مادرش ادامه میدهد: «جانا تا مدتها غم و درد خودش را پنهان میکرد، تا اینکه دو پسر عمویش هم در درگیریها کشته شدند، بعد از آن مانند اینکه به او الهام شده باشد، از خانه بیرون رفت تا بتواند ناعدالتیهایی که به مردم میشود را به همه نشان دهد.»
جانا خبرنگاری آماتور را از هفت سالگی آغاز کرده، در آن زمان با استفاده از گوشی مادرش در تظاهرات و فعالیتهای صلح دوستانه و واکنشهایی که ارتش اسرائیل نشان میداده، حضور داشته و از همه آنها فیلم میگرفته است. با اینکه در تمام این برنامهها خبرنگارهای حرفهای حضور داشتهاند، اما جانا احساس میکند که آنها همهچیز را بیان نمیکنند و در برخی موارد هم جنایاتی علیه مردم عادی رخ میداده، حضور نداشتهاند، از همین رو خودش دست به کار میشود.
او ویدئوهایی که میگیرد را با استفاده از شبکههای اجتماعی در اختیار دیگران قرار میدهد، از جمله فیسبوک و یوتوب. جانا میگوید: «من این کارها را انجام میدهم تا دنیا بداند که ما تروریسم نیستیم و بتوانم خشونتهایی که علیه ما اتفاق میافتد را به گوش جهانیان برسانم.»
حالا صفحه فیسبوک او ۸۰ هزار لایک دارد. مادر جانا که حسی از غرور و ترس را همراه با هم دارد، توضیح میدهد: «من به دخترم افتخار میکنم، چون توانسته پیام خودش را به گوش جهانیان برساند، اما در عین حال نگران او هم هستم و میترسم. چون زمانیکه ارتش اسرائیل در نیمههای شب حمله میکند، معمولا کسانیکه را که مخالفتهایی با آنها داردند، دستگیر میکنند و من نگران جانا هستم که چنین اتفاقی برایش بیفتد.»
عموی جانا هم این نگرانی را دارد، با این حال تاکید میکند: «این درست است که جانا در این سن باید بازی کند و سرگرم باشد، اما در شرایط ما هیچ انتخاب دیگری ندارد. ما باید به فرزندانمان یاد بدهیم که حقارت را نپذیرند و سکوت نکنند و برای آزادیشان بجنگند.»
در سال ۲۰۱۴ که دسترسی به اینترنت راحتتر شده بود، جانا به همراه مادرش به مناطقی مانند اورشلیم، نابلس، اردن و حبرون رفت و از آنجا گزارشهای زیادی را تهیه و در صفحهاش منتشر کرده بود.
آرزوی این خبرنگار نوجوان این است که در دانشگاه هاوارد خبرنگاری بخواند و در شبکههای مطرح جهان مشغول به کار شود، دلیلش هم این است که آنها درباره فلسطین گزارش تهیه میکنند و جانا میخواهد کسی باشد که این کار را انجام میدهد.
با اینکه وقتی جانا را جلوی دوربین و در حال صحبت کردن درباره جنگ فلسطین و اسرائیل میبینیم، به راحتی فراموش میکنیم که او ۱۰ سال سن دارد، اما به هر حال او کودکی با آرزوهای کودکانه خودش است و شاید به همین دلیل وقتی از او پرسیدند که دنیای ایدهآلش به چه شکل است؟ او پاسخ میدهد: «صورتی.»