دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
03 خرداد 1403 - 13:39
در یک پژوهش بررسی شد؛

گذار کودک از اجتماع به جامعه

گذار کودک از اجتماع به جامعه
با گذر از خانواده به آستانه مدرسه، کودک تحت نظارت قوانین جدیدی قرار می‌گیرد، که خانواده، کودک را با آسودگی خاطر به یک عامل کاملاً متفاوتی تحویل داده باشد.
کد خبر : 912524

به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، برای اکثر بچه‌ها اولین روز مدرسه از اهمیت وافری برخوردار است و کودک وارد مرحله‌ای می‌شود  که تقریباً پایانی ندارد. خداحافظی گرم و گاهی همراه با اشک در دم در خانه، یا دم در مدرسه، با پدر و یا مادر به عمل می‌آید و ناگهان بچه خود را در میان همگنان، آشنا و ناآشنا، در برابر اقتدار جدید یک معلم، تنها می‌یابد. بدین سان دوره جدیدی از زندگی او آغاز می‌شود.

داور شيخاوندی (عضو هیئت علمی دانشگاه تهران) در مقاله‌ای با عنوان «نگرش پست مدرنيستی به آموزش و پرورش مدرن» به این موضوع می‌پردازد که برای بسیاری از بچه‌های جامعه ما، نظام آموزشی نمایشگر نخستین تجربه‌ای است که جامعه شناسان آن را اصطلاحاً سازمان رسمی می‌نامند.

* سازمان رسمی چیست؟

به زعم این پژوهشگر نهادی که قوانین و مقررات مربوطه‌اش، به طور ضمنی به وسیله امور ویژه تعیین شده و سازمان یافته است سازمان رسمی نامیده می‌شود.

در ادامه این پژوهش به این موضوع اشاره می‌شود که با گذر از خانواده به آستانه مدرسه، کودک تحت نظارت قوانین جدیدی قرار می‌گیرد، که خانواده، کودک را با آسودگی خاطر به یک عامل کاملاً متفاوتی تحویل داده باشد. در درون این نظام مقررات جدیدی به اجرا گذاشته می‌شود که بدون توجه به ویژگی فردی، به طور یکسان  شامل تمام کودکانی می‌گردد که در موقعیت مشابهی قرار دارند.

با خروج از اجتماع خرد خانه و ورود به مدرسه کودک نخستین گام را برای ورود به جامعه کلانی برمی‌دارد که مدرسه واسطه و نماینده آن محسوب می‌شود

این پژوهشگر توضیح می‌دهند که افزون بر این، تازگی و مزایای این نهاد این است که در آن هر کودکی جزئی از یک کل تلقی می‌شود. در این جا منزلتی را که او در خانواده داشت نادیده می‌گیرند. در چنین موقعیت نوینی اصولاً کودک باید بکوشد که راه خود را خودش بجوید و متکی به خود باشد.

 این پژوهشگر در این مقاله به این موضوع اشاره می‌کند که با خروج از اجتماع خرد خانه و ورود به مدرسه کودک نخستین گام را برای ورود به جامعه کلانی برمی‌دارد که مدرسه واسطه و نماینده آن محسوب می‌شود. 

* آموزش معادل اجتماعی‌شدن و اجتماعی‌کردن

شیخاوندی در این پژوهش می‌نویسد؛ در اثر تجدد، آموزش وضع خاصی به خود گرفته است. گاهی آموزش را معادل با انواع اجتماعی‌شدن (Socialization) می‌انگارند که پس از اجتماعی‌کردن اولیه (communalization) در بستر خانواده انجام می‌پذیرد.

به زعم این پژوهشگر در این راستا، بدیهی است که آموزش یک پدیده همگانی، کشور شمول و حتی جهان شمول می‌تواند باشد. از ویژگی‌های این نهاد، سازمان یابی رسمی و اختصاص آن انحصاراً به آموزش است. به معنای واضح‌تر، آموزش از سایر حوزه‌ها یا سپر‌ها زندگی جامعه‌ای جدا شده، به صورت یک نظام، نهادی گشته است.

در ادامه این پژوهش آمده است که تا قبل از این دوره، آموزش در کانون خانوادگی انجام می‌گرفت ولی در این دوره بخشی از آموزش از خانواده جدا شده، تحت نظارت، آیین و مقررات نظام رسمی آموزش و پرورش قرار می‌گیرد. بنابراین، گذر از آستانه مدرسه، یک تجربه تاریخ شمول انسانی نیست، بلکه به‌عنوان یک پدیده جامعه‌ای، ره آورد جامعه مدرن می‌باشد و از تجربه‌های مهم افراد به شمار می‌آید. 

* آموزش و پرورش مدرن

این پژوهشگر در ادامه به این موضوع اشاره می‌کند که فرایند آموزشی طی سالیان نسبتاً درازی انجام می‌پذیرد. بنابراین، اکثر نوباوگانی که از آستانه کودکستان یا دبستان می‌گذرند بخش اعظم دروره‌های کودکی، نوجوانی و جوانی خود را در قالب این نهاد سپری می‌کنند. چنین جماعت عظیمی از جمعیت جامعه، در سنین، جنسیت و تخصص‌های متعدد موجب شده است که نظام آموزشی به بزرگترین و پر جمعیت‌ترین نهاد جامعه تبدیل شود. 

