علل رواج موسیقی هنجارشکن در گفتگو با رهبر ارکستر «چکاوک»
خبرگزاری آنا ـ زهره سعیدی: «موسیقی سلامت و موسیقی مبتذل» یکی از پروندههای سالهای اخیر خبرگزاری آنا در گروه موسیقی برای توجه به ذائقه موسیقیایی جامعه و توجه به سلامت روان جوانان و نوجوانان مدنظر قرار گرفته است که اساتید زیادی درباره این موضوع نظراتشان را مطرح کردهاند.
اخیرا «رضا شایسته» سرپرست گروه موسیقی چکاوک نیز دراین رابطه مباحثی را مطرح کرد. شایسته مسئول آموزشگاه موسیقی آوای چکاوک و رهبر ارکستر چکاوک، عضو هیئت مدرسان خانه موسیقی ایران و همچنین عضو کانون نوازندگان خانه موسیقی ایران است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد موسیقی و کارشناس ارشد مهندسی محیط زیست است. نوازندگی ویولون را از استادانش زنده یاد اسدالله ملک، حسن اعتمادی، ابراهیم لطفی، همایون رجبیان، منوچهرگودرزی و تئوری موسیقی، سلفژ، هارمونی، و ارکستراسیون را نزد وارطان ساهاکیان و رهبری ارکستر را از محضر استاد نصیر حیدریان و منوچهر صهبایی فراگرفت.
شایسته با گروه چکاوک اجراهای متعددی در تالار وحدت، برج میلاد، حوزه هنری و فرهنگسراها داشته و در جشنوارههایی چون فجر شرکت کرده و آثارش در رسانه ملی و شبکههای رادیو و تلویزیون پخش شده است. چهار آلبوم تصویری از او منتشر شده و کارت صلاحیت تدریس دارد و دارنده مجوز درجه یک از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. مشروح گفتوگو درباره موسیقی و چالشهای امروز آن را در ادامه میخوانیم:
از نظر شما، چیزی به نام موسیقی مبتذل داریم؟
ما موسیقی مبتذل نداریم؛ این کلام است که موسیقی را مبتذل میکند، وگرنه موسیقی بد وجود ندارد. موسیقی حالتهای مختلفی ایجاد میکند که هر یک قابل تفکیک است و بارها مشاهده شده که وقتی میخواهند ابتذال و یا بی ارزشی یک قطعه موسیقی را بیان کنند و یا درباره آن مثال بیاورند از محتوا و مضمون آن صحبت میکنند و آن را تقبیح میکنند.
از موسیقی دستگاهی ایران که هویت ملی موسیقی ما است و از جایگاه و اعتبار خوبی برخوردار است دیده شده که قطعات بیکلام آن به محض اینکه کلمات فاخر و ارزشمند روی آن گذاشته شده از شآن والاتری برخوردار شده، اما به محض اینکه کلمات سست و مستهجن گذاشته شده از شان آن افتاده است.
افول شعر و ابتذال در ترانه زمینه رواج موسیقی مبتذل را فراهم میکند. از کلمات نادرست و مبتذلی که در این سالهای اخیر در موسیقیهای ما استفاده میشود میتوان یاد کرد؛ بنابراین از موسیقی دستگاهی ایران که هویت ملی موسیقی ما است و از جایگاه و اعتبار خوبی برخوردار است دیده شده که قطعات بیکلام آن به محض اینکه کلمات فاخر و ارزشمند روی آن گذاشته شده از شآن والاتری برخوردار شده، اما به محض اینکه کلمات سست و مستهجن گذاشته شده از شان آن افتاده است. هنر اصلی ایرانیان شعر است و هرچه ممیزی و سختگیری در اشعار و ترانهها زیادتر باشد قطعا اشعار مفید میشود و دیگر به سمت موسیقیهای کنونی نمیرویم که الان میبینیم.
چرا پس از سالها شاهدیم که گوش موسیقیایی جوانان و نوجوانان به سمت موسیقیهایی بی محتوا رفته و اصرار هم بر آن است؟
به نظر من نداشتن احساس امنیت در خانه کنار والدین و دیگر اعضای خانواده میتواند یکی از دلائلی باشد که به سمت گوش دادن این موسیقیها بروند. نوجوانان و جوانان بعضا در خانهها پذیرفته نمیشوند و مجبورند برای جلب توجه والدین غم یا خشم و هیجانات درونی خود را اعتراض گونه با این دست موسیقی که خارج از قوانین عرفی است نشان دهند.
