بالابردن هزینه جنگ؛ پروژه محور مقاومت علیه اسرائیل
گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا- عماد نجار: طی چند ماهی که از آغاز عملیات طوفان الاقصی گذشته است، محور مقاومت بهطور مجدانه از غزه حمایت کرد و مانع از شکست این بخش از محور مقاومت شد. بنا به اذعان مقامات صهیونیست، حتی حمایتهای حلقههای مقاومت از حماس تا حدی بود که شکست این بخش از مقاومت دیگر جزء برنامههای رژیم صهیونیستی نیست و بنا بر همین استدلالها، واردآوردن ضربه به حامیان مقاومت فلسطین در دستور کار قرار گرفت.
پروژه حمله و ضربه زدن به جبهههای پشتیبان مقاومت غزه و همچنین محاصره باریکه غزه و کشتار غیرمعقول مردم این منطقه پرتراکم باهدف ایجاد قحطی و بالابردن آمار مرگومیر براثر سو تغذیه و بیماریهای واگیردار که منجر به بروز جنگ داخلی خواهد شد از سوی محور عربی، غربی و عبری طراحی شد.
بازی به درازا کشاندن توافق آتشبس از سوی بنیامین نتانیاهو بهمنظور ورود ترامپ به کاخ سفید و فرسایشی کردن جنگ برای مقاومت غزه از سوی دیگر نیز بهقصد حذف کامل حماس از غزه اجرایی شد؛ اما مقاومت ضمن اشراف به این نوع چیدمان بازی، طرح کشاندن تلآویو به جنگی پرهزینه و با گستردگی بالا را بهمنظور افزایش تصاعدی هزینههای اسرائیل به اجرا درآورد- طرحی که علاوه بر افزایش هزینهها و فشار اقتصادی باعث بالا رفتن میزان نارضایتی در جامعه صهیونیستی خواهد شد و همچنین باعث فرسودگی توان نظامی صهیونیستها هم خواهد بود.
البته ناگفته نماند این نوع طراحی از سوی مقاومت منجر به تغییر مواضع برخی همسوها و همپیمانان رژیم صهیونیستی نیز خواهد بود و تقویت حمایتها از مقاومت غزه را از طرف کشورهایی مانند مصر، قطر و عربستان در پی خواهد داشت. شروع این پروژه مقاومت با عملیات «یافا» از سوی یمنیها بود که ضربه سنگینی بر آبروی نظامی و امنیتی اسرائیل وارد آورد.
عملیات یافا گامی بسیار مهم جهت آغاز طرحی هدفمند و با برنامهریزی دقیق بود که زوایای متعددی از آتیه اندیشی در نبرد با اسرائیل را هدفگذاری کرد مانند افزایش عملیات چریکی و ایذایی و تله گذاری برای نظامیان واردشده به خاک غزه که با بمبگذاری و شلیکهای تکتیراندازان و تلههای انفجاری همراه بود و تعیین هدف پهپاد یافا که فاصله اندکی با سفارت آمریکا داشت، افزایش حملات راکتی به شهرکهای اطراف نوار غزه، افزایش تلاشهای دیپلماتیک و نیروهای مقاومت در عراق برای اخراج آمریکاییها از آن سرزمین و همکاریها و هماهنگیهای مستشاری در ابعاد امنیتی و اطلاعاتی بین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و حزبالله لبنان و دیگر ارکان مقاومت که همه اینگونه اقدامات در راستای همان طرح بالا بردن هزینههای جنگ برای تلآویو و همپیمانانش است.
در این میان نباید از عملکرد دقیق تلآویو و همسوهایش هم غافل شد. به همین منظور قصد بررسی حمله جنگندههای اف ۳۵ اسرائیلی به دو منطقه در یمن را داریم.
