تحلیل ساختار و زیرساختهای مراکز علمسنجی در دانشگاههای علوم پزشکی
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری آنا، در سالهای اخیر دانشگاههای علوم پزشکی کشور اقدام به تأسیس مراکز علمسنجی کردهاند و وظایف متنوعی بر عهده آنها قرار گرفته است. با این وجود، هنوز مطالعه مستقلی درباره وظایف، ساختار و کارکرد مراکز علم سنجی دانشگاهی صورت نگرفته است و شناسایی و دسته بندی ساختار و زیرساختهای مناسب برای مراکز علمسنجی دانشگاهی یک ضرورت در راستای بهینهسازی و بهبود کارکرد است.
پژوهشگران در مقالهای با عنوان «تحلیل ساختار و زیرساختهای مراکز علمسنجی در دانشگاههای علوم پزشکی» به این موضوع پرداختهاند که علمسنجی را میتوان ابزاری برای بهبود کارکرد و بهرهوری و تصمیمگیری در حوزه مدیریت علم، پژوهش و سیاست علم تلقی کرد. از اینرو سازمانها برای اینکه بتوانند از فرصتهای پیش آمده در محیط پویای کنونی بهره ببرند و مزیت رقابتی کسب کنند باید منابع دانش را به صورت اثربخشی مدیریت کنند که مراکز علمسنجی در دانشگاهها به این مهم خواهند پرداخت.
* هدف مراکز علمسنجی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور
در این پژوهش آمده است که از نیمه دوم دهه ۱۳۸۰، طرح تشکیل دفاتر و مراکز علمسنجی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور آغاز شده است. هدف این مراکز، سنجش دستاوردهای پژوهشی و انتشاراتی دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی علوم پزشکی است.
به زعم این پژوهش این مراکز با بهرهگیری از فنون رایج علمسنجی به سنجش تولیدات علمی گروههای آموزشی، اعضای هیأت علمی، دانشکدهها و دانشگاههای علوم پزشکی میپردازند. علاوه بر آن، دادههایی برای رتبهبندی دانشگاههای علوم پزشکی کشور فراهم میآورند و شناخت ساختار سازمانی و زیرساختهای لازم برای فعالیتهای مراکز علمسنجی، زمینه اثربخشی دستاوردهای این مراکز را فراهم خواهد ساخت.
در ایجاد واحد علمسنجی به ترتیب منابع انسانی، فرهنگ سازمانی و فناوری بیشترین تأثیر را دارند و با تقویت فرصتها و قوتهای موجود میتوان بر ضعفها غلبه و زمینه ایجاد واحد علمسنجی را فراهم کرد
این پژوهش توضیح میدهد که در سازمانهای امروزی، این تنها نیروی انسانی نیست که اهمیت دارد، بلکه ساختار و شیوه ارتباط بین بخشها نیز جایگاه مهمی دارد و مدیران به منظور کسب اهداف و مقاصد سازمان، ساختار خاصی را طراحی میکنند تا به آنها کمک کنند.
در واقع، ساختار سازمانی نظم حداقلی را ایجاد میکند تا برمبنای آن سازمان وجودی استوار داشته باشد و به همین دلیل، نقش ساختار سازمانی در زمینهسازی و تحقق راهکارهای اولویتدار دارای اهمیت بسیاری است.
* اهمیت بررسی ساختار سازمانی
از دیدگاه پژوهشگران این پژوهش بررسی ساختار سازمانی راهکاری برای بهرهبرداری بهتر از منابع در اختیار سازمان است. مؤثرترین ساختار سازمانی، ساختاری است که خود را با الزامات محیط انطباق دهد و این محیط سازمانی است که مشخص میکند کدام ساختار مناسب است و باید مورد استفاده قرار گیرد.
این پژوهش توضیح میدهد که دانشگاهها و مراکز آموزش عالی از سازمانهای علمی، آموزشی و تحقیقاتی محسوب میشوند و توسعه کمی و کیفی آنها به لحاظ اهمیت تولید علم در توسعه جوامع دارای اولویت است.
به گفته این پژوهش علمسنجی و ابزارهای آن نیز در جهت توسعه و سیاستگذاری علمی مورد استفاده قرار میگیرند؛ بنابراین پژوهش حاضر در صدد شناسایی و طبقهبندی زیرساختها و ساختار مناسب برای فعالیت مراکز علمسنجی دانشگاهی است.