در کنار این موارد شبکههای اجتماعی و ارتباطات دنیای بیرون هم باعث شد که بیشتر جوانان به این سمت گراییده شوند و ما متأسفانه موسیقی ایرانی را در بین جوانان آنطور که باید و شاید معرفی نکردیم.
یکی دیگر از دلائل، فقدان آموزش درست به این جوانان و نوجوانان است. حال در مدارس، دانشگاهها و ... آنها آنطور که باید و شاید با ادبیات و فرهنگ اصیل ایرانی آشنا نشدند، بعضا دبیران و اساتید دانشگاه ما وقت بیشتری خارج از حتی تدریس کتاب برای افراد نمیگذارند وگرنه فرهنگ و ادبیات غنی ایرانی خیلی اثرگذار است، الان متأسفانه سالهاست که از این عرصه دور شدهایم و نکته دیگر هم ما خیلی محدودیتها سالها برای بحث موسیقی ایجاد کردیم آنقدر مدام گفتیم موسیقی اصیل، کنسرتها و برنامهها و صدا و سیما و تیتراژها مدام به همین سمت رفت، یک سبک خاص که دیگر جوانان را زده کرد و همین باعث شد که به سمت موسیقیهایی هنجارشکن بروند.
در کنار این موارد شبکههای اجتماعی و ارتباطات دنیای بیرون هم باعث شد که بیشتر جوانان به این سمت گراییده شوند و ما متأسفانه موسیقی ایرانی را در بین جوانان آنطور که باید و شاید معرفی نکردیم.
عملکرد مسئولین ذی ربط مثل خود ارشاد برای صدور مجوز برخی کنسرتها، انتشار آنها، سیاستهای صدا و سیما در زمینه عدم نمایش سازهای ایرانی که خودشان هم توجه مناسبی در این عرصه ندارند ضربه بزرگی وارد کرد. یک زمانی از خوانندههای اصیل و اساتید شعر دعوت میشد به صدا و سیما بروند که برنامه داشته باشند این خیلی در روند آشنایی با موسیقی و شعر درست کمک میکرد، اما متأسفانه سالهاست که این برنامهها تعطیل شده است.
آیا آموزش و پژوهش به اندازه کافی برای تأمین خوراک ذهنی جامعه تلاش کرده و یا هنرستانها و آموزشگاهها خوب عمل کردند؟
متأسفانه در دو دهه اخیر آموزش بسیار ضعیف بوده است، زمانی نظارت بسیار خوبی بر فعالیت آموزشگاههای موسیقی کشور صورت میگرفت، بازرسها به آموزشگاهها مراجعه میکردند و اساتید ملزم بودند که کارت صلاحیت تدریس داشته باشند، در واقع این اندازه آموزشگاه موسیقی در سطح کشور زیاد نبود، اساتید هم به روزتر بودند الان تعداد آموزشگاهها زیاد است، البته بد هم نیست، اما از سویی هم مدرس به این تعداد نداریم و میبینیم برخی آموزشگاهها از هنرجویان پیشرفته به عنوان هنر آموز استفاده میکنند و این لطمه بزرگی بر پیکره موسیقی ما وارد کرده است.
حتما وزارت ارشاد باید آموزشگاهها را ملزم کند که از مدرسانی استفاده کنند که امتحان داده باشند، صلاحیت داشته باشند و عضو کانون مدرسان باشند و از فیلترهای خاص عبور کنند، من این را واقعا یک فاجعه میبینم که خروجی آموزشگاهها مناسب نیست. خیلی وقت است که شاگردان خوبی تحویل جامعه موسیقی ندادهاند و امیدوارم که با آمدن وزیر فرهنگ جدید و مدیرکلی که در این بخش موسیقی قرار میدهند فکر عاجلی در عرصه آموزش و پژوهش صورت بگیرد . آن پژوهشهای قبلی کجا دیده شد و مورد ارزیابی قرار گرفت؟ این پرسشی است که تاکنون جوابی نگرفته است!
آیا وضعیت موسیقی ما درمقایسه با سطح جهانی شرایط مطلوبی دارد؟
ما با داشتن این فرهنگ غنی شعر و موسیقی، هنرمندان وارسته، شاعران خیلی خوب و موسیقیدانهای معروف، آنطور که باید هنر موسیقی و شعرمان تکنیکی و علمی نیست و ضعفهایمان زیاد است. به نظرم امروز ما جایگاه مناسبی در دنیا نداریم که شایسته و زیبنده ایران باشد.
