«نگاتیو»؛ روایتی از رنج از دست دادن عزیزان
به گزارش خبرنگار فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، «کمدی الهی» یکی از مهمترین آثار ادبیات نمایشی کلاسیک است که به قلم «دانته آلیگیری» به رشتۀ تحریر درآمده است. تا کنون اقتباسها و اجراهای زیادی از این اثر روی صحنه رفته است و این بار، «یگانه محمدی»، کوشیده است تا با نگاهی نو به این اثر نمایشی کهن، «نگاتیو» را بر روی صحنه و در مقابل دیدگان مخاطبان نمایش در تهران به تصویر بکشد.
این اثر با هدایت و کارگردانی «محمدجواد بهروز» و بازی «معین خسروی»، «سارا رحمانپور»، «حسام قانونی»، «یزدان گرمآبی» و «یگانه محمدی»، در سالن استاد «عزتالله انتظامی» در «خانۀ هنرمندان ایران» به روی صحنه رفته است.
اجرای این نمایش بهانهای شد تا با «یگانه محمدی»، نویسنده و بازیگر این اثر و تحصیلکرده رشته ادبیات نمایشی دانشگاه سوره به گفت وگو بنشینیم.
قرار بود خطر سنگین بودن متن را نپذیریم
درباره تجربه نگارش این متن برایمان بگویید؟
چندین ماه در فضای ذهنی نمایشنامۀ «کمدی الهی»، اثر جاودانۀ «دانته» بود. پیش از این اثر، چندین متن را ویراستاری کرده بودم که به اجرا برسد، چون تجربۀ تمرین آنها را نیز داشتم، اما، چون قرار بود ریسک سنگین بودن متن را نکنیم، کار من بسیار آسانتر شد و مثلاً اقتباسهای دیگری مانند اقتباس از «مکبث» اثر «شکسپیر» نیز در این اثر وجود داشت که پس از همفکری با کارگردان، حذف شد.
اما بهرحال این را باید بگویم که تحت تأثیر اثر «کمدی الهی» بودم و علاقه داشتم که سه بخش «دوزخ»، «برزخ» و «بهشت» را در یک دنیای واقعی و امروزی نشان دهم. بر همین اساس، من اولین کاری که انجام دادم، این بود که «دانته» را به یک دختر تبدیل کردم، چون این شخصیت یک پسر بود.
بازی در متنی که خودت نویسنده آن هستی چه حسی دارد؟
قطعا بازی در متنی که نویسندۀ آن هستی یک تجربۀ فوقالعاده است چون من دوست دارم تا بازخوردهای مختلف بیشتری را از تماشاگران این اثر دریافت کنم. بازی کردن در متنی که خودت آن را به رشتۀ تحریر درآوردهای، تجربهای فوقالعاده است و این موضوع لذتبخش است که میبینی نه تنها خودت، بلکه بازیگران دیگر نیز در حال اجرای متنی هستند که تو آن را نوشتهای، اما این موضوع نیز، ماننند همۀ موضوعات دیگر جاری در این جهان دارای یک سری نقاط مثبت و یک سری نقاط منفی است.
زمانی که یک بازیگر در حال بازی کردن در متنی است که خودش آن را به رشتۀ تحریر در آورده است، ممکن است با دیدگاههایی از یک کارگردان مواجه شود که تا پیش از این، خودش نگاهی به آنها نداشته است. تمامی کسانی که به صورت رودررو نظر خود را به من ارائه کردند، متن اثر را متنی خلاقانه میدانستند و از دیدن این اثر بسیار لذت برده بودند و ما نیز باید تمام تلاش خود را به کار بگیریم تا متن و کارگردانی را در یک سطح با اجرای خویش بالا ببریم.
شخصیتهای «نگاتیو» به طور کلی خاص هستند و نمیتوانند به زبان عامۀ مردم حرف بزنند
زبان کار به چه صورت است؟
ابتدا این را بگویم که اگر اشکالی در روند اجرای این اثر باشد، ممکن است از کم بودن تجربۀ بازیگران در عرصۀ بازیگری و خود متن بوده باشد، پیرامون سطح زبان جاری در این اثر نیز باید بگویم، من به دلیل این که نخستین تجربۀ را در حوزۀ نویسندگی در کارنامۀ هنری خویش به ثبت میرساندم، این اثر را به صورت یک آزمون و خطا تجربه میکردم و میخواستم ببینم که آیا یک تماشاچی که بناست این اثر را به تماشا بنشیند، قرار است با ادبیات متن نیز ارتباط برقرار کند یا نه؛ چرا که به نظر من شخصیتهای این نمایشنامه، به طور کلی خاص هستند و نمیتوانند به زبان عادی حرف بزنند و همین امر، ممکن است نقاط منفیای نیز در ذات داشته باشد.
