ملت و دولتِ بلاتکلیف/ تعبیر افتادن فرانسه به دامن چپها چیست؟
گروه سیاسی خبرگزاری علم و فناوری آنا- مریم خرمائی: فرانسه فقط یک گام تا آغوش راست افراطی فاصله داشت، اما وقتی در مرحله دوم انتخابات پارلمانی پای صندوق رأی رفت، در یک چرخش ناگهانی به عقب بازگشت، از مکرونیستهای راست میانه عبور کرد و خود را به آغوش چپها انداخت.
نتیجه آنکه خطر تقسیم قدرت با حزب راست افراطی «اجتماع ملی» از بیخ گوش «امانوئل مکرون» رئیسجمهور فرانسه گذشت؛ اما او را بین انتخاب دو گزینه بد و بدتر بلاتکلیف گذاشت.
از آنجا که باز هم هیچیک از احزاب یا ائتلافهای رقیب شامل اجتماع ملی، مکرونیستها و ائتلاف چپگرای «جبهه مردمی جدید» حدنصاب ۲۸۹ کرسی برای تشکیل دولت را به دست نیاوردهاند، اکنون مکرون با گرایش حزبی راست میانه یا باید گزینه «همزیستی» را انتخاب کند یا به شیوه کج دار و مریز با مجلس معلق فعلی سر کند تا سال ۲۰۲۵ فرابرسد و او بتواند یکبار دیگر انتخابات زودرس برگزار کند. (طبق قانون دستکم باید یک سال میان دو انتخابات پارلمانی فاصله بیفتد.)
هر یک از این دو گزینه برای مکرون تبعات دارد:
*در انتخابات دیروز، ائتلاف چپگرای «جبهه مردمی جدید» شامل حزب چپ افراطی «شکستناپذیر»، سوسیالیستهای میانهرو و سبزها با کسب ۱۸۲ کرسی، تبدیل به بزرگترین نیروی سیاسی پارلمان فرانسه شدند. مکرونیستهای وابسته به راست میانه ۱۶۳ کرسی گرفتند و راست افراطی هم با کسب ۱۴۳ کرسی در جایگاه سوم ایستاد.
فرانسه و حتی اتحادیه اروپا از خطر روی کار آمدن یک دولت راست افراطی جان سالم به در بردند، اما نباید فراموش کنیم که گزاره «بیاعتمادی به راست میانه» از مؤلفه «بیاعتمادی به راست افراطی» صحیحتر است
در نسخه تشکیل دولت به شیوه همزیستی که در آن رئیسجمهور و نخستوزیر از دو حزب متفاوت هستند، مکرون باید یکی از اعضای ائتلاف چپ را مسئول تشکیل کابینه پاریس کند. در اینجا خط قرمز او این است که نخستوزیر چپگرا بههیچعنوان به حزب چپ افراطی «شکستناپذیر» به رهبری «ژان لوک ملانشن» وابسته نباشد.
*اگر نسخه همزیستی اجرا نشود (چراکه طبق قانون رئیسجمهور اجباری برای تقسیم قدرت ندارد)، سه نیروی حاکم بر پارلمان تا یک سال دیگر که راه برای برگزاری انتخابات مجدد باز میشود، بهصورت مورد به مورد مصوبهها را بررسی میکنند. اما این نوعی بنبست سیاسی به وجود میآورد چراکه هیچیک از این سه نیرو با یکدیگر اشتراک مواضع ندارند و همین مسئله روند قانونگذاری را کند یا حتی مختل میکند.
یک چالش کلیدی
در میان چالشهای پساانتخاباتی فرانسه، یک مسئله کلیدی آن است که «آیا جبهه احزاب چپ متحد میماند یا دستخوش تفرقه میشود؟»
لوک ملانشن رهبر چپ افراطی تشکیل دولت ائتلافی با احزابی از سایر طیفهای سیاسی را مردود میداند؛ اما «رافائل گلاکسمن» از حزب سوسیالیست از شرکای ائتلافی خود خواسته که بالغ باشند و معقول رفتار کنند.
اکنون سؤال اصلی این است که آیا مکرونیستها میتوانند با نفوذ به جبهه چپ، با شاخههای میانهروتر به توافق برسند و دولت تشکیل دهند؟
تماشای انتخابات از نیمه خالی لیوان
درنتیجه انتخابات دیروز، امروز فرانسه یک مجلس چندپاره و یک رئیسجمهور ضعیف دارد و این بر عملکرد الیزه در سطح اتحادیه اروپا تأثیر عمیقی میگذارد.
انتخابات اخیر فرانسه نشان داد که مردم این کشور میتوانند در عرض یک هفته از راست افراطی به چپ تغییر مسیر دهند و در دنیای سیاست هیچچیز بهاندازه تعامل با یک ملت بلاتکلیف و غیرقابلپیشبینی دشوار نیست و این یعنی آنها پتانسیل افتادن به دامن چپ افراطی را هم دارند
آنچه مسلم است فرانسه وارد یک دوره طولانی میشود که در آن سه بلوک مخالف با برنامههای متضاد در دوراهی تشکیل ائتلاف یا تن دادن به فلج سیاسی گیر کردهاند. با چنین ترکیب ناهمگونی، نباید انتظار گشایش در حل مشکلات داخلی را هم داشته باشیم و تنها کاری که جبهه چپ پارلمانی میتواند انجام بدهد این است که هر بار هنگام بررسی یک مصوبه، برای جلب نظر سایر احزاب مخالف تلاشی مضاعف داشته باشد.
تماشای انتخابات از لبه واقعیت
خبر خوب آنکه فرانسه یکبار دیگر به راست افراطی «نه» گفت. اما این پاسخ محصول بیاعتمادی به آرمانهای اجتماع ملی نیست، بلکه ناشی از همسویی سایر جریانهای سیاسی برای دور کردن توده مردم از این حزب است.
فراموش نکنیم که در مرحله اول انتخابات، اجتماع ملی با کسب ۳۴ درصد آرای مردمی به پیروزیای تاریخی دست یافت و گمانهزنیها درباره احتمال تشکیل نخستین دولت راستگرای پاریس از بعد از جنگ جهانی دوم را افزایش داد.
این بار، فرانسه و حتی اتحادیه اروپا از خطر روی کار آمدن یک دولت راست افراطی جان سالم به در بردند، اما نباید فراموش کنیم که گزاره «بیاعتمادی به راست میانه» از مؤلفه «بیاعتمادی به راست افراطی» صحیحتر است.
به تعبیر دیگر، انتخابات اخیر فرانسه نشان داد که مردم این کشور میتوانند در عرض یک هفته از راست افراطی به چپ تغییر مسیر دهند و در دنیای سیاست هیچچیز بهاندازه تعامل با یک ملت بلاتکلیف و غیرقابلپیشبینی دشوار نیست و این یعنی آنها پتانسیل افتادن به دامن چپ افراطی را هم دارند.
اما اگر از تردیدها فاصله بگیریم و فقط روی نتیجه تمرکز کنیم، با توجه به اینکه این هفته در انگلیس هم قدرت به حزب چپ میانهرو واگذار شد، میتوانیم بگوییم که مردم قاره سبز چاره حل مشکلات معیشتی و فرهنگی خود را فاصله گرفتن از راست میانه میبینند.
انتهای پیام/