نقش پژوهش و علم در موسیقی را نمیتوان نادیده گرفت، این دو کمرنگ شده که وضعیت موسیقی ما الان به گواه کارشناسان موسیقی مناسب نیست. امیدوارم هرچه زودتر پارامترهای پژوهش و علم در موسیقی جایگاه خود را پیدا کند.
نقش پژوهش و علم را در عرصه موسیقی چقدر موثر میدانید؟
نقش پژوهش و علم در موسیقی را نمیتوان نادیده گرفت، این دو کمرنگ شده که وضعیت موسیقی ما الان به گواه کارشناسان موسیقی مناسب نیست. امیدوارم هرچه زودتر پارامترهای پژوهش و علم در موسیقی جایگاه خود را پیدا کند.
راهکارهای برون رفت از شرایط فعلی را چه میبینید؟
من نمیگویم که مدام به سمت موسیقی اصیل برگردیم، همه موسیقیها قابل احترام هستند، پاپ، محلی، فولک، رپ و ... همه قابل احتراماند به شرطی که بحث کلام در آنها جدی گرفته شود و همین کلام ما را به این سمت میبرد که فکر کنیم یک موسیقی خوب نیست.
در این خوب نبودن همه هم نقش دارند از مدرسین موسیقی در آموزشگاهها و دانشگاهها تا منِ نوازنده و استاد دانشگاه، هنرمند تراز موسیقی و شاعر باید کمک کنیم تا بتوانیم موسیقی درست را غیر از اینکه به جامعه خود به درستی بشناسانیم فراتر از آن موسیقی غنی خود را به فرامرزها ببریم واقعا ما گنجینه پرمحتوایی داریم که برای همه نسلهای آتی شنیدنی است.
وضعیت ارکسترها را در کشور چه طور میبینید؟
ما سه ارکستر دولتی سمفونیک، ملی و صدا و سیما داریم و بقیه خصوصی هستند که البته اخبار خوبی هم از این ارکسترهای دولتی به گوش نمیرسد جدیدا شنیدم که قرار است ارکستر سمفونیک و ملی را یکی کنند این واقعا فاجعه است ما باید تعداد ارکسترهایمان بیشتر شود تا به ارتقای موسیقی بیانجامد و از سوی دیگر هم ارکسترهای خصوصی هم حمایت نمیشود در حالیکه در همه جای دنیا برای گروههایی که در جهت فرهنگ موسیقی کشورشان اقدام میکنند یارانههایی در نظر گرفته میشود تا روی پا باشند و هزینههایشان را پرداخت کنند.
من انتظارم از بنیاد رودکی این حمایت است، شنیدم در اساسنامهاش هم چنین چیزی هست، ولی در عمل چیزی نمیبینیم، حال شاید برخی از دست من ناراحت شوند که چرا انتقاد میکنم ولی حرف دلمان است. الان چند ارکستر موسیقی فعال در کشور داریم؟ عدهای میآیند و کار میکنند و حمایت نمیشوند، کنار میروند!
همین ارکستر «چکاوک» که سه دهه است فعال است، واقعا هیچ حمایتی تا به حال نداشته، من به تنهایی چقدر میتوانم ارکستر را جلو ببرم. متأسفانه موسیقیهای ما بیشتر پاپ است که مخاطب خاص خود را دارد، در موسیقی اصیل هم آنقدر بد عمل کردیم که الان با توسل به کنسرت نمایش و حضور چند خواننده خاص و بازیگر معروف و تلفیقی کردن موسیقی، مخاطب داریم.
در حال حاضر بهترین استاد هم بخواهد کنسرت داشته باشد واقعا آن اندازه حمایت میشود؟ شما نگاه به چند خواننده خاص نکنید که تلفیقی کنسرت نمایش کار میکنند.
نکته پایانی؟
واقعا برای موسیقیهای اصیل احساس نگرانی میکنم، ما چه بزرگانی در این عرصه داشتیم، چقدر خدمت کردند تا موسیقیهایی پرمحتوا تحویل جامعه بدهند، در حال حاضر بهترین استاد هم بخواهد کنسرت داشته باشد واقعا آن اندازه حمایت میشود؟ شما به چند خواننده خاص نگاه نکنید که تلفیقی کنسرت نمایش کار میکنند. امیدوارم این مسئله هم با درایت وزیر جدید فرهنگ و مسئولین ذی ربط در اداره کلهای مربوطه برطرف شود.
انتهای پیام/