درباره شخصیت «دانته» برایمان بگویید.
به نظرم «دانته» شخصیتی دچار اضطراب از دست دادن است، این شخصیت، یک جابجایی شخصیت را دنبال میکند و یک واپسروی ناخودآگاه نیز دارد که به دوران کودکی او باز میگردد. شاید «دانته»، اضطرابی را که در حین از دست دادن کسی و تبدیل شدنش به یک شخصیت دیگر درگیر آن بوده است، به طور کامل تجربه نکرده است، اما این تصویر برای او، کاملاً یک تصویر واضح بوده است که در طول دوران زندگیاش با آن دست و پنجه نرم کرده است.
همکاریهای لازم در تبلیغات در زمان درست خود صورت نگرفت/به سادهترین زبان مردم را به دیدن نمایش دعوت کردیم
چه چالشی در مسیر کار با آن روبه رو بودید؟
به نظرم پیرامون تبلیغات در حوزۀ نمایش امروز باید تأسف بخورم و بگویم که یک سری از همکاریهای لازم در حوزۀ تبلیغات این اثر نمایشی در زمان مختص به خود به درستی صورت نگرفت و به همین دلیل، اگر این گروه در همین بازۀ زمانی نیز کار تبلیغات خود را با جدیت بیشتری پیش بگیرد، شاید زمان کافی برای ترغیب تماشاچی به دیدن این اثر را در اختیار نداشته باشد.
تبلیغات یک اثر نمایشی به صدا و تصویر وابسته است، که صدا را میتوان در تبلیغات دهانبهدهان تماشاچیان تعریف کرد و تصویر نیز به ویدیوها و عکسهایی که از یک اثر نمایشی منتشر میشود، محدود میشود. تمرکز گروه نمایشی بر تبلیغات دهانبهدهان و ابسته و متمرکز است، تلاش کردیم تا به سادهترین زبان از مردم بخواهیم که بیایند و نمایش ما را ببیند و این موضوع، کمکم در حال انجام است، چرا که تبلیغات ما از هفتۀ دوم اجرا این روند را آغاز کردهایم و شاید آن نتیجۀ مطلوب را دریافت نکنیم.
دوست دارم کسانی که به فضای ذهنیام نزدیک هستند، «نگاتیو» را ببینند
خوشحالم که این نمایش روی صحنه مورد علاقه ام اجرا می شود. من انتظار ندارم که اساتید هنر نمایش در حال حاضر تشریف بیاورند و این اثر نمایشی را ببیند و این در حالی است که اگر این اتفاق بیفتد، بسیار خوشحال خواهم شد، اما نکتهای که بسیار دوست دارم اتفاق بیفتد و امید آن دارم که این آرزو را به گور نبرم، این است که همسن و سالهای خودم و کسانی که در فضای ذهنی من هستند، بیایند و این اثر را ببینند، چرا که من میدانم که اگر خود را جای آنها بگذارم، یک لذت نسبی از این اثر خواهم برد.
به نظرم لذت بردن از تئاتر وابسته به سطح سلایق شخصی است و این اثر میتواند برای همسنوسالان من مناسب باشد. به نظرم «نگاتیو» روایت یک رنج است ، فرزند «دانته» در این اثر، به دست شوهرش کشته شده است و این موضوع، یعنی از دست دادن عزیزان، موضوعی است که ما، به صورت مکرر با آن مواجه هستیم، اما تمرکز این نمایش بر روی این موضوع نبوده است و بنا بر این بوده است تا جابجایی شخصیتهای «دانته» و بازگشت او به زمان بچگی را به تصویر بکشد.
نکته پایانی؟
از همۀ مخاطبان تئاتر دعوت میکنم که به دیدن این اثر بیایند و حتی اگر شده آن را نقد منفی کنند.
انتهای پیام/