* علمسنجی در ایران
در این پژوهش آمده است که فعالیتهای عملی علمسنجی در ایران با ایجاد پایگاه استنادی جهان اسلام روند ملی و منطقهای یافت و بعدها مراکز علمسنجی و نیز گروههای آموزشی علمسنجی در دانشگاههای کشور ایجاد شدند. هرچند از تشکیل و فعالیت مراکز علمسنجی در دانشگاههای علوم پزشکی کشور چندسالی میگذرد، اما تا کنون تحقیقی اختصاصی در ارتباط با زیرساخت و ساختار مراکز علمسنجی در این دانشگاهها صورت نگرفته است.
این پژوهش بر آن است تا با استفاده از دیدگاه متخصصان، کارشناسان و مدیران مراکز علمسنجی و مدیران پژوهشی دانشگاههای علوم پزشکی، زیرساختها و ساختار مناسب برای این مراکز را شناسایی و دستهبندی کند.
* زیرساختهای فناورانه
به گفته این پژوهش زیرساختهای فناورانه شامل دو مقوله فرعی سختافزارها و نرمافزارها میشوند. در جدول زیر مقوله فرعی سختافزار برمبنای مقوله اولیه ابزارهای قدرتمند تجسس در نظر گرفته شده است و مقوله فرعی نرمافزارها برمبنای مقولههای اولیه دسترسی به اینترنت، پایگاهها و نمایهنامهها، نرمافزارهای علمسنجی و مؤسسات و نظامهای رتبهبندی دانشگاهها شناسایی شده است.
* ترکیب و زیرساخت مراکز علمسنجی در دانشگاههای علوم پزشکی
بر اساس یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که ترکیبی از عناصر سازمانی و فناورانه شامل سختافزارها، نرمافزارها، منابع مالی، نیروی انسانی متخصص و رسمیت سازمان، به عنوان زیرساختهای لازم برای فعالیت مراکز علمسنجی دانشگاهی نیاز است که شناخت و تقویت عناصر مذکور موجب بهرهوری بیشتر از این مراکز و در نهایت رشد علمی دانشگاهها و افراد دانشگاهی خواهد شد.
در انتها همانگونه در این پژوهش مطرح شد؛ در ایجاد واحد علمسنجی به ترتیب منابع انسانی، فرهنگ سازمانی و فناوری بیشترین تأثیر را دارند و با تقویت فرصتها و قوتهای موجود میتوان بر ضعفها غلبه و زمینه ایجاد واحد علمسنجی را فراهم کرد.
در ادامه این پژوهش آمده است که ساختار مراکز علمسنجی در دانشگاهها، با توجه به نقشی که ساختار و ارتباط واحدها در کارکرد مناسب و بهرهوری دانشگاهها، سازمانها و واحدهای زیرمجموعه دارند، مشخص شد که مراکز علمسنجی دانشگاهی زیرنظر معاونت پژوهشی و در رتبه بعدی زیرنظر ریاست دانشگاه، با توجه به انتظاراتی که از این مراکز به عنوان یک نقش و وظیفه در بین مخاطبان شناخته شده و نقش هدایتکننده این مراکز در بهبود کارکردهای علمی، کارکرد و تأثیرگذاری بهتری خواهند داشت که این مهم نیز در بهروهوری و کارکرد مناسب مراکز علمسنجی با ایجاد ارتباط مناسب بین سایر واحدها با این مراکز مطابق نوع کارکرد و خدماتی که این مراکز در ارتباط با مخاطبان سازمانی و غیرسازمانی خود ارائه میدهند بسیار تأثیرگذار خواهد بود.
در پایان این پژوهش به این مهم اشاره شده است که زیرساخت دانشگاه برای پیادهسازی مدیریت دانش مناسب است و دانشگاه باید به آموزش کارکنان و سنجش کارکرد آنان اهتمام بیشتری داشته باشد که اهمیت ساختار در سازمان را نشان میدهد ضمن اینکه سنجش کارکرد از وظایف مراکز علمسنجی در دانشگاه محسوب میشود و بدون توجه و ایجاد مرکز علمسنجی با زیرساختها، ساختار و وظایف مناسب امکانپذیر نخواهد بود.
در جمعبندی نهایی پژوهش حاضر آمده است که در ارتباط با جایگاه واحدهای علمسنجی در دانشگاههای علوم پزشکی ایران با توجه به گروه مخاطبان این واحدها، از جهت خدماترسانی بهتر به مخاطبان خود به نظر میرسد قرار داشتن زیرنظر ریاست دانشگاه به عنوان واحدی مستقل در چارت سازمانی، جایگاه مناسبی است.
این پژوهش به کوشش فاطمه آتش دلیگانی (کارشناسی ارشد علمسنجی دانشگاه شاهد تهران) و سعید اسدی (عضو هیأت علمی گروه علم اطلاعات و دانششناسی دانشگاه شاهد) انجام شده است.
انتهای پیام/