موضوع اول: با دقت در نوع، زمان، مکان و پوشش رسانهای این حمله موشکی، بهوضوح میتوان دریافت که این اقدام بیش از آنکه برای تلافی و یا اقدامی بازدارنده باشد بهمنظور انحراف افکار عمومی در جامعه صهیونیستی و همچنین پوششی برای اذهان آشفته و هراس آلود شهرکنشینان صهیونیست است. این موضوع را از انتخاب هدف و تعداد هواپیماهای شکاری اسرائیلی و پوشش رسانهای متوجه میشویم.
موضوع دوم: همکاری یا عدم همکاری آمریکا، عربستان و دیگر متحدان تلآویو بهنحویکه از سمت رژیم صهیونیستی اعلام حضور و اطلاع میشود و از سمت ریاض و واشینگتن تکذیبیه صادر میشود؛ البته باید گفت که اطلاع نداشتن آمریکا از این حمله موضوعی بسیار فریبکارانه و شیادانه است، زیرا حتی در صورت صحت این مطلب، تحرک گسترده در دریای سرخ ساعتها قبل از حمله به اطلاع نیروهای آمریکایی منطقه میرسد. همچنین اخیراً پنتاگون خواهان لیست اهداف گسترده از سنتکام شده و ژنرال «مایکل کوریلا» فرمانده سنتکام در نامه به «لوید آستین» وزیر دفاع آمریکا خواهان حملات گستردهتر به بانک اهداف زیرساختی و اقتصادی یمن شده بود. البته بررسی کامل مسیر دقیق حمله و پایگاههای مبدأ که از آن هواپیماهای سوخترسان پرواز کردهاند برای برنامهریزیهای آتی مهم است.
موضوع سوم: مسئلهای که محور مقاومت در پاسخ و انتقام از حمله هوایی اسرائیل به یمن مدنظر خواهد داشت، میزان تأثیرگذاری این پاسخ برای وادار ساختن تلآویو به پذیرش توافقنامه آتشبس است.
موضوع چهارم: در پی حمله قبلی مقاومت به سرزمینهای اشغالی سفر نخستوزیر رژیم صهیونیستی به آمریکا به تعویق افتاد و صدالبته میزان، زمان، مکان، گستردگی و نوع حمله آتی نیز میتواند اینگونه تأثیرات را نیز به دنبال داشته باشد که خود حاکی از تأثیر جدی مقاومت بر تحولات داخلی و خارجی اسرائیل است.
موضوع پنجم: این مدل حمایتی از مظلومان غزه در هر نقطهای از گستره مقاومت که باشد چه در غزه و جنوب لبنان، چه در الحدیده و بغداد، چه در دمشق و سفارت ایران و چه در کرمان که باشد بهطورقطع در یادهای ملتهای آزاداندیش جهان و حامی ملت فلسطین باقی خواهد ماند؛ اما نه مانند خاطره جنگ ششروزه و نه مانند موضعگیریهای صدام علیه اسرائیل که همواره باعث سرافکندگی اعراب شد.
موضوع ششم: محور مقاومت و مهندسان نظامی در این محور آگاه به امور منطقهای هستند و اشراف اطلاعاتی لازم را در کل امور در اختیار دارند و میشود پیشبینی کرد که الحدیده یمن و یا سفارت جمهوری اسلامی ایران در دمشق و یا جنوب لبنان پایان حملات و تجاوزگریهای رژیم صهیونیستی نخواهد بود و دامنه این تجاوزات گستردهتر است.
موضوع پایانی و هفتم: راهبرد جدید مقاومت برای اسرائیل نه تنها شرایط را برای تداوم جنگ علیه غزه سخت خواهد کرد و فرسایش پرهزینهای را برای تلآویو در پی خواهد داشت، بلکه روند اضمحلال اسرائیل را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و سرعت میبخشد. مجموعه این اقدامات باعث افزایش ناامنی اقتصادی، بحران امنیتی، بههمریختگی سیاسی در داخل و آشفتگی روابط دیپلماتیک با خارج، بحران معیشتی و افزایش چشمگیر نفرت جهانی از این غده سرطانی خواهد شد.
انتهای پیام/