قزوه سرود؛
«سید حسنا» خون تو تا ریخت در این دشت/ خاکت متبرک شد و جاهت متعالی
مدیر دفتر شعر و سرود سازمان صدا و سیما شعری به بهانه شهادت سیدحسن نصرالله سرود.
به گزارش خبرنگار آنا، غزل قصیده جدید علیرضا قزوه برای شهید سید حسن نصرالله در قالب نامهای «به سید حسن نصرالله که هرگز نمیمیرد» بدین شرح است:
ای سید دلداده که در اوج کمالی
داده ست تو را حق چه جلالی چه جمالی
از جنس نفسهای پر از نور ملایک
دادند تو را سید مشتاق! چه حالی
تو زندهترین زندهای ای کشته منصور
تو عین حضوری و نه خوابی، نه خیالی
داده ست تو را حق چه جلالی چه جمالی
از جنس نفسهای پر از نور ملایک
دادند تو را سید مشتاق! چه حالی
تو زندهترین زندهای ای کشته منصور
تو عین حضوری و نه خوابی، نه خیالی
ای آینهی وصل، شکستی؟ نشکستی
با هر نفسی باز رسیدی به وصالی
مردان شهادت همگی اهل بهشتند
مردان خدا را نبود هیچ زوالی
امروز درخشیدی، چون بدرتر از بدر
دیروز اگر بودی بدری و هلالی
در فلسفهی علم و عمل هر دو تمامی
ضرب المثل عشقی و در عقل مثالی
با پای دلت از پل شمشیر گذشتی
در روز جزا نیست تو را هیچ سؤالی
شامات ندیده ست چنان، چون تو بزرگی
با هر نفسی باز رسیدی به وصالی
مردان شهادت همگی اهل بهشتند
مردان خدا را نبود هیچ زوالی
امروز درخشیدی، چون بدرتر از بدر
دیروز اگر بودی بدری و هلالی
در فلسفهی علم و عمل هر دو تمامی
ضرب المثل عشقی و در عقل مثالی
با پای دلت از پل شمشیر گذشتی
در روز جزا نیست تو را هیچ سؤالی
شامات ندیده ست چنان، چون تو بزرگی
دنیا نشنیده ست چو تو نیک خصالی
ای خاک مزار تو دری جانب جنت
هر جا بروی صاحب جاهی و جلالی
هر خطبه که خواندی غزلی بود که شد رام
در چشم تو زیبایی معصوم غزالی
فردا که زمین پر شود از عطر صدایت
پیدا نکند خصم تو جز مرگ مجالی
«سید حسنا» خون تو تا ریخت در این دشت
خاکت متبرک شد و جاهت متعالی
هر جا بروی صاحب جاهی و جلالی
هر خطبه که خواندی غزلی بود که شد رام
در چشم تو زیبایی معصوم غزالی
فردا که زمین پر شود از عطر صدایت
پیدا نکند خصم تو جز مرگ مجالی
«سید حسنا» خون تو تا ریخت در این دشت
خاکت متبرک شد و جاهت متعالی
انتهای پیام/
واکنش یک شاعر به گستاخی اسرائیل؛