتیاد و سایر مشکلات رایج در جامعه میپردازند.
انتهای پیام/