به زعم این پژوهشگر امروزه، در بسیاری از کشورها، فارغ التحصیل شدن از هر دوره تحصیل که بوده باشد، به معنای پایان درس و ترک مدرسه نمی‌باشد. فرایند مدرسه چنان است که فرد فارغ التحصیل در هر سن و سالی و با هر تخصصی که بوده باشد، انواع و اقسام شگرد‌های شاگردی در مدارج بالاتر را به گردن می‌گیرد.

در جامعه مدرن، مدرسه به اغواگراترین و رغبت انگیزترین، نهاد‌های جامعوی تبدیل شده است

شیخاوندی در ادامه به این موضوع اشاره می‌کند که در برخی از کشور‌ها، خانواده بخشی از وظایف خود را به مدرسه منتقل می‌کند، مدرسه نیز بخشی از تکالیف خود را به خانواده محول می‌سازد و بسیاری از پدران و مادران، حتی پدر بزرگ‌ها و مادر بزرگ‌ها و اطرافیان نزدیک را وا می‌دارد که نقش معلم سر خانه را بخود بگیرند.

در این پژوهش به این مهم اشاره می‌شود که خانواده‌ها به طور غیر مستقیم به مدرسه باز می‌گردند و شریک دلهره‌های ناشی از آن سیستم هستند. به رغم شاهراه‌های ارتباطی، در جامعه مدرن، مدرسه به اغواگراترین و رغبت انگیزترین، نهاد‌های جامعوی تبدیل شده است. ادامه تحصیل، دوام وابستگی به مدرسه، کارایی، ارتقای مقام در مشاغل، افزایش بهره وری و در نتیجه بالا رفتن از نردبان ترقی و احراز مشاغل مهم نقش تعیین کننده‌ای را ایفا می‌کند و مکمل سایر عوامل موثر در قشر بندی محسوب می‌شود.

* ارتباط نهاد آموزشی و اقتصاد

این پژوهشگر توضیح می‌دهد که در بسیاری از جوامع، نیک بختی و رستگاری در گرو بیشتر مدرسه رفتن است. مبلغان نظام آموزشی در جامعه مدرن موفق شده اند به بسیاری از مردم، به ویژه به مقامات دولتی این باور را بدهند که اگر می‌خواهند «زگهواره تا گور دانش بجوی» را تحقق بخشند باید زگهواره تا گور مدرسه بروند. حتی اگر آموزش از راه دور، به وسیله امواج الکترونیکی تلویزیونی و ماهواره‌ای بوده باشد.

نهاد آموزشی از نظر تشدید مصرف کالا‌های آموزشی و توابع آن و تحریک و تحرک تولید، نقش بسیار مهمی در اقتصاد ایفا می‌کنند

شیخاوندی در این مقاله به این موضوع اشاره می‌کند که؛ برای این که مطمئن باشند که افراد در بزرگی عادت مدرسه رفتن را از سر برون نخواهند کرد آنان را از سنین بسیار پایین به نظام پرورشی و آموزشی می‌سپارند و از خردی به مدرسه و آموزه‌های بسته بندی شده و غیر قابل رد آن معتاد می‌سازند تا مشاغل مدیران، معلمان، کارکنان اداری و تولید کنندگان انواع اقسام ابزار آموزشی، (که روز به روز گران بهاتر، کتاب‌های درسی متنوع‌تر و کم مایه‌تر می‌شوند) برای سال‌های درازتر، تضمین گردد.

در همین راستا، نهاد آموزشی از نظر تشدید مصرف کالا‌های آموزشی و توابع آن و تحریک و تحرک تولید، نقش بسیار مهمی در اقتصاد ایفا می‌کنند، به طوری که می‌توان گفت که دست کمی از نقش اقتصادی ارزش، در مصرف یا تولید اقتصادی ندارد و شاید مکمل یکدیگر بوده باشند. به ویژه این که، بخشی از نیروی انسانی ارتش را نظام آموزشی تأمین می‌کند و آموزش در ارتش تداوم می‌یابد.

* جامعه شناسی آموزش و پرورش

به زعم این پژوهشگر با توجه به جایگاه برتر آموزش و مسائل فزاینده متعدد و متفاوتی که در اقشار جامعه ما برانگیخته، جامعه شناسان را بر آن داشته که ساختار؛ کارکرد و کنش‌های درون نظام آموزشی و واکنش آنها را در برون آن مورد توجه، تحقیق و تحلیل و بالاخره تنقید قرار دهند.

نتیجه چنین نگرش پژوهشگرانه به تکوین علمی منجر شده ه آن را جامعه شناسی آموزش و پرورش می‌نامند. تحت این عنوان انواع مسائل مربوط به تشکل گروه‌های دانش آموزان ومعلمان، نقش و سلسله مراتب افراد در کلاس، یا مسائل کلی‌تر نظیر کنش و واکنش آموزش و پرورش با جامعه کلان و نقش تحصیل و درجات آموزشی در تکوین اقشار یا لایه بندی جامعوی، تشکیل گروه‌های نخبگان سیاسی و غیر سیاسی، تأمین نیروی انسانی و تأثیر آن در توسعه و بالیدگی جوامع مورد بررسی قرار می‌گیرند.

این پژوهشگر در نهایت اینگونه جمع‌بندی می‌کند که با توجه به نکات گفته شده؛ انواع فعالیت‌های به اصطلاح «آموزشی» بخش مهمی از نظام حرفه‌ای و تخصصی را در بر می‌گیرند و اکثر دولت‌ها، سالیانه سهم مهمی از تولید ملی خود را بدین فعالیت‌ها اختصاص می‌دهند. 

انتهای پیام/

ارسال نظر
قالیشویی ادیب