جستار بهمثابۀ فرم
به گزارش گروه پژوهش خبرگزاری علم و فناوری آنا، تعریف جستار بسیار مبهم و مترادف با رساله، جزوه، مقاله و داستان کوتاه است. ولی به زبانی ساده جستار (Essay) معمولاً همان نوشتهای است که استدلالهای شخصی نویسنده در آن مطرح میشوند.
شمیم مستقیمی در مقالهای با عنوان «لحظه جستار» به این موضوع اشاره کرده است که مونتنی در مقدمە مجموعه جستارش، مینویسد: ای خواننده! کتاب من، درونمایهای جز خودِ من ندارد. از خرد به دور است تو سرگرم سخنی چنین سبک و بیهوده شوی...
مستقیمی مینویسد معلوم نیست مونتنی این حرف را از روی جدیت زده یا این موضعش را باید به حساب طنازی ظریفش گذاشت. نوشتههای او، اولین نوشتههایی بودند که در فرم جستار و با این نام تازه منتشر شده است.
حقیقت در آزادی نویسنده جستار بیشتر خودش را نشان میدهد تا در چارچوبهای خشک و جاافتاده مقالهنویس
* آزادی نویسنده در جستار یا مقاله؟
به زعم این پژوهشگر تئودور آدورنو در مقالۀ بلندی به نام «جستار بهمثابۀ فرم» تلاش کرد زمینهای فلسفی برای رسمیت یافتن این شکل بیان فراهم کند. او تلاش کرد نشان دهد حقیقت در آزادی نویسنده جستار بیشتر خودش را نشان میدهد تا در چارچوبهای خشک و جاافتاده مقالهنویس.
مستقیمی در ادامه مینویسد هم زمان با این تلاش نظری آدورنو دوستانش در حلقە فرانکفورت، والتر بنیامین، زیمل، لوکاچ و دیگران مهمترین آثارشان را در این قالب تازه عرضه میکردند؛ اما بهرغم همه این تلاشها، جستار هم چنان فرمی مشکوک و نظمی است که بیشتر به بینظمی شناخته میشود.
از نظر مستقیمی سازماندهی و اعتمادسازی علمی از یکسو و شهود ناب هنری از سوی دیگر تا اطالع ثانوی خود را بهمثابۀ تنها الگوهای مرجع جا زدهاند و هر دو بر جستار، این موجود دورگە پر سوءتفاهم میتازند. آن هسته اصلی که مونتنی نه تنها وارد شکل بیان و روش تفکر خود کرد بلکه آشکارا به عنوان ستون اصلی پیشنهادش به آن تکیه زد، رهایی جستارنویس از هر قید و بند فرمال بود. جستار طراحی نمیشود بلکه جاری میشود. فرمی حاضر و آماده نیست بلکه در یک مسیر دیالکتیکی با محتوای خود و ناخودآگاه نویسنده میآمیزد و ساخته میشود.
* جستار در جستوجوی فرم
نویسنده در جستار به جستوجویِ فرم میرود؛ و خود این جستوجو که روح تلاش اوست نطفۀ اصلی فرم نهایی هم هست
این پژوهشگر توضیح میدهد که در واقع نویسنده در جستار به جستوجوی فرم میرود و خود این جستوجو که روح تلاش اوست نطفە اصلی فرم نهایی هم هست. زخم فرم همواره بر تن جستار میماند، زیرا تن به بینقصی و از پیش اندیشیدگی فرم نداده است.
مستقیمی مینویسد جستار حادث و چندپاره است؛ و در همین جسارت زخمی بودن است که به استقبال تجربە شخصی میرود و در گریز از هر تفسیر مقتدرانه هسته ظریف تجربە شخصی را در زهدان خود میکارد.
شمیم مستقیمی با اشاره به اندیشه فرمالیستی آدرنو تلاش می کند تعریفی روشن از چیستی جستار ارائه کند، از این رو مینویسد: این ایراد رایج که جستار حادث و چندپاره است خود مبتنی بر این فرض است که تامیّت و به همراه آن این همانی سوژه و ابژه امری داده شده است؛ اما جستار سعی ندارد تا امر ابدی را در بطن امر گذرا بجوید و آن را به مثابۀ عصاره امر گذرا بیرون بکشد. هدف جستار ابدی ساخت امر گذراست. در جستار به معنای دقیق تفکر خود را از تصور سنتی حقیقت آزاد میکند.
* لحظۀ پروستی
به زعم این پژوهشگر در تاریخ ادبیات معاصرِ ایران تفکر به پیچیدن در امر گذرا و تلاش برای دیدن و صورتبندی و پرسش از آن اقدام نکرده است و اینطور بر میآید که ادبیاتِ مدرن در ایران فاقد «لحظۀ پروستی» بوده است. هدف پروست که به زعم آدورنو نجات دادن یا اعاده آن چیزی بود که زمانی دانایی انسان باتجربه تلقی میشد در این سرزمین محقق نشده است.
در پایان این مقاله مستقمی چنین نتیجه میگیرد که سعدی و امثال او به دورانِ تازه منتقل نشدند و پیرامون آن بصیرتها، بینشها و داناییهایی درباره انسان و مناسبات اجتماعی که به راحتی در حیطه معرفت سازماندهی شده پیدا نمیشوند و مالک ارزیابی آنها نه آزمونهای مکرّر بلکه بیشتر خود تجربه انسانی است که در کشاکش امیدها و یأسها بر جا میماند، جریان یک گفتگوی زنده و دامنهدار شکل نگرفت است.
انتهای پیام/